"دوچی به اردو می رود" کتاب حاضر اثری از لی سان کیو می باشد که با ترجمه ای از مرجان رزمی و با صدای غزل قنبرزاده و هدیه آرمان و محمد طالشیان، توسط انتشارات آوارسا منتشر شده است. این داستان در مورد به اردو رفتن یک دانش آموز بازیگوش به نام دوچی از طرف مدرسه اش است. دوچی شب قبل اردو با راکون از پنجره اتاق به بیرون نگاه می کردند و هر دو منتظر صبح بودند تا زودتر به اردو بروند. صبح اردو معلم با یک پرچم زرد رنگ کنار قطار ایستاده بود تا بچه ها را راهنمایی کند که گم نشوند...
برداشت شما از محتوای کتاب چیست؟ مطالعه کتاب را به دیگران توصیه میکنید؟ چرا و به چه کسانی؟ کدام بخش از کتاب نظر شما را جلب کرد؟ مانند یک کارشناس نظر دهید.