"به آن ها که عاشق شان بودم" کتاب حاضر با عنوان اصلی (To all the boys I’ve loved before) اثری از جنی هان (Jenny Han) می باشد که با ترجمه ای از رضا اسکندری آذر، توسط انتشارات سنگ منتشر شده است. جنی هان جز نویسندگان پرفروش در نیویورک تایمز می باشد که توانسته هر ساله یک کتاب به بازار عرضه کند و مخاطبان خود را جذب کند که در بین آن ها رمان به آن ها که عاشق شان بودم طرفدارهای بیشتری دارد.داستان درباره دختر جوانی به نام «لارا جین» است که در طی یک اتفاق نامه های عاشقانه و ساختگی اش لو می رود و همین باعث قرار گرفتن او در موقعیت عاطفی جدید و پیچیده ای می شود. شرایطی که سبب می شود لارا عشق واقعی را تجربه کند. در بخشی از این کتاب می خوانیم : " وقتی به خانه میرسم، مستقیم میروم به اتاقم، یک لباس خواب نرم میپوشم و موهایم را باز میکنم. حس راحتی زیادی دارد. پوست سرم حس قلقلک دارد و خدا را شکر میکند که از بند آزاد شده. توی جا دراز میکشم و بیرون را نگاه میکنم تا زمانی که هوا تاریک میشود. گوشیام مدام صدا میدهد و مطمئنم کریس است، اما سرم را بلند نمیکنم که ببینم. کیتی وارد اتاق میشود و میگوید: «ببینم تو مریضی؟ چرا عین مامان بریلی که سرطان داشت همهش تو جا خوابیدی؟ میگویم: «به آرامش نیاز دارم.» و چشمهایم را میبندم. "
فهرست مطالب
این کتاب فهرست ندارد.
نقد و بررسی کتاب به آن ها که عاشق شان بودم!!
به همه پسرهایی که پیش از این عاشق آنها بودم ترجمه بهتری برای عنوان کتاب است که احتمالا کمی سانسور شده است! داستان در مورد لارا ژان است که به جای اینکه به عشق آنها در برابرشان اعتراف کند نامه ای به هر کدام می نویسد و در زیر تختش داخل یک جعبه پنهان می کند. اما یک روز او متوجه می شود که نامه هایی که پنهان کرده بود همگی ارسال شده اند و پسرها هر کدام پیگیر این نامه ها می شوند.
فیلمی نیز در مورد این کتاب با این نام ساخته شده است و مانند خود کتاب مورد توجه خیلی از افراد قرار گرفته است. با خواندن کتاب احساس خواهید کرد که لارا ژان یک دختر ساده است و از بسیاری از پیچیدگی های موجود در روابط آگاهای ندارد اما به مرور او پخته می شود و رفتارهای بالغانه (بخوانید مردم پسندی) از خود بروز می دهد. البته برخی از منتقدین نیز می گویند که لارا در طول کتاب رشد نمی کند و بالغ نمی شود.
از ویژگی های این کتاب می توان به عدم داشتن پایان در آن اشاره کرد، یعنی اگر شما جزو آن افرادی هستید که می خواهید نویسنده در پایان نتیجه گیری کند و یا داستان یک پایان قابل تاملی داشته باشد احتمالا آخر کتاب نا امید خواهید شد که البته این ممکن است با توجه به زاویه دید شما تغییر کند.
نبود مثلث عشق یکی از انتقادات دیگری است که به روابط قهرمان داستان وارد شده است. روابطی که برای لارا در طول داستان شکل می گیرد در حد دوست داشتن باقی می ماند و بیشتر پیش نمی رود.
اضطراب زیاد لارا در طول داستان هیجان خاصی را به روند آن بخشیده و خیلی افراد را جذب شخصیت او کرده است.
جالب است که نامه هایی که در عنوان نوشته آمده است نقش زیادی در جریان کتاب ایفا نمی کند یک استارتی توسط این نامه ها زده می شود چند پسر پیدایشان می شوند و دیگر نقش این نامه ها در طول داستان به تمام می شود. حتی لارا به دنبال این مطلب نمی رود که چه کسی این نامه ها را و چرا ارسال کرده است.
حمایت خانواده نکته مثبت این داستان به شمار می رود. گرچه مادر لارا فوت کرده است اما پدر و خواهرش به اندازه کافی به او نزدیک هستند و هر جا لازم باشد وارد می شوند و به این دختر کمک می کنند. این نکته ای است که ما کمتر در رمان های امروزی دیده می شود که اغلب قهرمان داستان از یک خانواده شکست خورده است و بیشتر با تکیه بر خود راه خودش را پیدا می کند.
سایت goodreads را که مراجعه کردم متوجه شدم که اغلب خوانندگان چه مثبت و چه منفی کامنت های طولانی در توصیف این کتاب نوشته اند این موضوع خود به خود نشان می دهد که کتاب به خوبی توانسته ذهن خوانندگان خود را درگیر خود کند و آنها را به اینجا برساند که حاضر باشند قسمت های مختلف کتاب را واکاوی کرده و حس خود را نسبت لارا بیان کنند. نکته دیگری که در این مراجعه دیدم این بود که اغلب کسانی که کامنت گذاشتند خانم بودند این به نظرم نشانگر آن است که خانم ها بیشتر توانسته بودند خود را جای قهرمان داستان بگذارند.
برداشت شما از محتوای کتاب چیست؟ مطالعه کتاب را به دیگران توصیه میکنید؟ چرا و به چه کسانی؟ کدام بخش از کتاب نظر شما را جلب کرد؟ مانند یک کارشناس نظر دهید.