دانلود کتاب کماندویی با وانت قرمز
نویسنده: رضا صالح فخاری
ناشر : فاتحان
نویسنده: رضا صالح فخاری
ناشر : فاتحان
نام کتاب : کماندویی با وانت قرمز
نویسنده : رضا صالح فخاری
ناشر : فاتحان
تعداد صفحات : 120 صفحه
شابک : 978-600-8417-20-0
تاریخ انتشار : 1395
رده بندی دیویی : 955/0843092
دسته بندی : زندگینامه و خاطرات , شهدا
نوع کتاب : PDF
قیمت نسخه الکترونیک : 15500 تومان
"کماندویی با وانت قرمز" / خاطراتی از زندگی بسیجی شهید رمضان نوبخت
کتاب حاضر اثری از رضا عبداللهی صابر و رضا صالح فخاری می باشد که توسط انتشارات فاتحان منتشر شده است.
این کتاب زندگینامه ی پدر و فرزند شهیدی است که در معامله باخدا به بزرگ ترین و شکوهمندترین معامله پرداخته و کالای جان را به بهای رضوان الهی به پروردگار خویش تقدیم کردند. نام رمضان نوبخت حماسه و ایثار، رشادت و شهادت، خلوص و عشق را در ذهن ها تداعی می کند. بسیجی و سرباز گمنام عاشق و زاهد که در راه وصول و رضای حضرت دوست، جانانه در مقابل منافقین کوردل در عرصه های مختلف ایستادگی کرد. سلاح و تبلیغ دشمن را جیغ جغدی شوم می دانست که باید در گلو خشکاند.
در بخشی از این کتاب می خوانیم :
"توی اتاق این ور و آن ور می رفت. نگران حاج رمضان بود که قدری دیر کرده بود. مدام به ساعت نگاه می کرد و دستانش را به هم می مالید. رحیم و کریم که مشغول نوشتن تکالیف مدرسه شان بودند هم با دیدن رفتار مادر استرس گرفته بودند. رمضان با دست هایی سیاه و روغنی از راه رسید. نگاه مضطرب منصوره را که دید، درجا خشکش زد. با خودش گفت حتماً باید اتفاق بدی افتاده باشد که همسرش این گونه سراسیمه است. با چشمانش اتاق را ورانداز کرد و وقتی رحیم و کریم را دید که صحیح و سالم گوشه ی اتاق نشسته اند و مشغول نوشتن تکالیفشان هستند، کمی خیالش راحت شد. منصوره که اشک توی چشم هایش حلقه زده بود، رو کرد به او و گفت: «تا لباستو عوض کنی و یه آبی به دست و روت بزنی شام آماده است. » نیمی از شامش را بازی بازی خورد. ذهنش مشغول حال منصوره بود. غذا به دهانش مزه نمی داد. سفره را جمع کرد و با ظرف های غذا به آشپزخانه برد. منصوره با چشم های گریان پای سماور مشغول چای ریختن بود. رمضان سفره و ظرف ها را گوشه ای گذاشت و به طرف منصوره رفت."
مقدمه
یادداشت نویسنده
شهید در یک نگاه
آخرین خواستگار
اتاق پارچه ای
گواهینامه
شوفر باش نه شاگرد
منزل جدید
شوفر جاده غریب
شبیخون
حواله
2ریالی
اذان رویایی
بسته ی ممنوعه
گناه جای ثواب
نماز اول وقت
نماز شب
فرزندان با تربیت
گاراژ
زنجیر و وانت قرمز
مسافرت یک روزه
راز درون صندوقچه
رو سفید
خوما
بشارت آسمانی
پاره ی جگر
گشت با دوچرخه
شهید نوبخت در کلام دیگران
سخنان شهید
عکس ها
راهنمای نقد و نظر برای کتاب:
برداشت شما از محتوای کتاب چیست؟ مانند یک کارشناس نظر دهید. به نظرات کوتاه مثل خوب عالی و...چین تعلق نمی گیرد