دانلود کتاب ماجراهای مدرسه ما
نویسنده: علیرضا رحیمی
ناشر : نهج
نویسنده: علیرضا رحیمی
ناشر : نهج
نام کتاب : ماجراهای مدرسه ما
نویسنده : علیرضا رحیمی
ناشر : نهج
تعداد صفحات : 54 صفحه
شابک : 978-964-94869-1-7
تاریخ انتشار : 1382
رده بندی دیویی : 8فا3/62
دسته بندی : داستان های کوتاه
نوع کتاب : Epub
قیمت نسخه الکترونیک : 20000 تومان
"ماجراهای مدرسه ما"/ مجموعه داستان های فکری برای نوجوانان
کتاب حاضر اثری از دکتر علیرضا رحیمی می باشد که توسط انتشارات نهج منتشر شده است.
بی گمان در کشور ما برای سنين مختلف کتاب های ارزشمند تاليف شده و می شود, اما بسياری از نوجوانان ما, به دلايل گوناگون, به اين منابع دسترسی نداشته و يا از آن بی اطلاع اند بنابراين اگر موسسات آموزشی خود, توانايي تاليف کتاب هايي مناسب و جذاب را برای نوجوانان داشته باشند, مسلما گامی بزرگ و درخشان برداشته شده است. موسسه فرهنگی مصباح افتخار دارد که به منظور پرورش و بالندگی نوجوانان عزيز تحت پوشش خود, تاکنون گام های موثری در زمينه های علمی، فرهنگی, هنری و اعتقادی برداشته است و يکی از درخشان ترين ثمرات فعاليت های اين موسسه, تاليف و نشر کتاب های مناسب در اين زمينه بوده است. و اکنون اين موسسه هديه ی ديگری با عنوان زنگ انشا از مجموعه ی داستان هاي فکري براي نوجوانان به دانش آموزان خود تقديم می کند تا موجب رشد قدرت تفکر و تقويت ايمان واعتقاد اين عزيزان گردد.
در بخشی از این کتاب می خوانیم :
"عجب آدم بي تربيتي است ! چقدر وقاحت مي خواهد يك آدم اين قدر از خودش متشكر و ممنون باشد! با آن هيكل گنده و شكمي كه هر چقدر پر مي شود باز هم خالي است. من نمي دانم پول اين ها را از كجا مي آورد؟
مرتضي متوجه غر غر كردن زير لبي من شده بود و زير زيركي نگاهم مي كرد.
همه چيز ظاهرا به خوبي و خوشي تمام شده بود .حاتمي از من عذرخواهي كرده بود. آن هم سر صف، جلوي تمام بچه های مدرسه. من هم به اشتباه خودم پي برده بودم.
ظاهرا جنگ و دعوايي در کار نبود و خلاصه آتش همه چيز فروكش كرده بود؛ جز كينه من از آن موجود بد ريخت و بدقيافه كـه مي دانم همه حرف ها و گريه ها و معذرت خواهي هايش فيلم و ادا بوده است!
: من نمي دانم چرا اين قدر از او بدم مي آيد.
: خب نگاهش نكن. كاري هم به كارش نداشته باش.
آخ آخ معلوم شد كه من با خودم خيلي بلند بلند حرف زده ام و مرتضي متوجه شده است. مرتضي خودش را كمي به من نزديك تر كرد وگفت : حسن، اين خيلي بَده كه تو مي خواي همه چيز و همه كس مطابق ميل خودت باشه. خلاصه هر كسي عيبي داره...
گفتم : آخه مرتضي جون اين پسره واقعا نمي فهمه كه چقدر رفتارش زشت و ناراحت كننده است؟
: مثل اين كه قرار شد شما دو تا هيچ كاري باهم نداشته باشيد!
: درسته اما من نمي دونم چرا اين جوري شدم.
: خب عزيز من اينم يه نوع مريضيه ديگه. چطور تو فقط عيب اين و اون رو مي بيني. يه كم هم به خودت برس. درسخون و مؤدب بودنِ تنها كه كافي نيست."
این کتاب فهرست ندارد.
این کتاب فهرست ندارد.
راهنمای نقد و نظر برای کتاب:
برداشت شما از محتوای کتاب چیست؟ مانند یک کارشناس نظر دهید. به نظرات کوتاه مثل خوب عالی و...چین تعلق نمی گیرد