دانلود کتاب رازهای اروند

معرفی کتاب

"رازهای اروند" / سه شب جنگ در اروند رود
کتاب حاضر اثری از مسعود فرشیدنیا به اهتمام سوسن رحمانیان می باشد که توسط انتشارات بونیز منتشر شده است.
در این اثر به خاطراتی پرداخته شده که با گذشت بیش از دو دهه هنوز جای بحث و بررسی بسیار داشته و زوایای ناشناخته بی شماری دارد. در این راستا به عنوان ادای دین، بخشی از خاطرات عملیات‌ مهم و مشکل«کربلای چهار» که در کارنامه ی گردان خط شکن«ابوذر» برای همیشه ماندگار خواهد ماند، به رشته ی تحریر در آمده تا آیندگان در مورد آن قضاوت نمایند. حماسه‌ها و جان فشانی‌های رزمندگان آن گردان که تاریخ  نظیر آن کمتر دیده است، با گذر زمان به دست فراموشی سپرده می‌شود. در فصل اول این اثر، خاطره ی نگارنده که شرح حوادث و درگیری نزدیک و تن به تن به مدت سه شبانه روز با دشمن می‌باشد بیان شده است و در فصل دوم مروری بر عملیات کربلای چهار صورت گرفته تا خوانندگان به طور اجمال با روند آن آشنا شوند. اگر در برخی موارد اسامی بعضی از عزیزان و مکان ها از قلم افتاده، دلیل بر بی‌توجهی نگارنده نیست، بلکه به دلیل گذشت زمان، فراموشی و همچنین عدم دسترسی به منابع قابل استناد بوده است.
در بخشی از این کتاب می خوانیم :
" ناگهان با صداي انفجارهاي پي در پي و مهیب سر بر می‌گردانم. متوجه يكي از انبارهای مهمات دشمن می‌شوم كه در حال انهدام است و آتش به صورت ذرات ريز و درشت به آسمان پرتاب مي شود. نور بسيار شديدي در فاصله ی سی متري كانال به هوا بلند می‌شود. آتش به يكي از بچه هاي غواص«گردان فجر» که در نزديكي محل انفجار است می‌رسد. از دور می‌بینم در حالي كه تمام بدنش در آتش مي سوزد به این سو و آن سو مي دود و زنده زنده در آتش می‌سوزد. دیدن این صحنه برایم بسیار دردناک است و دوست دارم کاری کنم. به این طرف و آن طرف نگاهی می‌اندازم تا شاید راهی بیابم که بتوانم به او کمک کنم اما تیربار، توپ، منور و نارنجک دشمن آن قدر شدید کار می‌کند که اجازه نمی‌دهد حتی سرمان را از کانال در آوریم. بنا بر این سرم را به زیر می‌اندازم و در غم از دست دادنش زار زار گریه می‌کنم. احساس می‌کنم تمام نخلستان در غم او مویه سر می‌دهد. لحظه‌ای صدای تیرها به نظرم صدای جیغ و فریاد است اما..."