دانلود کتاب روح از منظر قرآن

معرفی کتاب

" روح از منظر قرآن"
کتاب حاضر اثری از دکتر محمد مهدی جنیدی و ویراستاری دکتر آرزو کرمی و نظارت فنی محسن فاضلی می باشد که توسط انتشارات قانون یار منتشر شده است.
جدا شدن روح از بدن هنگام مرگ قطعی ، در کسری از ثانیه انجام میشود . این لحظه چنان سریع اتفاق می افتد که حتی کسی که چشمانش لحظه مرگ باز است فرصت بستن آن را پیدا نمیکند . بعد از مرگ اولین اتفاقی که می افتد این است که روح ما که بخشی از آن هاله ذهن است و در واقع آرشیو اطلاعات زندگی دنیوی اوست شروع به مرور زندگی از بدو تولد تا لحظه مرگ میکند و تصاویر بصورت یک فیلم برای روح بازخوانی میشود . روح از بین خاطراتش وابستگی های خود را جدا میکند . این وابستگی ها کششی به سمت پایین برای روح ایجاد میکند که او را از رفتن به سمت هادی یا راهنما جهت خروج از مرحله دنیا باز میدارد . به همین جهت روح به سمت جسم رفته و تلاش میکند جسم مرده را متقاعد کند که دوباره روح را بپذیرد . فشاری که به "روح" وارد میشود جهت متقاعد کردن جسم خود در واقع همان فشار قبر است. وابستگی ها باعث میشود که روح ، شاید سالها نتواند از این مرحله بگذرد .   بحث روح های سرگردان و سنگین بودن قبرستانها بدلیل همین وابستگی هاست . گاهی تا سالها فرد فوت شده نمیتواند وابستگی به قبر خود و جسمی که دیگر اثری از آن نیست را رها کند . در این کتاب تمام آیاتی که ماده روح در آن بکار رفته از قرآن استخراج شده است، درواقع 20 آیه در این زمینه وجود دارد، منتهی چون دو آیه: 29(الحجر) و 72(ص) کاملاً مثل هم هستند، با احتساب یکی از این دو آیه، 19 آیه باقی می ماند. نویسنده در مقدمه کتاب میگوید: بدواً فکر کردم که خوبست هر آیه از دید یک کتاب تفسیر مورد بررسی قرار گیرد ولی بعد دیدم که دست یافتن به 19 کتاب تفسیر سالم مشکل است لذا خود را بچند کتاب تفسیری مورد استناد اهل علم محدود نمودم و ماحصلاً می توان گفت که نحوه تدوین این مجموعه در دو بخش خلاصه می شود. در بخش اول به این صورت کار شده است که بعد از ذکر هر آیه تفسیر آن در ذیلش آورده شد. ذیل هر تفسیر، بر حسب موارد گاهی یک یا چند حدیث هم در تناسب با آیه مربوطه ذکر شده است . گاهی در ذیل هر حدیث، شرح آن یا بررسی سند آن نیز آمده است. در بخش دوم صرفاً برخی از روایاتی که در زمینه توجیه و تحلیل موضوع روح وارد شده نقل شده است.
در بخشی از این کتاب میخوانیم:
" ابومحمد، از عمران بن موسی، از ابراهیم بن مهزیار ، از محمد عبدالوهاب، از ابراهیم بن ابی البلاد، از پدرش، از یکی از اصحاب امیرالمونین روایت کرده است که عبدالرحمن بن ملجم لعنه الله در میان یک هیئت از مصر که محمد بی ابوبکر (ره) آنان را فرستاده بود به نزد امیرالمومنین آمد و نامه هیئت را هم در دست داشتند. او روایت کرده است هنگامی که امیرالمومنین نامه را می‌خواند و به نام عبدالرحمن بن ملجم رسید فرمود: آیا تو عبدالرحمن هستی؟ خدا عبدالرحمن را لعنت کند. گفت: بله من هستم ولی به خدا سوگند من شما را دوست دارم. فرمود: دروغ می‌گویی تو مرا دوست نداری و این کلام راسه بار تکرار کرد. گفت: ای امیرالمومنین من می‌گویم شما را دوست دارم و شما سه بار سوگند یاد می‌کنی که دروغ می‌گویم. امام فرمود: وای بر تو... روحها دو هزار سال قبل از جسمها آفریده شد سپس آن روحها در هوا ساکن شد و هر کدام از آنها که در آنجا با هم آشنا شده باشند در اینجا (دنیا) با هم اختلاف ندارند و هر کدام از آنها که در آنجا از هم متنفر باشند در اینجا با یکدیگر انس نمی‌گیرند. روح من با روح تو آشنا نبوده و دوستی نداشته است. هنگامی که خارج شد امام فرمود: اگر دوست دارید قاتل مرا ببینید به این مرد بنگرید. برخی از حضار گفتند پس چرا او را نمی‌کشی؟ امام فرمود از کلام شما بسیار تعجب می‌کنم از من می‌خواهید قاتل خود را به قتل برسانم."