دانلود کتاب خلاقیت در تدریس - تدریس به کودکان با استعداد در کلاس های عادی

معرفی کتاب

"خلاقیت در تدریس؛ تدریس به کودکان با استعداد در کلاس های عادی"
کتاب حاضر اثری از زهرا علایی و سکینه جمشیدی می باشد که توسط انتشارات درخت بلورین منتشر شده است.
خلاقیت فرآیند ایجاد رابطه ها است و گاهی اوقات در مورد روش بهره وری و خلق چیز جدیدی از این رابطه ها است. ایجاد فضاهایی که همزیستی این فعالیت ها را امکان پذیر کند به نوعی یک سرمایه گذاری آموزشی است که می تواند بسیار هیجان انگیز باشد . خلاقیت می تواند توانایی حل مسئله نیز باشد که از مهارت های ضروری زندگی است . مهارت های فکری ، دانش ، سبک تفکر ، شخصیت ، انگیزه و محیط قطعا نقش هایی کلیدی در ایجاد فضای مستعد برای بروز خلاقیت ایفا می کنند . خلاقیت بر اعتماد به نفس و مهارت های اجتماعی فرد و استراتژی هایی که برای یادگیری های مختلف در طول زندگی مهم هستند تاثیر می گذارد . دانشمندان به اثر مثبت آموزش و یادگیری خلاق بر رشد شخصیت کودکان پی برده اند . پرورش تفکر خلاق در صدر اهداف اصلی آموزش خلاقانه است . استرنبرگ بر این عقیده است که خلاقیت را می توان در محیط های آموزشی به کودکان آموخت و زمینه های رشد و پرورش آن را فراهم کرد . در اینجاست که چهارچوب هایی که موجب پرورش خلاقیت کودکان می شود و مهارت های اساسی تدریس با فعالیت های جذاب و غیر معمول که کودکان را درگیر خود می کند مطرح می شوند . خلاقیت و نوآوری زمانی فرا می رسد و اجازه ظهور و بروز می یابد که ذهن آدمی اسیر هیچ گونه حس اجبار، ترس ، سود جستن ، پیروز شدن و اهداف تصنعی دیگر نباشد . در تربیت اصیل باید پروراندن جای بار آوردن را بگیرد . در بارآوردن ، شخصیت کودک تابع شخصیت بار آورنده شکل می گیرد و در پروراندن ، شخصیت کودک به اقتضای وجود خویش متحول می گردد . حقیقت آن است که کودک نباید علوم را بیاموزد ، بلکه باید آن را کشف کند . نیازی نیست کودکان را به یادگیری وادار سازیم ؛ باید دسترسی به جهان را برای آن ها هموار سازیم . وقتی کودک ر ا به حفظ کردن پاسخ های آماده وامیداریم ، او را از قید فکر کردن و استفاد ه از نیروی اندیشیدن و خلق کردن می رهانیم و قدرت کنجکاوی ، تخیل و ظرفیت هوش او را تضعیف می کنیم . بهترین راه برای تحریک تفکر و خلاقیت کودک چیزی جز طرح سوال و پرسش به جا و نیکو نیست. کودک نباید در مسیر آموزش سیراب شود گرسنگی علمی تفکر و خلاقیت و نوآوری را به ارمغان می آورد. اگر کودک احساس کند در دانسته ها اشباع شده ، به مرگ تفکر و جمود کنجکاوی و توقف خلاقیت نزدیک شده است.

در بخشی از این کتاب می خوانیم:
"امروزه ، بسیاری از مشکلات ناشی از عدم خلاقیت ، ریشه در نظام آموزشی سنتی ما دارد که عمدتا مبتنی بر تدریسی بوده که به منظور تصحیح پاسخ ها و ارزیابی و مقایسه انجام می گرفته است و فعالیت های خلاقانه یک برنامه خارج از کلاس در نظر گرفته می شد . تحمیل تکالیف زیاد بر کودکان موجب بیزاری آن ها از کار و کوشش می شود . روش معلمان در تربیت و آموزش باید مبتنی بر جریان تفکر باشد و هر روشی که بهتر از روش های دیگر کودک را به تفکر وادار کند با ارزش تر خواهد بود."