دانلود کتاب مغز مردان

معرفی کتاب

"مغز مردان" / بررسی فیزیولوژیکی رفتار مردانه
کتاب حاضر با عنوان اصلی (The male brain) اثری از لوآن بریزندین (Louann Brizendine) می باشد که با ترجمه ای از مهسا مقصودی، توسط انتشارات شلاک منتشر شده است.
مغز زنان و مردان از ابتداي شکل گیري داراي تفاوت هایی است که منجر به تفاوت هاي عاطفی، فکري و رفتاري زیادي در طول زندگی زنان و مردان می گردد. آشنایی ما با تفاوت هاي جنسیتی به این سبب حائز اهمیت است که فرهنگ و نحوه اي که آموخته ایم رفتار کنیم نقش بزرگی در جهت گیري هاي مغزمان ایفا می کنند. همان گونه که از نام کتاب برمی آید، این نوشته توصیفی است علمی از فراز و فرودهاي زندگی مردان و تلاشی است در جهت آشنایی بیش تر با فرایندهاي ذهنی و روانی مردان در جهت ارتقاء هرچه بیش تر سلامت خانواده ها و جلوگیري از تنش هاي بیهوده ناشی از بی اطلاعی در مورد روان مردانه. امید است مطالب این کتاب مردان را در به دست آوردن درك بهتري از انگیزش هاي عمیق درونی خود یاري رساند و به زنان کمک کند دنیاي مردانه را از زاویه دید جدیدي نظاره کنند . این گونه وارد دنیایی می شویم که زنان و مردان تفاوت هاي عملکردي مغزهایشان را خواهند شناخت و به جاي تبعیت کورکورانه از تکانه هاي غریزي، تصمیم گیري هاي سازنده تر و مؤ ثرتري در گزینش رفتارهاي خود خواهند داشت.

در بخشی از این کتاب می خوانیم:
"کیت واقعاً از جیک ناامید شده بود. او ترسیده و خشمگین بود. به این فکر می کرد که کجاي روش تربیتی اش اشتباه بود که باعث شده بود جیک کارهایی احمقانه و خطرناك انجام دهد. وقتی به دفتر من آمدند، دن گفت جیک طوري رفتار می کرد که خودش وقتی هم سن او بود رفتار می کرده است، ماجراجو. کیت گفت: جیک طوري رفتار می کند که گویی ما احمقیم! گویی او تنها کسی است که همه چیز را می داند . وقتی می خواهیم کاري کنیم که گوش دهد، فقط چشم هایش را می چرخاند و می گوید این سن بدي نیست و ما نمی توانیم بفهمیم مسایل امروزه چگونه هستند.
به خوبی می دانستم کیت چه احساسی دارد. پسر خودم معمولاً مرا متهم می کرد به این که از عصر دایناسورها هستم، زیرا به گف ته او، من چیزي در مورد موسیقی، مدل مو، لباس یا سایت هاي اینترنتی امروزي نمی دانستم . در هر نسلی نوجوانان نیاز دارند که عقاید والدینشان را به نفع عقاید خودشان رد کنند. زمانی که پسري شانزده یا هفده ساله است، به شدت به دنبال استقلال از والدینش است . تمام سلول هاي مغزي اش فریاد می زنند: مرا تنها بگذارید و بگذارید زندگیم را بکنم!"