دانلود کتاب عروس باران
نویسنده: حمید رضا خزاعی
ناشر : ماه جان
نویسنده: حمید رضا خزاعی
ناشر : ماه جان
نام کتاب : عروس باران
نویسنده : حمید رضا خزاعی
ناشر : ماه جان
تعداد صفحات : 150 صفحه
شابک : 964-8307-28-8
تاریخ انتشار : 1391
رده بندی دیویی : 8فا/2688
دسته بندی : ادبیات جهان, رمان های خارجی, علوم اجتماعی، فرهنگ و سبک زندگی, داستان و رمان های عاشقانه
نوع کتاب : Epub
قیمت نسخه الکترونیک : 27000 تومان
" عروس باران "
کتابی که میبینید اثر حمیدرضا خزاعی از انتشارات ماه جان منتشر شده است
این کتاب درباره یک خانواده افغانی که با هدف آشنا کردن مخاطبان با فرهنگ و باورهای مردم کشور افغانستان و درد و رنج آن ها در قالب داستان آورده شده، این داستان که درباره عشق یک پسر جوان به نام جهان و دختری به نام فرنگیس می باشد و ماجراهای این دو جوان عاشق و سفر آن ها را به دور دست ها نشان می دهد.
در بخشی از این کتاب می خوانیم:
"سال جنگ بود، سال محاصرهی هرات. از آیینه به قاب پنجره آمدی، پدر پریده رنگ روی ایوان نشسته بود و به ماه نگاه میکرد هفتهای میشد که پدر فقط شبها به خانه میآمد. در تمام طول شب، مردانی سفید پوش و غبار گرفته تا لب استخر میآمدند تا انعکاس تصویرشان در آب. پدر از پلهها پایین میرفت. مردان چیزی میگفتند. پدر دستهایش را توی هوا تکان میداد و صورتش مثل شب سیاه میشد. بود و بود تا صدای گلولهها با مهتاب آمدند. پدر هراسان از جا پرید و به صداها گوش داد. رفت توی اتاق، وقتی بیرون آمد، تفنگ توی دستش بود و قطار فشنگ حمایل هردو شانه. مهتاب از پیراهنش بالا آمد تا به کاکل سفیدش رسید.
هول زده به ایوان دویدی. غبار در نگاه پدر تنوره میکشید و دیدی، پری عمهها را دیدی که مثل سایه آمدند. آسمان سیاه توی دستهایشان، توی کاسههای آب لپر میخورد. پریجان، پریخاتون، پری آغا، پریوش، پریزاد و پریسا. پدر گفت: « این همه کاسه؟ »
و گفت: « پس کو آیینهی سنگی؟ »
وقتی از پلهها پایین رفت. کاسههای آب کوچه دادند. مادر با آیینهی سنگی در انتهای کوچه ایستاده بود و میگریست. پدر گفت:
« گل خانم . . . »"
فصل اول گل سرخ
فصل دوم آیینه ی آب
فصل سوم دختر آفتاب
فصل چهارم تولد یک رویا
فصل پنجم به خدا خواب نبود
فصل ششم مرگ یک کلاغ
فصل هفتم باد سیاه
فصل هشتم زنبورها
فصل نهم سفر در افسانه
فصل دهم دردانه
فصل یازدهم پروانه ها
فصل دوازدهم گل زندگی
برداشت شما از محتوای کتاب چیست؟ مانند یک کارشناس نظر دهید. به نظرات کوتاه مثل خوب عالی و...چین تعلق نمی گیرد
یک داستان عاشقانه و جذاب . دختر و پسری افغانی که در سالهای جنگ و ویرانی در افغانستان عاظق یکدیگر شده و قصد ازدواج دارند . اما مشکلات و مسائل زیادی برای انها پیش می اید که تصمیم به مهاجرت میگیرند و ادامه ماجرا . این رمان ارزش خواندن را دارد .
1400-07-12