"من به هیولام نیاز دارم" کتاب حاضر اثری از آماندا نال می باشد که با ترجمه ای از مهرانه امروانی و صدای مهرانه امروانی، محمد طالشیان و محمد قدم پور مقدم، توسط انتشارات آوارسا منتشر شده است. امشب وقتی زیر تختم رو نگاه کردم هیولای زیر تختم رو ندیدم. به جاش یک کاغذ پیدا کردم که روش نوشته بود: رفتم ماهیگیری. هفته بعد برمیگردم. حالا باید چیکار کنم؟ من به یه هیولا زیر تختم نیاز دارم. اگه هیولام نباشه چطوری خوابم ببره؟ سعی کردم بخوابم ولی بدون گیب نمیشد. دلم برای نفس کشیدن نا منظمش، صدای صوت بینیش موقع نفس کشیدنش و صدای ناخن های بلندش که روی زمین می کشید تنگ شده بود. چطور بدون صداهای ترسناکِ آشنایی که گیب از خودش در می آورد و آب دهن سبز بدبوش میتونستم بخوابم؟ اینطوری نمیشد، گِیب برای یک هفته رفته بود و من باید یه هیولا زیر تختم میداشتم.
برداشت شما از محتوای کتاب چیست؟ مطالعه کتاب را به دیگران توصیه میکنید؟ چرا و به چه کسانی؟ کدام بخش از کتاب نظر شما را جلب کرد؟ مانند یک کارشناس نظر دهید.