×

جستجو

×

دسته بندی ها

×
توجـه
برای استفاده از نسخه ویندوزی به رمز عبور نیاز دارید درصورتیکه رمزعبور ندارید بعدازنصب، بر روی لینک " رمز عبور را فراموش کرده ام" کلیک کنید.
دانلود نسخه ویندوز

دانلود کتاب از اپلیکیشن کتابچین

×
دانلود رایگان اپلیکیشن کتابچین
برای دریافت لینک دانلود شماره همراه خود را وارد کنید
دانلود رایگان نسخه ویندوز
دانلود نسخه ویندوز
×
دانلود رایگان اپلیکیشن کتابچین
برای مطالعه نمونه کتاب، ابتدا اپلیکیشن کتابچین را نصب نمایید.
دانلود رایگان نسخه ویندوز
دانلود نسخه ویندوز
دانلود رایگان نسخه ios
دانلود از اپ استور
بی دفاع

دانلود کتاب بی دفاع

بی دفاع
برای دانلود این کتاب و مطالعه هزاران عنوان کتاب دیگر، اپلیکیشن کتابچین را رایگان دانلود کنید.
%

با کد 1ketabchin در اولین خرید 50 درصد تخفیف بگیرید

جزئیات
فهرست

نام کتاب : بی دفاع

نویسنده : نگار رستم نژاد

ناشر : زانکو

تعداد صفحات : 168 صفحه

شابک : 978-600-7994-15-3

تاریخ انتشار : 1394

رده بندی دیویی : 8فا3/62

دسته بندی : داستان های کوتاه, داستان های آموزنده

نوع کتاب : Epub

قیمت نسخه الکترونیک : 10000 تومان


معرفی کتاب

"بی دفاع" / پرواز 727
کتاب حاضر اثری از نگار رستم نژاد می باشد که توسط انتشارات زانکو منتشر شده است.
این داستان واقعی سرگذشت 105 مسافر پرواز 727 هواپیمایی ایران ایر را به تصویر کشیده است که از تهران به مقصد ارومیه پرواز کرده و در نزدیکی ارومیه سقوط می کند.
در بخشی از این کتاب می خوانیم :
" خیلی تعجب کردم؛ یعنی کی برام احضاریه فرستاده بود؟! هیچ وقت فکرش‌رو هم نمی‌کردم چنین احضاریه‌ای برام بیاد. موقعی که لای نامه‌رو باز کردم، چشام از حدقه زد بیرون، اصلاً باورم نمی‌شد که چنین احضاریه‌ای برام آمده؛ در کمال ناباوری حاج مرتضی درخواست حضانت سحررو کرده بود؛ نمی‌دونستم براساس چه چیزی درخواست چنین چیزی‌رو از دادگاه کرده بود، آخه فقط در شرایطی که من ازدواج می‌کردم، می‌تونست سحررو ازم بگیره؛ منم که قصد ازدواج نداشتم، کلی سؤال و شک و شوک تو سرم ایجاد شد.
با وجود این که می‌دونستم دادگاه سحررو باید به من بده اما بازم ترس و دلهره همه وجودم‌رو فرا گرفت؛ این مسأله‌ی ساده‌ای نبود که بتونم به این راحتی ازش بگذرم. از شدت ناراحتی نمی‌تونستم یه جا بند بشم؛ به همین خاطر بلافاصله با یک وکیل قرار گذاشتم تا بفهمم چقدر ماجرا جدیه و حاجی بر چه اساسی درخواست چنین چیزی‌رو کرده، همون روز رفتم پیش وکیل...
- آقای وکیل خیلی ممنون که اجازه دادید، امروز شمارو ملاقات کنم.
وکیل: خواهش می‌کنم، منشیم گفت که کارتون خیلی ضروریه!
- بله، من امروز از دادگاه یک احضاریه دریافت کردم که بایستی دو روز دیگه برم دادگاه، بفرمایید این احضاریه است.
وکیل: ممنون، پس، طبق این احضاریه پدرشوهرتون درخواست سرپرستی دخترتون‌رو کرده.
- بله.
وکیل: ببینید خانم دلجو، طبق قانون بعد از فوت همسر، سرپرستی فرزندان به مادر اونا واگذار می‌شه و بایستی پدربزرگ‌شون چنانچه در قید حیات باشه، نفقه‌شون‌رو هر ماه به طور کامل پرداخت کنه، هیچ کس حق گرفتن بچه‌هارو ازش نداره، مگر به حکم قانون.
- خوب پس پدرشوهرم نمی‌تونه، دخترمو ازم بگیره و این کارش بی‌فایده‌ست!؟
وکیل: درسته اما ما باید ببینیم به چه دلیل درخواست چنین چیزی کرده و دادگاه‌رو متقاعد کرده تا چنین احضاریه‌ای براتون بفرسته؟
- اون‌وقت این حرفی که زدید یعنی چی؟
وکیل: یعنی بایستی دلیلی برای این کارش باشه، بدونه دلیل نمی‌تونه درخواست چنین چیزی‌رو بده.
- یعنی چی می‌تونه گفته باشه؟!!
وکیل: باید بفهمیم که قضیه چیه تا بتونیم توی دادگاه از خودمون دفاع کنیم و آمادگی لازم‌رو داشته باشیم."

فهرست مطالب

این کتاب فهرست ندارد.

%

با کد 1ketabchin در اولین خرید 50 درصد تخفیف بگیرید

کتاب های دیگر انتشارات زانکو

نظرات کاربران

×
راهنمای نقد و نظر برای کتاب:

برداشت شما از محتوای کتاب چیست؟ مانند یک کارشناس نظر دهید. به نظرات کوتاه مثل خوب عالی و...چین تعلق نمی گیرد

*امتیاز دهید
Captcha
پاک کردن
برچسب ها