دانلود کتاب رجز یک پیشمرگ
نویسنده: جعفر کچویی
ناشر : فاتحان
نویسنده: جعفر کچویی
ناشر : فاتحان
نام کتاب : رجز یک پیشمرگ
نویسنده : جعفر کچویی
ناشر : فاتحان
تعداد صفحات : 180 صفحه
شابک : 978-600-7496-68-8
تاریخ انتشار : 1395
رده بندی دیویی : 955/0843092
دسته بندی : زندگینامه و خاطرات , شهدا, انقلاب اسلامی ایران
نوع کتاب : PDF
قیمت نسخه الکترونیک : 16000 تومان
"رجز یک پیشمرگ" / خاطراتی از زندگی سردار شهید داریوش چاپاری
کتاب حاضر اثری از جعفر کچویی می باشد که توسط انتشارات فاتحان منتشر شده است.
این مجموعه ی شامل خاطراتی از زندگی سردار شهید داریوش چاپاری می باشد. داریوش چاپاری در 18 شهریور 1328 در شهر سنندج دیده به جهان گشود. او قبل از دوره مدرسه به مکتب خانه می رفت و قرائت قرآن کریم و اصول دین و فرازهایی از اخلاق اسلامی را آموخت. سپس به مدرسه ی ابتدایی وارد شد و تحصیلش را تا پایان این دوره ادامه داد. اما پس از آن برای کمک به پدر برای کسب درآمد تحصیل را رها کرد و به کار با ماشین سنگین روی آورد. در ساال 1353 ازدواج کرد. پس از پیروزی انقلاب اسلامی با صدور فرمان تاریخی حضرت امام خمینی مبنی بر تشکیل کمیته ی انقلاب اسلامی، برای عضویت در آن نهاد مقدس اقدام کرده به پاسداری از نظام نوپای جمهوری اسلامی همت گمارد.
در بخشی از این کتاب می خوانیم :
"داریوش به طرف جعبه ی نارنجک های تفنگی دوید و یکی از آنها را برداشت و سر لوله ی تفنگ خود قرار داد. بعد یک خشاب خالی برداشت و به سرعت از فشنگهای بدون مرمی ویژه ی پرتاب نارنجک، درون آن جا داد. سپس کلاهک ضامن نارنجک را از سر آن برداشت. محیط مقابل خود را از نظر گذراند تا این که نگاهش به سمت نقط های که دشمن قبضه ی تفنگ صد و شش میلیمتری مستقر کرده بود، ثابت ماند. بلافاصله بند حمایل تفنگ خود را گشادتر کرد و دور بازو و مچ دست چپ خود پیچ داد و محکم نمود. قنداق تفنگ را روی زمین قرار داد و کف پوتین خود را روی قنداق تفنگ گذاشت. سپس با تخمین فاصله، زاویه ی لوله ی تفنگ را کمی به سمت بالا و پایین و چپ و راست حرکت داد و به دقت نشانه گیری کرد. اسلحه را با دست چپ خود محکم تر نگه داشت و با انگشت سبابه ی دست راست، ماشه را چکاند و نارنجک را با سهم تیر منحنی پرتاب کرد. پس از گذشت لحظاتی، نارنجک به هدف اصابت کرد و صدای انفجار مهیب آن در فضا طنین انداز شد و قبض هی تفنگ صدوشش میلیمتری منهدم شد. سپس به همین ترتیب نارنجک های بعدی را نیز به سمت اهداف مورد نظر خود پرتاب کرد و ضربات مهلکی را به مهاجمین وارد آورد. در همین حال، نیروهای کمکی نیز از راه رسیدند و داریوش به سمتشان رفت و موقعیت منطقه ی درگیری را برای ایشان تشریح نمود. برادران پاسدار و ارتشی علاوه بر تجهیزات دیگر، خمپاره ی صد وبیست میلیمتری و مینی کاتیوشا نیز باخود آورده بودند و به سرعت، قبضه ها را مستقر نموده و با شلیک های بی امان خود عرصه را بر ضدانقلابیون تنگ تر نمودند. سپس در جریان تعقیب و گریز، نیروهای انقلابی کلیه ی سنگرهای ضدانقلاب در مناطق اطراف روستاهای باخله و بیار را نیز درهم کوبیده و منهدم کردند که در نتیجه ی آن، ده ها تن از مهاجمین به درک واصل شدند و حدود سی نفرشان مجروح و عده ی قابل توجهی نیز اسیر شدند. "
مقدمه
شهید داریوش چاپاری در یک نگاه
شناسنامه
بارک الله
مکتب خانه
لودر
راه ساز
بوی خوش
سرباز
تانک چیفتن
شبیخون
تعقیب شبانه
آقای مهندس
گزارش چرب و شیرین
محدوده ی ممنوعه
گردنه ی مروارید
مرخصی تنبیهی
دستا بالا
پاتک
گاران
شیخان
هزار کانیان
پذیرایی مفصل
نمایندگی
به خاطر بچه ها
سمعک
چشمیدر
حامی
عیالات متحده
آرزو
بی قرار
روز واقعه
ای کاش
ضمائم
وصایای شهید داریوش چاپاری
نقش اصناف در پیروزی انقلاب اسلامی و دفاع مقدس
عکس ها و اسناد
راهنمای نقد و نظر برای کتاب:
برداشت شما از محتوای کتاب چیست؟ مانند یک کارشناس نظر دهید. به نظرات کوتاه مثل خوب عالی و...چین تعلق نمی گیرد