"بچه جنگلی" کتاب حاضر اثری از جرج ادوارفار می باشد که با ترجمه ای از محمد طالشیان با صدای عادله نهاوندیان، توسط انتشارات آوارسا منتشر شده است. در زمان های دور پسر بچه ای کوچولو به اسم جیکوب زندگی می کرد. جیکوب چشم های روشن آبی داشت و موهایش هم طلایی بودند. پسرک به همراه پرستارش بزرگ می شد که اسمش آلیز بود. آلیز، جیکوب را از زمان نوزادیش بزرگ کرده بود و آن را خیلی دوست داشت. خانه ی جیکوب یکی از زیباترین خانه های سیملا هیلز بود. خانه شان یک سَر دَرِ خیلی بزرگ و قشنگ داشت، باغ سرسبزی اطراف خانه بود و بیرون از آنجا جنگلی اسرار آمیز وجود داشت.
برداشت شما از محتوای کتاب چیست؟ مطالعه کتاب را به دیگران توصیه میکنید؟ چرا و به چه کسانی؟ کدام بخش از کتاب نظر شما را جلب کرد؟ مانند یک کارشناس نظر دهید.