نام اصلی : الکساندر دوما (Alexandre Dumas)
زادگاه : روستای ویلر کوتره در نزدیکی پاریس
ملیت : فرانسه
تاریخ تولد : ۲۴ژوییه سال ۱۸۰۲
پیشه : نمایش نامه نویس، رمان نویس، خبرنگار
بیشتر...
شهرت: سلطان پاریس
تاریخ وفات: پنجم دسامبر ۱۸۷۰
سبک نوشتاری: مکتب رمانتیسیسم و واقع گرایی
تعداد آثار: بیش از 300 عنوان
تعداد فرزندان : 1
الکساندر دوما در روز 24 ژوئیه در سال 1802 در فرانسه دیده به جهان گشود. دوما خبرنگار، نویسنده ی رمان و نمایش نامه نویسی بسیار ماهر بوده است که منتقدان و اهالی ادب به او لقب "سلطان پاریس" را نسبت داده بودند. مشهور ترین رمان های او عبارتند از سه تفنگدار، کنت مونت کریستو، ملکه مارگو، گردنبند ملکه و کبوتر عشق. برخی از کتاب های او به صورت رمان های سریالی و دنباله دار و اغلب با تم ماجراجویانه نوشته شده اند. رمان های دوما به بیش از 100 زبان زنده ی دنیا ترجمه شده و بسیاری از کارگردانان در سراسر جهان فیلم هایی بر اساس این کتاب ها ساخته اند. او یکی از پیشگامان سبک رمانتیسیسم بود و در داستان هایش از سبک رئالیسم پیروی می کرد. در کتاب های او می توان گفت و گو و مکالمه میان شخصیت ها را، به میزان بسیار زیادی مشاهده کرد، که همین مطلب به جذابیت داستان های او افزوده است. همچنین الکساندر دوما به جایگاه ویژه ی مرگ اعتقاد دارد. مرگ هایی که در داستان های او رخ می دهند بسیار عجیب و دلخراش هستند. الکساندر دوما در سال 1879 پس از 68 سال زندگی درگذشت.
الکساندر دوما (پدر) (Alexandre Dumas, père) نزدیک شهر پاریس در روستایی به نام ویلر کوتره به دنیا آمد. نام دوما از مادربزرگ او که در گذشته برده بود، به آن ها به ارث رسیده بود. پدرش که توماس الکساندر دوما داوی دولا پاتریه نام داشت، در ارتش ناپلئون ژنرال بود و مورد خشم ارتش فرانسه قرار گرفت و از آن پس به تدریج دچار فقر و بدبختی شدند. زمانی که الکساندر متولد شد در شرایطی سخت و همراه با بدبختی به دنیا آمد و ان زمان خانواده دوما عظمت و جلال خود را از دست داده بود. مادرش که ماری لوئی الیزابت لابوره نام داشت، با مرگ همسرش ژنرال دوما در سال 1806، زمانی که الکساندر دوما تنها کودکی چهار ساله بود، زنی بیوه شد. به همین دلیل برای فراهم کردن شرایط رفاهی مناسب برای پرورش پسرش از جمله شرایط تحصیل آسان با مشقت کار می کرد. هر چند که با این همه مشقتی که کشید باز هم قادر نبود تا بتواند هزینه های تحصیلی پسرش را تامین کند. اما با این حال الکساندر با تلاش و جدیت می کوشید تا به تحصیلات خود ادامه دهد. اگر چه الکساندر از پدرش خاطره ای در یاد نداشت اما مادرش برای او از دلاوری ها و رشادت های پدرش زمانی که ژنرال ارتش بود، می گفت تا الکساندر با تصویر سازی آن خاطرات بتواند دید واضحی از پدر قهرمانش داشته باشد. اگر چه همچنان شرایط سختی بر زندگی الکساندر و مادرش غالب بود اما هنوز به واسطه شهرت پدرش و ارتباطاتی که با اشرافیان برایشان باقی مانده بود،الکساندر که بیست سالش بود توانست در سال 1882 به پاریس برود و با کمک هایی که از اقوام پدری اش گرفت بتواند منشی مخصوص دوک دو اورلئان شود.
زمانی که الکساندر جوان در پاریس مشغول به کار بود، شروع به نوشتن مقاله های بسیار برای نمایشنامه ها و مجلات می کرد. تعداد این مقالات زیاد بود اما بالاخره در سال 1829 نمایشنامه او که هنری سوم و دربارش نام داشت آماده شد و توانست مورد استقبال افراد زیادی قرار بگیرد و به موفقیت برسد. اما سال بعد یعنی 1830 نمایشنامه کریستین او به شهرتی باور نکردنی رسید و الکساندر توانست درآمد خوبی از این نمایشنامه به دست آورد و از آن پس کل وقت خود را به نویسندگی اختصاص داد. دوما که پس از انتشار رمان ها و نمایشنامه هایش به ثروت زیادی دست یافته بود، در پورت مالی زمینی خرید و خانه ای برای خود به نام کاخ مونت کریستو را ساخت. این خانه که در آن زمان برای دوما مانند یک پناهگاه و نقطه ی امن بود، در حال حاضر به یک موزه تبدیل شده است.
