دانلود کتاب مجموعه دوم اشعار ضیا

فهرست مطالب

سینه ات از غصه وقتی آه کم می آورد

خار در چشمت رود فریاد کم می آوری

این سخن هر قدر گویم باز تکرارش کم است

دل ذره بود طاقت با ماشدن نداشت

ایمانم کم آورده

بمیرم

تاوان بس  است

تو می آیی در آن روزی که من از یاد خواهم رفت

حضور

خرسندی کوه

دعا کردی که از نفرین هزاران بار بدتر بود

صلح و سازش باهمه، با فرد کج اندیش نه

دوباره قایق بی بادبان به دریا زد

زاغ کوچه باغ

ابری که نگرید

از راه دور

آدم ظالم اگر در خواب باشد بهتر است

انتظار نم نم باران

اشک انتظار

با درد بی کسی خود همگام می شوم

اگر که روز نماند

ای کاش که روزگار تکرار نبود

با طبع شیر طعمه ی بد سازگار نیست

بالای این مناره اگر من اذان دهم

ای کاش بی گدار به دریا نمی زدیم

باید که از خودم هنری در بیاورم

بودی ابری بارور

به دنیا آمدیم از جبر هم با جبر می میریم

پرنده ای پی لانه شبانه می گردد

تاساختی ما را

جمعه انتظار

چرا سهم من عاشق، فقط از عشق غم باشد

چشم هایم به گمانم که زکار افتاده

هزار بار من این جمله را زیار شنیدم

حاصل رنج باغبان

حافظه

حلقه تکرار

خبر ز باغ ندارم

خزان عمر

درد سر آینه

دل خانه ی امید غم

در پیشگاه عشق کسی مرد جنگ نیست

رودم ولی محبت دریا ندیده ام

ستاره ام همه شب در کنار ماه نشسته

طیب از خواب که برخاست 

 

 

   و ادامه . . .