دانلود کتاب صوتی داش آکل

داش اکُل

شخصیت داش آکل مخفف کلمه ( داش آقا کلو) است. در این داستان  شخصیت داش آکل سمبل جوانمردی است. او از افراد قشر ثروتمندکه تمام اموال خود را بین فقرا تقسیم کرده و خود هیچ چشم داشتی به مال دنیا ندارد. حاج صمد داش آکل را وکیل خود قرار داد تا پس از مرگش اختیار مال و اموال و خانواده اش به عهده او باشد. که او پس از مرگ حاج صمد خود را وقف رسیدگی به امورش می کند.

داش آکل در این میان، عاشق دخترحاج صمد می شود اما مرام و مردانگی اش باعث می شود نتواند علاقه اش به مرجان را ابراز کند. او  این راز را  سال ها در خود نگه داشته و تنها به طوطی اش می گوید، ولی درنهایت ماجرا به گونه دیگری رقم می خورد.

در این داستان داش آکل، دائما در حال کشمکشی روانی است که از یک طرف او را به سوی عشق به مرجان سوق می دهد و از سویی دیگر فراخود که به او گوشزد می کند که نباید عشقش را به مرجان ابراز کند.

همانگونه که در ابتدای داستان اشاره شده که داش آکل قفس کرکی در کنار خود نگه می دارد. انگار از تعلقات دنیا همین کرکی برایش مهم است. در واقع او قبل از عشق مرجان کرک اما بعد از عاشقی طوطی را در قفس دارد.

مهمترین خصلت کرک  این است که محکم سر خود را به قفس می کوبد. او این کار را آنقدر انجام می دهد تا سرش زخمی شود و گاه حتی می میرد. دیگر از خصوصیات او این است که خودش را با محیط وقف می دهد. همه این ها با روحیات داش آکل برابری می کند او با مردم است اما متمایز از آنهاست.

نویسنده شخصیت های قهرمان و ضد قهرمان را در ابتدای داستان معرفی می کند. انتخاب نام برای شخصیت های  داستان مطابق با عملکرد آنان انجام می گیرد.داش آکل به عنوان نماینده تیپ عیاران و جوانمردان است و درخدمت ارزش های پذیرفته شده جامعه خویش می باشد و کاکا رستم درخدمت قشر فرومایه و انگل جامعه است و نماینده تیپ آدم هایی است که به پهلوان پنبه مشهورند..
کاکا آدم روسیاهی است  اما پیام آور هار است. به عبارتی آدمی سیاهی است که ادای خوشبخت ها را درمی آورد.همانطور که می دانیم رستم جهان پهلوان نامدار ایرانی است و در داش آکل ضد قهرمان نامش کاکا رستم است و نه رستم.

مرجان موجود دریازی است که در اعماق تاریک دریا نشسته است. مرجان که حتی در داستان یک کلمه حرف هم نمی زند و نویسنده اشاره به زنان جامعه سنتی دارد که در پس پرده زندگی می کنند. تنها کلام مرجان اشکی است که در پایان داستان از چشمانش سرازیر می شود اشکی است پرسروصدا اما خاموش و هدایت مظلومیت او را در جامعه سنتی نشان می دهد.

علت نام گذاری قهوه خانه دومیل : عدد دو دو شخصیت اصلی داستان را بارزتر می کند و دیگر این که میل از ابزار زورخانه است و با روحیه لوطی منشانه و فضای حاکم بر داستان هماهنگی دارد. چندک زدن یعنی روی دو پا نشستن که توصیف فیزیکی و بیرونی شخصیت لوطی منش داستان است
نویسنده نشان می دهد که وقوع حادثه مربوط به دوره قاجار است.در واقع نویسنده با این فضا سازی می خواهد آخرین نسل عیاران را نشان بدهد. نسلی که با فروپاشی روابط اجتماعی حاکم بر جامعه اخلاق خود را هم از دست داد. نسلی که به دست نالوطی هایی چون کاکا رستم کشته می شود. زنده مانده کاکا رستم درواقع پیام اصلی داستان را درخود نهفته دارد. پیامی که می گوید چنین افرادی میان دار شدند و کسانی چون داش آکل که هنوز به اصول جوانمردی پای بندی دارند مردند.

به قلم:نفیسه علیزاده