دانلود کتاب اندازه نما در لانگشات - بررسی قتل مبهم
نویسنده: محمدرضا بردبار
ناشر : گوی
نویسنده: محمدرضا بردبار
ناشر : گوی
نام کتاب : اندازه نما در لانگشات - بررسی قتل مبهم
نویسنده : محمدرضا بردبار
ناشر : گوی
تعداد صفحات : 264 صفحه
شابک : 978-600-5637-94-6
تاریخ انتشار : 1397
رده بندی دیویی : 62/8فا3
دسته بندی : داستان های کوتاه, داستان های آموزنده
نوع کتاب : Epub
قیمت نسخه الکترونیک : 10000 تومان
"اندازه نما در لانگشات بررسی قتل مبهم"
کتاب حاضر اثری از محمدرضا بردبار می باشد که توسط انتشارات گوی منتشر شده است.
چه زود میگذرد لحظه های خوبی که باعث میشود زندگی معنی خوبی برای آدمی به خودش بگیرد، چه زود میگذرد وقتی حس میکنی خوشبختی نگاه تازهای به تو دارد و چه زود میگذرد وقتی فکر میکنی چه لحظه های نشاط بخشی داری، بله میگذرد! آن هم چه با سرعت میگذرد و میرود بی آنکه تو بفهمی از کجا آمده، به کجا رفته و تازه میخواهی بفهمی که مزه خوشبختی یعنی چه که طعم گس تلخی بد روزگار چنان در ذهن، روح و جسمت فراگیر می شود که دلت همان لحظه می گیرد و میخواهی عق بزنی و بالا بیاوری، آنچه که باید برای مهربانی و هم اندیشی باشد زود به سر می آید، آنچه که تو دوستش داری و یا دلت میخواهد حالا حالاها کنارت باشد اما به زودی از پیش تو میرود و تنها از او یک جای خالی باقی میماند. اعصاب من از این رفتن ها و حسرت خوردن ها بهم میریزد و حرص میخورم. وقتی دلم میخواهد چیزی زود تمام شود آنقدر طولانی می شود که جان آدم را به سر می آورد، روان آدم درهم کوبیده می شود و خود این یک جنگ اعصاب می شود. جنگ اعصابی که خودش مقدمه هر کتابی میشود، حالا آن کتاب رمان، داستان یا کتاب های علمی، درسی، شعر و... باشد.
این رمان که اولین تجربه نویسندگی نویسنده است به داستان قتل پسر رئیس جمهور می پردازد و بازپرسی که در این داستان است برای پی بردن به راز این قتل دست به تحقیقاتی می زد. درواقع این داستان به بررسی شرایط اجتماعی و اقتصادی زمان ما می پردازد.
در بخشی از این کتاب می خوانیم:
"رفتار رئیس جمهور برایم بسیار جذاب بود. تصور کردم رفیق چندین ساله این مرد هستم. من و بهرامی به راهنماییش، داخل اتاق امیرحسین رفتیم. در این اتاق هم اولین چیزی که توجه ما را جلب کرد همان قاب عکس بزرگی بود که در اتاق مونا هم وجود داشت. فضای اتاق خواب امیرحسین نیز مانند فضای اتاق همسرش و با همان نوع دکور بود. تنها تفاوتش حجم زیادی از فیلم هایی بود که داخل یک ویترین قفس های قرار داشتند که همه دیوار را در برگرفته بود. برایم هیجان انگیز بود زیرا اینچنین فضایی را بلکه دو برابر این فیلم ها را خودم هم دارم. همه آرشیو شده از سینمای فرانسه گرفته تا فیلم های مدرن دنیا! لابه لای فیلم ها، فیلم های کوبریک، تارانتینو و حتی جیم جارموش هم بود. دو پکیج کامل از فیلم های دیوید لینچ ،کوروساوا و حتی هیچکاک نیز وجود داشت. پوستر بزرگی از چهره کوبریک، جیم جارموش، هیچکاک را هم دیدم که معلوم است این عکس ها را با فتوشاپ طراحی کرده و کنار هم گذاشته اند؛ هرچه بود خیلی جذاب و دوست داشتنی بود. میان فیلم هایش گشتم تا ببینم از فیلم سازهای معروف دنیا دیگر چه فیلم هایی دارد... در قسمتی از قفسه، فیلم هایی از فیلم سازهای ایرانی چون استاد مسعودکیمیایی، داریوش مهرجویی، بهرام بیضایی، محمد سجادی، کیانوش عیاری و اصغر فرهادی وجود داشت. معلوم بود یکی از علاقه های امیرحسین دیدن فیلم است. حتی او فیلم های لورل هاردی، وودی آلن و دیگر طنزپردازان دنیا را هم داشت. چشمم به نوشته هایی افتاد. آنها را کنار زدم، زیر نوشته ها کتابی را دیدم که مجموعه شعری به نام چتری به زیر اشک های باران بود. کتاب را برداشتم و نگاهی به آن انداختم نویسنده کتاب امیرحسین بود. پس این پسر شاعر هم است... "
این کتاب فهرست ندارد.
راهنمای نقد و نظر برای کتاب:
برداشت شما از محتوای کتاب چیست؟ مانند یک کارشناس نظر دهید. به نظرات کوتاه مثل خوب عالی و...چین تعلق نمی گیرد