کتاب مردها هم گریه می کنند

"مردها هم گریه می کنند"
کتاب حاضر اثری از دکتر مجید درری رمضانی می باشد که توسط انتشارات متخصصان منتشر شده است.
در بخشی از این کتاب می خوانیم :
"هلموت همین‌طور که به پیانوی مشکی کنارش نگاه می‌کرد بی‌اختیار انگشتانش تکان می‌خوردند. دکتر نگاه کنجکاوانه‌ای به هلموت کرد و راجع به مسائل اخیر، سرگرمی‌ها و علائق او سؤالاتی پرسید. هلموت در مورد اتفاقات پادگان و از دست دادن احتمالی شغلش و نیز موسیقی و نقاشی صحبت کرد؛ اما پاسخ‌هایش کوتاه و سرد و رسمی بود و از افشای حالات درونی‌اش ابا داشت. دکتر که متوجه این مسئله شده بود به‌طرف او رفته، به پیانو تکیه داد و پرسید: از کی علائم جسمی‌ات شروع شد؟ هلموت پایش را روی هم انداخت و گفت: دو ماه. دکتر با اندک تأملی گفت: اگر موافقی یک قطعه به انتخاب خودت با این پیانو که تازه کوک شده بنواز. هلموت که از تابش مستقیم نور خورشید عرق کرده بود با تعجب و مشتاقانه پشت پیانو نشست و در برق صفحه آن، موهایش را مرتب کرد. کلیدها زیر انگشتان بلندش به رقص درآمدند. دکتر توری ارغوانی پرده‌ها را کشید و نور سرخ ملایم آن همراه با قطعه معروف چشمان سیاه (Black eyes)، فضایی رمانتیک به وجود آورده بود. دکتر ایوانف از انتخاب آن قطعه روسی، خوشش آمد و با خوش‌رویی گفت: از این آهنگ‌ها چه دریافتی داری؟ هلموت که عاشق موسیقی بود، به‌طرف میز دکتر رفت و روی نزدیک‌ترین صندلی او نشست و با صدایی بلندتر از قبل گفت: درک من از این موسیقی، سرمستی یک عشق است که اندوهی پنهانی از پس نت‌هایش سرک می‌کشد. شالوده‌ای از شور عاشقانه و خاموشی و حزن. دکتر با دقت و حوصله به صحبت‌های خودانگیخته هلموت در باب موسیقی و نقاشی که با حرکات دست و تغییر حالات چهره بیان می‌شد، گوش داد و در جملات و کلمات او عمیق شد. جلسه آن روز به اتمام رسید. هلموت در راه به این فکر می‌کرد که رازداری تنها یک صفت ارزشمند نیست، بلکه نوعی خدمت است و او می‌تواند جهت درمان دردهای جانکاه اش، رازهای خود را با دکتر در میان بگذارد."