"مرغ قرمز کوچولو" کتاب حاضر اثری از مارگری ویلیامز می باشد که با ترجمه ای از محمد طالشیان با صدای عاطفه مولایی طبری توسط انتشارات آوارسا منتشر شده است. داستان در مورد مرغ قرمزی است که برای جوجه های خود کرم پیدا می کند و به آن ها می دهد. در داستان یک گربه ی تنبل و یک بز هم هستند. روزی مرغ قرمز یک دانه می بیند اما چون همیشه کرم و حشرات را می خورده نمی داند که دانه گندم چیست و شروع به نوک زدن به آن می کند...
برداشت شما از محتوای کتاب چیست؟ مطالعه کتاب را به دیگران توصیه میکنید؟ چرا و به چه کسانی؟ کدام بخش از کتاب نظر شما را جلب کرد؟ مانند یک کارشناس نظر دهید.