×

جستجو

×

دسته بندی ها

×
توجـه
برای استفاده از نسخه ویندوزی به رمز عبور نیاز دارید درصورتیکه رمزعبور ندارید بعدازنصب، بر روی لینک " رمز عبور را فراموش کرده ام" کلیک کنید.
دانلود نسخه ویندوز

دانلود رایگان کتاب از اپلیکیشن کتابچین

×
دانلود رایگان اپلیکیشن کتابچین
برای دریافت لینک دانلود شماره همراه خود را وارد کنید
دانلود رایگان نسخه ویندوز
دانلود نسخه ویندوز
×
دانلود رایگان اپلیکیشن کتابچین
برای مطالعه نمونه کتاب، ابتدا اپلیکیشن کتابچین را نصب نمایید.
دانلود رایگان نسخه ویندوز
دانلود نسخه ویندوز
دانلود رایگان نسخه ios
دانلود از اپ استور
دوراهی

دانلود کتاب دوراهی

دوراهی
برای دانلود این کتاب و مطالعه هزاران عنوان کتاب دیگر، اپلیکیشن کتابچین را رایگان دانلود کنید.
%

با کد 1ketabchin در اولین خرید 50 درصد تخفیف بگیرید

جزئیات
فهرست

نام کتاب : دوراهی

نویسنده : غفور درویشانی

ناشر : کتابچین

دسته بندی : رمان های ایرانی, داستان و رمان های عاشقانه

نوع کتاب : PDF

قیمت نسخه الکترونیک : رایگان


معرفی کتاب

"دوراهی"
کتاب حاضر اثری از غفور درویشانی (میم مسیحا) می باشد.

در بخشی از این کتاب می خوانیم :
"اون شب قرار شد واسه یه مدت از همه دور باشم تا بتونم واسه زندگی اینده ام یه برنامه ریزی خوب بکنم . قرار شد برم نمایشگاه تهران ولی خودم حوصله ی جاهای شلوغ رو نداشتم . فرداش راه افتادم طرف تهران یه چند روزی رو اونجا بودم ولی یه دفه نظرم عوض شد و رفتم به طرف شمال ... بیشتر روزا رو توی اتوبوس، در حال سفر بودم خودمم نمی دونستم کجا می رم یا دنبال چی هستم فقط داشتم می رفتم و گذر می کردم هر روز یه شهر و یه جا یه روز توی پارک بودم و یه روز لب دریا ... هفته ی اول تقریبا خوب بود و به خوشی گذشت و مشکل خاصی پیش نیومد ولی چون از وقتی رفته بودم تلفن رو خاموش کرده بودم دیگه یواش یواش دلتنگ سعید و فرزاد و همکلاسی ها شدم با این وجود باز می ترسیدم برگردم و دوباره ژینو رو که دیدم همون آدم سابق بشم و نتونم ازش بگذرم گرچه حالا یه نفرت جای عشق رو گرفته بود ولی به هر حال من یه روزی عاشقش بودم . دومین هفته هم گذشت و دیگه وقت برگشت شد بار و بندیلمو جمع کردم و برگشتم دانشگاه . روز اولی که می خواستم برم سر کلاس به کسی خبر نداده بودم دارم بر می گردم همه تعجب کرده بودن و بیشتر از همه هم اتاقی هام بودن چون بی سر و صدا رفته بودم و هیچکدوم خبر نداشتن کجام ... سه شنبه بود و تنها توی سالن دانشکده نشسته بودم . خوشحال بودم از برگشتنم و خوشحال از این سفر ؛ همه چیز رنگ بوی خاصی داشت انگار روز اول دانشگاه بودم و داشتم واسه بار اول همه چیز رو تجربه می کردم. "

فهرست مطالب

این کتاب فهرست ندارد.

%

با کد 1ketabchin در اولین خرید 50 درصد تخفیف بگیرید

کتاب های دیگر انتشارات کتابچین

نظرات کاربران

×
راهنمای نقد و نظر برای کتاب:

برداشت شما از محتوای کتاب چیست؟ مانند یک کارشناس نظر دهید. به نظرات کوتاه مثل خوب عالی و...چین تعلق نمی گیرد

*امتیاز دهید
Captcha
پاک کردن
ناشناس

سیندرلایی، علاالدینی تموم شد ????????به نظرم بچه سال بودن و بی نیاز به ????????اول مهندسی و شغل بعد ازدواج ، البته دوستی ساده معمولی عین دو تا هم تیم هدفمند عالیه دادا و آبجی ????????????

1403-01-24

فائزه

احساس کردم یه بچه دبیرستانی داستان رو نوشته . هیچ منطقی پشتش نبود . همش احساسی بود . یهو این عاشق اون میشد یهو اون عاشق این میشد یهو این از اون متنفر میشد یهو اون یکی خیلی الکی خودکشی میکرد . در ضمن ام اس باعث مرگ نمیشه . اگر روحیه و خوراک و داروتو مراقبت کنی معمولا هیچ مشکلی برات پیش نمیاد . در غیر این صورت باعث مشکل در حرکت و دید و .. میشه اما به مرگ ربطی نداره . قبل از نوشتن داستان خوبه ک اطلاعاتمون رو درباره موضوعی ک بیان میکنیم بالا ببریم .

1402-12-08

فرشته

خوب بود

1400-12-05

سیدعلیرضا

از رمان های خوب ایرانی بخوانید و لذت ببرید

1400-10-14

Zahra zare

بسیار بسیار زیبا

1400-07-16

آبان عیوضی

تنها نکته جالب توجه برای من این بود که این کتاب مرا به دوران دانشگاه برد. قصه خیلی یکنواخت پیش می‌رود و افت و خیز داستان اصلا قابل توجه نیست. اگر نویسنده کنار هر گفتگو اسم شخصیت را ذکر نمی‌کرد اصلا از نوع بیان نمیتوان تشخیص داد که چه کسی در حال صحبت کردن هست. من در اواسط خواندن کتاب مثل همیشه صفحه پایانی را خواندم و با دانستن پایان داستان کلا جذابیت داستان برام از بین رفت. پایان داستان مثل فیلمهای ایرانی است.

1400-07-07

برچسب ها