نام کتاب : فصل رستن
نویسنده : فرح پایا
ناشر : ماهواره
تعداد صفحات : 85 صفحه
شابک : 978-622-266-139-7
تاریخ انتشار : 1399
رده بندی دیویی : 8فا8/862
دسته بندی : نثر و قطعه ادبی, شعر فارسی, شعر نو
نوع کتاب : Epub
قیمت پشت جلد : 30000 تومان
قیمت نسخه الکترونیک : 5000 تومان
معرفی کتاب
"فصل رستن"
کتاب حاضر اثری است خانم فرح پایا که توسط انتشارات ماهواره منتشر شده است.
این کتاب مجموعه ای از اشعار و دلنوشته ای خانم فرح پایا می باشد که اشعار آن در قالب شعر نو سروده شده اند. بخش اول کتاب اشعار را در بر می گیرد و بخش دوم کتاب نیز شامل دلنوشته های نویسنده می باشد.
خانم فرح پایا کتاب خود را با این تقدیم آغاز می کند:
تقدیم به ساحت مقدس حضرت آفتاب
که با انوار مقدسش در شب یخبندان و تیره...
بر قلب سرما زده ام تابید و جوانه عشق را از
دل خواب زمستانی رویاند.
وآغاز فصل رُستن بود
از رُستن تا رَستن.
که سرآغاز است و سرانجام.
به پیمانی که با تو بستم قسم،
مرا جزتو دگر هیچ نشاید...
در بخشی از دلنوشته های این کتاب می خوانیم:
"انسان هرچه بداند، کم است. سالیان سال است که بشر علم و دانش
می آموزد
اما هنوز اسرار کشف نشده دراین جهان بسیار است.
خواندن.. . نوشتن ...آموختن راهی بی پایان است.
چه بسیار کتابهایی که حاصل رنج سالیان انسانهایی است درباره
زندگی. ..
چه قصه ها وحکایت ها و روایت ها که نخوانده
به فراموشی سپرده شدند
و در گوشه ای از کتابخانه ای مهجور ماندند"
فهرست مطالب
بخش 1: اشعار
ضیاء حق
رویای صادق
اُستُن حنانه
خاطره پرواز
رها مسافر آسمان
دیدار یار
باران که می بارد یاد تو می افتم یادت بخیر
آرزویی ندارم به جز روان شدن
ای آفتاب تابان
مادرم امشب من را تو بساز
ماه ماهانم
خوش آمدی خزان بهار عاشقان
زندگی جاری است
غم نان
به یاد سهراب
پیشه ام عاشقی است
راه را باز کنید آبان می آید
غنیمت حضور
خانه رویاها
قدم بزن در آفتاب
ره سپار وادی ایمن باش
بخش 2: دل نوشته ها
سپهر ایثارگر
این باغ دلگشای من است
امشب همه شاعران و نغمه پردازان
ازخودت بی خبری حالی بپرس
دنیای بیکرانه علم
سفر به کودکی
خداحافظی نکن من همیشه هستم
خوش آمدی عزیز من، آبان آبادان من
این یک غروبانه پاییزی است
تحمل کن روزهای خوب می آیند
دریا دل
آسمان بیکرانه
ببخش، مهر ایمان
باز باران
بیا به بزم من
وفاداری
درانتظار مانده اید
مسافر پاییز
آره پاییز را میگم
پر پرواز را بگشا
شوق دیدار
هر روز نوروز است
شتاب کن
آغازین افق آخرین فصل
زندگی من از روزی آغاز شد که تو را دیدم
زیبای من سالهاست
گفته شده که شمس تبریزی
از وقتی سبز شده بود دنبال خدا، میگشت
در سرمای روزگاران سخت
قدم بزن در آفتاب
دراز بکش
گلهای یاس
آسمان آبی بی انتها
همیشه مقداری دلگرمی داخل جیبت باید باشد
شهریور
مهربان باش
می خواهی بمان، می خواهی برو
شمعدانی
اضطراب دیدنت
به زندگی نگاه کن
از پی راه که راه رویی
موج و صخره
صبح زود
سلطان زرین تاج و زرین قبا
راهنمای نقد و نظر برای کتاب:
برداشت شما از محتوای کتاب چیست؟ مانند یک کارشناس نظر دهید. به نظرات کوتاه مثل خوب عالی و...چین تعلق نمی گیرد