دانلود کتابهای هنری میلر

چکیده

هنری والنتین میلر در تاریخ 26 دسامبر 1891 به دنیا آمد و در تاریخ 7 ژوئن 1980 درگذشت. او نویسنده و هنرمند آمریکایی بود. او به عنوان شکننده ی فرم ادبیات موجود و گسترش رمان نیمه زندگی نامه ای به شکلی نو و مدرن شناخته می شود. او در آثارش مطالعه ی شخصیت، نقد اجتماعی، عکس العمل فلسفی، جریان سیال ذهن، زبان صریح، سوررئالیسم و عرفان را با یکدیگر ترکیب کرد. مهمترین آثاری که به این شیوه نوشته است عبارتند از: بهار سیاه، مدار راس سرطان و مدار راس الجدی و سه گانه ی تصلیب گلگون.

سه گانه ی تصلیب گلگون را براساس تجربیاتش در نیویورک و پاریس نوشته شده است. تمام این کتاب ها تا سال 1961 در آمریکا ممنوع اعلام شد. او همچنین نویسنده ی سفر نامه و منتقد ادبی و نقاش آبرنگ بود.

­­شرح كاملی بر زندگی هنری میلر

هنری میلر (Henry Miller) در سال 1891 در خیابان منهتن، نیویورک به دنیا آمد. او از یک پدر و مادر آلمانی متولد شد. پدرش، هانریش میلر یک خیاط بود. او از کودکی به مطالعه علاقه داشت و انواع کتاب ها را از شاهکارهای ادبی جهان تا ادبیات عامه پسند و بازاری را می خواند. تحصیلات ابتدایی تا دبیرستان را در بروکلین گذراند و از دانش آموزان خوب کلاس بود. او وارد کالجی در نیویورک شد؛ اما دانشگاه را نیمه کاره رها کرد. او مدت کوتاهی در کارخانه ی سیمان کار کرد و بعد نزد پدرش در خیاطی مشغول به کار شد.

میلر در سال 1917 با اولین همسر خود، بئاتریس سیلواس ویکنس، ازدواج کرد و خیلی زود فرزند آن ها باربارا به دنیا آمد. او در این سال ها در شرکت western union کار می کرد و در مدت سه هفته تعطیلات اولین رمان خود با نام بال های قطع شده را نوشت. این کتاب هرگز چاپ نشد. ناشران به کارهای او روی خوش نشان نمی دادند.

او در سال 1923 از همسرش جدا شد و در سال 1924 با جون مانسفیلد رقاصی 21 ساله، اهل برادوی ازدواج کرد. جون، میلر را به نوشتن ترغیب می کرد. این رابطه الهام بخش میلر در نوشتن رمان های خروس دیوانه و تب بود. در همین سال ها مقالات و داستان های کوتاهی از میلر به چاپ رسید. در سال 1924 او از شرکت west union جدا شد تا همه ی وقت خود را صرف نوشتن کند.

 

حیات ادبی

میلر رمان این جهان نجیب را نوشت. این رمان به اسم جون تمام شد. یک مرد ثرتمند به جون پول داد تا برایش رمان بنویسد. جون هر هفته نوشته های میلر را به او نشان می داد و وانمود می کرد که خود آن ها را نوشته است. این کتاب تا سال 1992 یعنی 12 سال بعد از مرگ میلر چاپ نشد. جون در سال 1927 میلر را رها کرد و به پاریس رفت؛ اما دوباره پیش میلر بازگشت.

او در سال 1928 با همسرش به پاریس رفت. او مانند بسیاری از نویسندگان آمریکایی که سودای جهانی شدن ادبیات آمریکا را داشتند گمان کرد که با مهاجرت به فرانسه می تواند آثار بزرگ ادبی خلق کند. این نویسندگان بعدها به گروه American Exiles مشهور شدند.

 میلر در سال 1931 با کمک دوستش آلفرد پِرِس در Chicago Tribune مشغول به کار شد و برخی از مقالاتش را تحت عنوان نام دوستش چاپ کرد. در این زمان میلر به شدت تحت تاثیر سبک سوررئالیسم فرانسه قرار گرفت و اولین اثر مشهورش را با نام مدار راس السرطان را در سال 1934 در فرانسه چاپ کرد که تصویری زنده و گویا از شیوه ی زندگی در پاریس و آمریکا بود. آثار میلر مانند بهار سیاه، مدار راس السرطان و مدار راس الجدی برای سه دهه در آمریکا ممنوع بود تا اینکه دادگاه عالی کشور با صدور حکمی در مورد آثار ادبی، این ممنوعیت را برطرف کردند.

