دانلود کتاب افراد دلیر، جسور و متفاوت

معرفی کتاب

"افراد دلیر جسور و متفاوت" / داستان های حقیقی از پسران و دخترانی که به پا خاستند و ایستادگی کردند
کتاب حاضر با عنوان اصلی (Stories for kids who dare to be different) اثری از بن بروک (Ben Brooks) می باشد که با ترجمه ای از مینا رمضانی توسط انتشارات نسل نواندیش منتشر شده است.
در این کتاب جنسیت نادیده گرفته شده است و زن و مرد علاوه بر برابر بودن، همانند در نظر گرفته شده اند. این کتاب داستان های قابل تامل و جالب اززندگی دختران، پسران، زنان و مردانی است که موانع را پشت سرگذاشتند و تغییراتی در دنیا به وجود آوردند تا زیستگاهی بهتر برای آیندگان بسازند. کسانی که شهامت ابراز خویشتن حقیقی شان را داشتند و رسیدن به آرزوهایشان را محتمل می دانستند.

در بخشی از این کتاب می خوانیم:
"خوانا انیس دلا کروز سال 1651 در مکزیک متولد شد. در آن زمان معمولاً دخترها تحصیل نمی‌کردند، اما خوانای سه‌ساله همراه خواهرش به مدرسه رفت و به معلم التماس کرد تا به او نیز آموزش دهد. این‌گونه در سه‌سالگی باسواد شد. خوانا روزی به مادرش گفت: «مادر آیا می‌توانم تغییر قیافه دهم و با ظاهر یک پسر به دانشگاه بروم؟» جواب مادر منفی بود، لکن در آخر به او اجازه داد زیر نظر یک راهبه آموزش ببیند. او ثابت کرد که نابغه است. خوانا در بیست جلسه زبان لاتین را آموخت و خیلی زود توانست به چهار زبان شعر بگوید. او با فلاسفه، ریاضی‌دانان، شعرا و تاریخ‌دانان بحث می‌کرد و آن‌ها را تحت تأثیر سخنان خود قرار می‌داد. خبر هوش فوق‌العادة خوانا در سراسر مکزیک پیچید. او پیشنهادهای ازدواج زیادی دریافت و همگی را رد کرد. در بیست‌سالگی به صومعه رفت و راهبه شد تا خود را وقف یادگیری کند.  او در آنجا دربارة هر موضوعی، از عشق تا تاریخ و از مذهب تا زن‌سالاری، می‌خواند و می‌نوشت. او کتابخانه‌ای بزرگ متشکل از چهارهزار جلد کتاب گردآوری کرد که چندتا از آن‌ها را خودش نوشته بود. برخی از مردان صاحب قدرت از او ناخشنود بودند، زیرا عقیده داشتند نباید به زنان اجازه داد تحصیلات پیشرفته داشته باشند و خداوند هم از ترقی بانوان رضایت ندارد. خوانا نوشت: «چه کسی عزلت‌نشینی و خودآموزی زنان را ممنوع کرده است؟ آیا تصور می‌کنید خداوند نیز مانند مردان از روح منطقی محروم است؟» او بالاخره کتاب‌هایش را فروخت و مبلغ آن را بین فقرا تقسیم کرد. خوانا از بیماران مبتلا به طاعون مراقبت می‌کرد که خودش هم مبتلا شد و بر اثر آن درگذشت. پس از مرگ خوانا آن صومعة قدیمی را به دانشگاهی به ‌نام او تبدیل کردند. امروزه از خوانا و زندگی‌نامه‌اش نقاشی‌های زیادی کشیده شده، نمایشنامه‌های زیادی نوشته شده و فیلم‌های زیادی در سراسر دنیا ساخته شده است. "