نام اصلی : ایوان سرگئی یویچ تورگنیف (Ivan Sergeyevich Turgenev)
زادگاه : روسیه
ملیت : روسیه
تاریخ تولد : 9 نوامبر 1818
پیشه : شاعر، نمایش نامه نویس، نویسنده
بیشتر...
تاریخ وفات: 3 سپتامبر 1883 (64 سالگی)
ایوان تورگنیف، نویسنده و نمایشنامه نویس مشهور روسی در نهم نوامبر ۱۸۱۸ در «اورال» روسیه به دنیا آمد. او به یک خانواده اشرافی روسیه متعلق بود. اجدادش از شخصیت های معروف و نجیب زادگان روس بودند. گفته شده سنگین ترین مغز سالم جهان متعلق به اوست که ۲۰۱۲ گرم وزن داشته است. پدر وی سرگئی نیکولاویچ تورگنف (1893-1793) بود. مادر وی نیز از خانواده ای نجیب زاده متولد شده بود. مادرش وقتی کودکی بود، دوران سخت و تیره روزی را به دلیل استبداد های ناپدری اش تحمل می کرد. به همین دلیل بعد از مرگ مادرش خانه را ترک کرد تا با عمویش زندگی کند. در سن 26 سالگی، ثروت زیادی به مادر رسید. و بالاخره در سال 1816 با کلونل تورگنیف آشنا شد و ازدواج کرد.
ایوان و برادرانش، نیکولای و سرگی، به خوبی زیر بال و پر مادرشان، تعلیم و تربیت شدند. مادر، زنی باهوش و مقتدر اما دیکتاتور بود. آن ها در یک ملک شخصی که توسط اجداد به آن ها ارث رسیده بود، زندگی می کردند. پدر مرد خوبی بود ولی به دلیل مشغله های کاری، زمان های کوتاهی را با خانواده می گذراند که این مسئله، ایوان را آزار می داد. پدر در ارتش روس مقام سرهنگی داشت. این مرد در سال ۱۸۲۰ وقتی «ایوان» دو ساله بود زن و سه پسرش را به اروپای غربی برد و به گردش در کشورهای این منطقه پرداخت. در بازگشت به روسیه «تورگنیف» مانند دیگر مَلاک زادگان روس در نزد استادان و آموزگاران مجرب تعلیم و تربیت یافت. او زبان روسی را خیلی دوست می داشت و همیشه از این که استادان، زبان مادری اش را به او یاد نمی دادند متأسف بود، اما سرانجام از طریق یکی از دهقانان املاک پدر توانست یک کتاب روسی به دست آورد و با شوق بسیار بخواند. ایوان در شانزده سالگی به دانشگاه مسکو رفت. اما در سال ۱۸۳۵ او را به دانشگاه «سن پترزبورگ» منتقل ساختند. آنجا در رشته زبان شناسی به تحصیل پرداخت و در این زمان احساس کرد که می خواهد چیز بنویسد و به نویسندگی بپردازد. او نخست با تقلید از یکی از آثار «بایرون» شاعر بزرگ انگلیسی یک قطعه شعر خوب سرود اما استادش بدون آن که او را رسوا سازد به او گفت: «فکر می کنم تو می توانی چیزی شوی» او در این زمان تشویق شد و در روزنامه ها آثار شعری خود از جمله «کاج کهن» را منتشر ساخت.
ایوان در سال ۱۸۳۸ به برلین رفت چون تصور می کرد که تحصیل حقیقی در خارج از روسیه میسر است. وی در آنجا دو سال به فلسفه و زبان های قدیمی و تاریخ پرداخت. تورگنیف در این دوره سخت تحت تأثیر افکار فیلسوف آلمانی «هگل» قرار گرفت. او بدین ترتیب خود را از زیر بار افکار نژاد اسلاو خارج ساخت و به افکار غربی ها گروید و تا آخر عمر غربی می اندیشید.
وی در بازگشت به روسیه یکراست به «مسکو» رفت، چون مادرش که زن تندخو و دیکتاتوری بود در مسکو زندگی می کرد. تورگنیف داستان های زیادی درباره رفتار خشن مادرش با دهقان های روسی تعریف کرده است. او در سال ۱۸۴۳ یک داستان شعر منتشر کرد و چنان که در خاطراتش می نویسد با انتشار آن پای در اقلیم ادبیات گذاشت. «بلینسکی» نقاش بزرگ روس اولین اثر او را پسندید.
تورگنیف پس از سکونت در فرانسه با نویسندگان ناتورالیست فرانسوی و موپاسان و «ژرژ ساند» مخصوصاً فلوبر آشنا شد و محفلی ادبی به اتفاق هم در رستوران «ماینی» تشکیل دادند و چون خوش سخن بود توانست با زحمت فراوان روسیه و ادبیات آن را به پاریس بشناساند و مردم را به آثار ادبی روس علاقه مند کند. وی در سال ۱۸۶۲ در «بادن بادن» آلمان خانه بزرگی خریده بود و تا سال ۱۸۷۰ در آنجا زیست و چون مدتی در فرانسه زیسته بود بسیاری از داستان هایش را در اصل به زبان فرانسه نوشته است. ایوان تورگنیف سرانجام در سوم سپتامبر ۱۸۸۳ در سن شصت و چهار سالگی در فرانسه درگذشت.
رمان ها
داستان های کوتاه
نمایشنامه ها
لینک کوتاه
http://ketabch.in/a/2181
