دانلود کتاب حکایت های کلیله و دمنه
نویسنده: افسانه چراغی
ناشر : اندیشه کهن پرداز
نویسنده: افسانه چراغی
ناشر : اندیشه کهن پرداز
نام کتاب : حکایت های کلیله و دمنه
نویسنده : افسانه چراغی
ناشر : اندیشه کهن پرداز
تعداد صفحات : 176 صفحه
شابک : 978-600-7961-34-6
تاریخ انتشار : 1397
رده بندی دیویی : 8فا3/62
دسته بندی : ادبیات ایران, داستان های کوتاه, داستان های آموزنده
نوع کتاب : PDF
قیمت نسخه الکترونیک : 15000 تومان
"حکایت های کلیله و دمنه"
کتاب حاضر اثری از افسانه چراغی می باشد که توسط انتشارات اندیشه کهن منتشر شده است.
کلیله و دمنه کتابی است که در سالهای 100 الی 500 قبل از میلاد در هند به زبان سانسکریت روایت شده است. عنوان هندی و اصلی کتاب پنچاتنترا یا پنچه تنتره به معنی پنج دستگاه یا پنج شعار می باشد و کلیله و دمنه درواقع برگرفته از این کتاب است. نسخه هندی کتاب دارای پنج فصل بود و به همین دلیل به آن پنج کتاب هم می گفتند. این کتاب در سال 570 میلادی به زبان فارسی میانه ترجمه شد و دویست سال بعد یک پژوهشگر ایرانی آن را به عربی برگرداند. یک نسخه از این کتاب که نام کلیله و دمنه را داشت در قرن 12 میلادی توسط رودکی سروده شد و این نسخه پایه ای برای ترجمه های بعدی شد. کلیله و دمنه در واقع نام دوشغال در کتاب است که اکثر روایتهای نقل شده، حول این دو شغال اتفاق می افتد. کتاب سعی در آموزش فضائل اخلاقی و رعایت حسن اخلاق در روابط خانواده و اجتماع، از طریق امثال و سخنان منتسب به حیوانات را دارد.
حکایت های کلیله و دمنه علاوه بر شیرینی، از حکمت و پند سرشار هستند. در ترجمه این کتاب سعی شده تا حد امکان، همه ترکیبات و لغات در جای اصلی خود آورده شود واستواری و اصلات مطالب حفظ شود؛ به طوری که مخاطب با مطالعه کتاب، با نوع نگارش نویسنده آشنا شود. در متن کتاب اصلی، نظریات و مباحثی مطرح شده که امروزه این عقاید قابل پذیرش نیستند؛ اما برای رعایت امانت، در متن حاضر آمده است.
در بخشی از این کتاب می خوانیم:
" روزگاری دو مرد کنجد فروش بودند که در مغازه شراکت داشتند. حرص مال و فراموشی آخرت، یکی از آن دو را بر آن داشت که با خود فکر کند امشب بیایم و کنجد شریکم را بدزدم. برای همین آمد و ردای خود را روی کنجد شریک انداخت تا وقتی در تاریکی به مغازه آمد، کنجد شریک را بشناسد. سپس رفت. وقتی شریک دیگر به مغازه آمد، دید که ردا روی کنجدش افتاد است. با خود گفت: آفرین به این شریک مهربان و دلسوز! با ردای خود کنجد مرا از گرد و غبار پوشانده اما به هر حال کنجد خود او در اولویت است. ردا را برداشت و روی کنجد شریک انداخت و رفت. آن شریک خیانتکار چون می دانست که به تنهایی نمی تواند این کار را انجام دهد، شخص دیگری را با خود همراه کرد و قول نیمی از کنجدها را به او داد. وقتی شب شد، به قصد بردن کنجدها وارد مغازه شد و چون تاریک بود، به نشانه ردا دست دراز کرد و بر سر کنجد رفت. آن را دو قسمت کرد؛ نیمی از آن را برداشت و نیم دیگر را به همراهش داد. وقتی روز شد، دید که نیمی از کنجد خود را به باد داده و علاوه بر آن، رنج بیدار ماندن در شب و زحمت تن به خود داده است. از زیان دیدن خود، در باطن درد می کشید اما نه روی گفتن داشت نه روی مقابله و پیکار."
پیشگفتار نویسنده
حکایت برزوی پزشک
آغاز کتاب کلیله و دمنه
مقدمه برزوی پزشک
حکایت شیر و گاو
حکایت دمنه به کجا رسید
حکایت کبوتر طوقدار و کلاغ و موش و لاک پشت و آهو
حکایت کلاغ ها و جغد ها
حکایت میمون و لاک پشت
حکایت زاهد و راسو
حکایت گربه و موش زیرک
حکایت شاه و فنزه
حکایت شیر و شعهر
حکایت شاهزاده و یارانش
برداشت شما از محتوای کتاب چیست؟ مانند یک کارشناس نظر دهید. به نظرات کوتاه مثل خوب عالی و...چین تعلق نمی گیرد
یک کتاب بسیار زیبا و مفید که ما را با حکایت های کلیله و دمنه به نثر امروز اشنا میسازد . این کتاب بسیار قدیمی به اثر زبانهای دنیا ترجمه شده و اصل کتاب هندی می باشد . و ما در هر حکایت با نکته و پندی اشنا می شویم . امیدوارم حتما این کتاب را مطالعه بفرمایید .
1400-07-04