 

مدار راس السرطان

کتاب مدار راس السرطان تصوری که مردم در آن زمان به "اخلاق" داشتند را به چالش کشید و در واقع اخلاق زمانه اش را دگرگون کرد. در این کتاب هم مانند دیگر آثار میلر می توان رد زندگی و اندیشه های نویسنده را دید و برخی از پنهانی ترین امیال و تمناهای او را در این کتاب می توان یافت.

میلر در این کتاب سبک جدیدی را معرفی کرد. او نشان داد که نویسنده می تواند تاریخ نویس زندگی شخصی خود باشد. هاینریش بل نویسنده ی سرشناس آلمانی و برنده ی جایزه ی نوبل ادبی درباره میلر می گوید:" در آثار میلر نوعی ادبیات چریکی نهفته است. میلر کاملا شبیه قهرمانان داستان هایش است. او دقیقا همان چیزی است که می نویسد و دقیقا روحیه اش با سبک نوشتارش منطبق است."

زهرا خانلری درباره ی هنری میلر می نویسد:"هنری میلر نویسنده ای است که در ادبیات آمریکا نمی توان او را به طبقه ی معین و خاصی جا داد. آثارش به طور شگفت انگیزی مختلط و رنگارنگ است. در رمان نویسی از دسته فاکنر و همینگوی نیست؛ اما مانند آنان نمونه ی کامل نویسنده ی آمریکایی به شمار می آید."

 

آثار میلر مانند آثار ویتمن از قاب ادبیات ساده پا را فراتر می گذارد. این آثار که یادداشت های روزانه ی زندگی او هستند، به هیچ وجه خاص اعمال، رفتارها و جریان های صوری زندگی با جریان روحی و معنوی او نیست. همه ی آثارش در واقع یک کتاب هستند و سفرنامه ی او در زندگی است. مدار راس السرطان که ذوق هزل نویسی او را نشان می دهد، اعترافاتی است با صدای بلند که به صورت انفجار درآمده است.

میلر در سال 1940 به نیویورک بازگشت و بعد سفر به دور آمریکا در سال 1942 در فلوریدا اقامت کرد. او در سال 1981 در فیلم قرمزها ساخته ی وارِن بِتی بازی کرد. این فیلم 18 ماه بعد از مرگش اکران شد. میلر در 7 ژوئن 1980 در سن 88 سالگی بر اثر مشکل در جریان خون درگذشت. بدنش سوزانده شد و خاکسترش بین دو فرزندش تونی و وال تقسیم شد.

 

خواندن در توالت

کتاب کوچک خواندن در توالت شامل دو داستان کوتاه می باشد؛ آن ها زنده بودند و با من حرف می زدند و خواندن در توالت که هر دو داستان درباره ی کتاب خوانی و مطالعه است. او در داستان اول این مجموعه از کتاب های دلخواه اش و کتاب های تحمیلی که خود خواندن آن ها را انتخاب نکرده، حرف می زند. در این اثر میلر علاقه مندی های خود را به عنوان یک مخاطب کتاب مطرح می کند.

 

جملات قصار هنری میلر

• تصمیم گرفتم که به هیچ چیز دل نبندم و هیچ انتظاری نداشته باشم.
• نیاز دارم که تنها باشم. باید در انزوا در مورد سرافکندگی و ناامیدی ام فکر کنم؛ نور خورشید و سنگ فرش خیابان ها را در تنهایی می خواهم، بدون هیچ مکالمه ای، رو در رو با خودم، در حالی که تنها موسیقی قلبم در کنارم است.

ویکی پدیای هنری میلر

https://fa.wikipedia.org/wiki/%D9%87%D9%86%D8%B1%DB%8C_%D9%85%DB%8C%D9%84%D8%B1

 

آثار هنری میلر

• مجسمه ی ماروسی (The colossus of maroussi)
• خواندن در توالت (Reading in the toilet)
• مدار راس السرطان (Tropic of cancer)
• مدار راس الجدی (Tropic of capricorn)
• سه گانه ی تصلیب گلگون (The rosy crucifixion)
• بهار سیاه (Black spring)

 

امضای هنری میلر

---

 

آثار هنری میلر که در کتابچین موجود است

1. کتاب خواندن در توالت
2. کتاب مجسمه ی ماروسی