در سال 1830 الکساندر در انقلابی شرکت کرد که در انتها به براندازی حکومت شارل ختم شد و قدرت به دست کافرمای الکساندر یعنی همان دوک دو اورلئان یا همان امپراطور لویی فیلیپ افتاد. تا نیمه های دهه 1830 به دلیل شورش های فراوان زندگی در پاریس به طور سختی گذرانده می شد اما با توجه به بهبود اوضاع زندگی و بهتر شدن اوضاع اقتصادی و اجتماعی موقعیت مناسبی برای کشف استعداد های الکساندر ایجاد شد. او پس از نوشتن چند نمایشنامه دیگر به سمت نوشتن رمان سوق داده شد. زمانی که مردم و روزنامه ها در سال 1838 علاقه زیادی به رمان های دنباله دار درون روزنامه ها نشان می دادند، دوما از این موقعیت استفاده کرد و یکی از نمایشنامه های اولین رمانی که نوشته بود به نام کاپیتان پاول را در روزنامه ها منتشر کرد و به این ترتیب بود که الکساندر توانست استعداد های خود را شکوفا کند و موفق شد تا صدها داستان همراه با شخصیت های متنوع خلق کند. الکساندر همراه با بعضی همکارانش در سال های 1839 تا 1841 توانست رمان جنایات مجلل را بنویسد که 8 قسمت است و به جنایت های مشهور اروپا می پردازد و آن ها را واکاوی می کند.
در فوریه سال 1840 الکساندر با ایدا فریه که هنرپیشه بود ازدواج کرد اما هیچ فرزندی از این ازدواج حاصل نشد و الکساندر به روش غیر قانونی از زنی به نام ماری کاترین لابای صاحب فرزندی شد که همان الکساندر دومای پسر است و راه پدرش را ادامه داد و توانست یکی از نویسندگان مشهور فرانسه شود.
نویسندگی برای دوما شغل پر رونقی بود اما عدم مدیریت اقتصادی دوما و ولخرجی های فراوان او و دست و دلبازی های فراوانی که داشت سر انجام منجر به ورشکسته شدن دوما شد. زمانی که سلطنت کارفرمای سابق دوما همان لوئی فیلیپ تمام شد، دوما توسط حاکم جدید مورد استقبال قرار نگرفت و محبوبیتش پیش حاکم جدید بسیار کم تر از قبل شد. او به دلیل ورشکستگی و برای فرار از دست طلبکارانش به بلژیک و سپس روسیه پناه برد و دو سال ان جا اقامت گزید. سپس به ایتالیا رفت و با تاسیس روزنامه ایندیپندنت به جریان های سیاسی ایتالیا ملحق شد و دوباره در سال 1864 به پاریس بازگشت.
الکساندر دارای نژادی افریقایی- فرانسوی بود و این ترکیب گاهی اوقات تاثیر زیادی روی اثار و گفتار او می گذاشت به طوری که موقعی که شخصی به پیشینه نژادی او توهین می کرد او هم شروع به توهین می کرد. الکساندر دوما از نویسندگان نامی و مشهور فرانسه بود. در واقع او بود که مکتب رمانتیسیسم ا ابداع کرد و در بعضی نوشته هایش واقع گرایی نیز دیده می شود.الکساندر دوما بیش از سیصد عنوان کتاب دارد که نشان از پرکاری این نویسنده می باشد. بسیاری از کسانی که با این نویسنده مخالف بودند به او تهمت ها می زدند و معتقد بودند که او از داستان های دیگران استفاده می کند و فقط نام خود را پشت جلد کتاب می نویسد. اما این تهمت ها هیچ پایه و اساسی نداشت. کتاب های وی به بسیاری از زبان های زنده دنیا ترجمه شده و فیلم های زیادی نیز بر اساس کتاب های او ساخته شده است. باید پذیرفت که الکساندر دوما یکی از برجسته ترین نویسندگانی است که در فرانسه زندگی می کرده.
سر انجام این نویسنده نامی و مشهور در پنجم دسامبر 1870 در حالی که 68 سال داشت دار فانی را وداع گفت. پس از مرگ این نویسنده بزرگ، محل زندگی او که کاخ مونت کریستو که در حومه پاریس می باشد باز است و مسافران و علاقه مندان به او می توانند از ان جا دیدن کنند. همچنین در سال 1970 برای گرامیداشت دوما یکی از ایستگاه های معروف پاریس را به نام الکساندر دوما نام گذاری کردند. در سال 2002 دولت فرانسه به دلیل دویستمین سالگرد تولد او بقایای جسدش را در پانتئون پاریس که محل دفن مفاخر ملی فرانسه بود جای داد. همچنین یکی از ایستگاه های متروی پاریس به نام دما نام گذاری شده است، چرا که این نویسنده ی بزرگ یکی از افتخارات فرانسوی هاست. در سال 2008 نسخه ای ناتمام از کتاب او به نام آخرین اسب سوار منتشر شد.
لینک کوتاه
http://ketabch.in/a/2043
