دانلود کتاب هزار شب آرزوی بودنت ( مجموعه شعر سپید )
نویسنده: مهدی وحدتی
ناشر : گیوا
نویسنده: مهدی وحدتی
ناشر : گیوا
نام کتاب : هزار شب آرزوی بودنت ( مجموعه شعر سپید )
نویسنده : مهدی وحدتی
ناشر : گیوا
تعداد صفحات : 82 صفحه
شابک : 978-600-451-634-1
تاریخ انتشار : 1398
رده بندی دیویی : 62/8فا1
دسته بندی : رمان های ایرانی, شعر فارسی
نوع کتاب : Epub
قیمت پشت جلد : 17000 تومان
قیمت نسخه الکترونیک : 4900 تومان
" هزار شب آرزوی بودنت " / مجموعه شعر سپید
نوشته ی حاضر به قلم مهدی وحدتی از انتشارات گیوا منتشر شده است.
مجموعهی شعری که پیش روی شماست، داستانِ فراز و نشیب هزار شبهای است که با عشق، حسرت، شکیبایی و فراق آمیخته است.
شاید شعرهای این داستان در نگاه اول به هقهقی پاره پاره لابلای سکوتهای مملو از تردید و امید بنمایند.
سکوتهایی که بیشک بخش پررنگی از زندگی تمام ماست و، هرچند بیصدا، پژواکی ماندگار بر لوح خاطرمان بر جای میگذارد.
حقیقت این است که سکوتها را نه میشود به واژهها تحمیل کرد و نه میشود از واژهها خواند.
سکوتها را تنها میشود سکوت کرد. شعرها را اما میشود نوشت. در بحبوحهی همان سکوتها میشود به زندگی واداشت کلمات را، که چون حضور کودکی نوپا، گه گاه ولولهای برپا کنند در میان خانهی ماتم زدهی اصوات.
هر چند شعرهای کتاب حاضر انعکاسی از وقایع سه سال اخیر زندگی نویسنده بوده است، وی معتقد است هر یک از خوانندگان این کتاب - دست کم - بخشهایی از این اشعار را زندگی کردهاند. همین تصور دلیل قانع کنندهای بوده تا علی رغم رنگ جوانی که بر پیکرهی این شعرها پیداست، این گزیدهی ناچیز را با جامعهی هنر و ادب فارسی به اشتراک بگذارد. بیشک، پای نهادن در این وادی که شاعرانی به حق بزرگ و ستودنی به خویش دیده است، جرات و جسارتی هنگفت طلب میکند.
با این حال، راه بزرگان را، هرچند با گامهایی ناآشنا، باید رفت بلکه آشنا شد و شاید - اگر سعادتی بود- زنده نگاه داشت. تا هر کجا که زبان کوتاه نباشد، قصهها، دردها، و خوشیها را، باید گفت، ابراز کرد، و سهیم شد. و در سرزمینی که هر آوا پژواکی از قرنها شعر زیباست، چه بیانی ملموستر و برازندهتر از شعر؟ امید بسیار است که خوانش این مجموعه صیقلی باشد بر گوهر خاطرتان.
در بخشی از کتاب می خوانیم :
" ای بیرحمترین مهربانِ زمانهی من!
اینطور نگاهم نکن
که امانم از کف میرود.
اینطور نگاهم نکن
با چشمانِ همچو آهویت
که نازک کردن چشمانت
و بلندای مژگانت
عرصه تنگ میکند
بر خویشتن داریام.
اینگونه مرا ننگر
و طرح لبخند نریز
که چال گونههایت
دامی عمیق گشوده است
برای سر به هوایی من.
یک بار پریشان نکن
موج فریبای موهایت را
و به هر سو نکشان
پاره چوب بیقرار قلب مرا
و روا مدار که بسپارند
شیوههای دلبرانهات
قاصدک نحیفِ خیال را
به دستان خیالبافِ من."
این کتاب فهرست ندارد.
برداشت شما از محتوای کتاب چیست؟ مانند یک کارشناس نظر دهید. به نظرات کوتاه مثل خوب عالی و...چین تعلق نمی گیرد
عالیه
1399-06-12