معرفی کتاب
"یوهانا"
کتاب حاضر اثری از رناتا ولش و با ترجمه ای از م. ارغوان می باشد که توسط انتشارات نوگام منتشر شده است.
یوهانا داستان پر فراز و نشیب زندگی دختری روستایی است که از نوجوانی در مزرعه و خانه یک کشاورز در دهکدهای دور افتاده در اتریش به سختی کار میکند. جذابیت داستان اما وقتی آشکار میشود که خواننده، زمان وقوع داستان را میفهمد؛ سالهای ۱۹۳۰ و درست پیش از جنگ جهانی دوم. خواندن وقایع تاریخی آن زمان از نگاه دختری کارگر که به دلیل فقر و سختیهای اجتماعی نتوانسته به شکل مناسبی تحصیل کند، چیزهای مهمی را به خواننده نشان میدهد. تورم بزرگ سالهای قبل از جنگ جهانی دوم، زندگی مردم و به خصوص روستاییان را به قدری تحت تاثیر قرار میدهد که نا آگاهانه از فاشیسم پیروی میکنند. با این همه، خواننده وقایع تاریخی را به شکلی سازگار با روایت داستان و زندگی شخصیت اصلی آن میخواند و به زبان دیگر پیش از آنکه بفهمد، داستان سادهی یوهانا پنجرهای میگشاید به اینکه چگونه وقایع اجتماعی، اقتصادی و سیاسی آن سالها منتهی به جنگ شد.
در بخشی از این کتاب می خوانیم :
"شب، زن کشاورز با یک سبد لباس پاره ی وصله کردنی کنار تخت او نشست، اما ماریا خود را به خواب زد. سر میز هم وقتی زن کشاورز به ماریا گفت که بهتر است نزد دکتر برود، ماریا با بی اعتنایی گفت: «دکتر نمی تواند کمکی به من بکند، گذشت زمان مشکل را حل خواهد کرد. »
خانم فاسبیندر به زن کشاورز گفت: «ماریا کم خونی دارد و حالش خیلی بد به نظر م یرسد. » زن کشاورز هم در دفاع از خود گفت: «من هر روز برای او سوپ مقوی درست می کنم اما او لب نمی زند. » سپس هر دو آهی کشیدند و نگاه معناداری به هم انداختند. وقتی فاسبیندر رفت، زن کشاورز گفت: «دست آخر او مرا دیوانه می کند، انگار من گدا هستم. »
یوهانا تا مدت ها از این که تنها رازدار ماریا بود، با دمش گردو می شکست. اما بعد ها وقتی حال و روز ماریا را می دید، وحشت می کرد؛ ماریا موقع راه رفتن به جلو خم می شد و آهسته قدم بر می داشت، انگار که نمی داند به کجا می خواهد برود، یا موقع دوشیدن شیر مجبور می شد به دیرک تکیه دهد. یوهانا از خود می پرسید یک انسان واقعا چقدر خون می تواند داشته باشد. یک روز از ماریا پرسید: «بهتر نیست پیش دکتر بروی؟ » ماریا پرخاش کرد که تو یکی دیگر دست از سرم بردار. ماریا از همه جدا شده بود، حتی از فرانس. انگار همه ی درها به رویش بسته شده بود."
فهرست مطالب
فصل اول1931
فصل دوم1932
فصل سوم1933
فصل چهارم1934-1935
فصل پنجم1936
کتاب های مرتبط
بیشترکتاب های دیگر انتشارات نوگام
بیشترنظرات کاربران
راهنمای نقد و نظر برای کتاب:
برداشت شما از محتوای کتاب چیست؟ مانند یک کارشناس نظر دهید. به نظرات کوتاه مثل خوب عالی و...چین تعلق نمی گیرد
داستان زیبای یوهانا را پیشنهاد میکنم مطالعه بفرمائید، فضاسازی های خوبی نویسنده در این داستان کرده که لذت خواندن را دوچندان میکند
1400-10-14