×

جستجو

×

دسته بندی ها

×
توجـه
برای استفاده از نسخه ویندوزی به رمز عبور نیاز دارید درصورتیکه رمزعبور ندارید بعدازنصب، بر روی لینک " رمز عبور را فراموش کرده ام" کلیک کنید.
دانلود نسخه ویندوز

دانلود کتابهای بیژن نجدی

کتابهای الکترونیک، زندگی نامه و آلبوم تصاویر بیژن نجدی

بیژن نجدی

زادگاه : خاش زاهدان

ملیت : ایرانی

تاریخ تولد : 24 آبان 1320

پیشه : نویسنده

بیشتر...

تاریخ وفات: 4 شهریور 1376

تعداد آثار: بیش از 7 مورد

علت فوت: سرطان ریه

محل دفن: لاهیجان

معروفترین اثر : دوباره از همان خیابان ها

آثار

زندگینامه

چکیده

بیژن نجدی در روز بیست و چهارم آبان سال 1320 در شهر خاش در زاهدان متولد شد. او نویسنده و شاعر ایرانی بود که در روز 4 شهریور سال 1376 در سن پنجاه و شش سالگی دار فانی را وداع گفت. علت فوت وی بیماری سرطان ریه اعلام شده است. او پس از مرگ در آرامگاهی در شهر لاهیجان در کنار آرامگاه شیخ زاهد گیلانی به خاک سپرده شد. از مهم ترین آثاری که از وی باقی مانده می تواند به مجموعه داستان دوباره از همان خیابان ها، یوزپلنگانی که با من دویده اند، برگزیده اشعار، داستان های نا تمام و خواهران این تابستان اشاره داشت. این شاعر پر آوازه ی ایرانی در نوشته هایش به مسائل فرهنگی، مردمی واجتماعی می پرداخت. در اشعار و داستان های او مسائل سیاسی نیز نقش مهمی داشتند. این نویسنده ی خوش ذوق داستان هایی در سبک واقع گرایی نوشته است که باعث شده بسیاری از صاحب نظران او را از پیشگامان داستان نویسی پست مدرن ایران به شمار آورند. از 56 سال عمر این شاگرد مردم عادی تنها سه سال او را شناختند اما پس از مرگ این نویسنده ی گرانمایه تا به اکنون که بیست و پنج سال گذشته است، تاثیر داستان های بیژن نجدی در دل تمام مردم باقی مانده است.

بیژن نجدی

شرح کاملی بر زندگی بیژن نجدی

پدر و مادر بیژن نجدی هر دو گیلانی بودند اما بیژن در خاش زاهدان به دنیا آمد. البته او در رشت مدرسه ی ابتدایی و دبیرستان را گذراند و بعد از آن که در سال 1339 دیپلم خود را دریافت کرد به دانش سرای تهران رفت و مشغول تحصیل در رشته ی ریاضیات شد. او در سال 1343 فارغ التحصیل شده و از همان زمان در دبیرستان های لاهیجان به عنوان دبیر ریاضی مشغول به تدریس شد. بیژن از سال 1345 فعالیت های ادبی اش را آغاز نمود، هرچند که او تصمیم نداشت نوشته هایش را منتشر کند. وی تا پنجاه سالگی اش هیچ یک از آثارش را منتشر نکرد. شمس لنگرودی که خود شاعری بزرگ و نامدار استاز دوستان بیژن نجدی بود. او سعی داشت به بیژن کمک کند تا از انزوا در آمده و آثارش را به چاپ برساند تا همه ی مردم بتوانند با ذوق ادبی این شاعر گرانمایه آشنا شوند. در این راستا شمس لنگرودی بیژن را به نشر مرکز برد و کمک کرد تا داستان مشهور بیژن به نام یوزپلنگانی که با من دویده اند، منتشر گردد. این مجموعه داستان ده داستان کوتاه را در بر دارد. این مجموعه داستان یک سال بعد یعنی در سال 1374 جایزه ی قلم زرین جایزه ی گردون را از آن خود کرد. قابل توجه است که این تنها کتابی است که بیژن در زمان حیاتش موفق شد به چاپ برساند؛ اما بقیه ی آثار او بعد از مرگش توسط همسرش به چاپ رسیدند.

 

سبک نگارشی بیژن نجدی

بیژن نجدی نویسنده ای خوش ذوق و با استعداد بود. در نوشته های او استفاده از سبک واقع گرایی مشهود است. زندگی ملموس شخصیت ها از نشانه های این سبک واقع گرایی به شمار می آید. او از استعداد شاعری خود در نوشتن داستان هایش نیز کمک می گرفت و رد پای استفاده از عناصر شاعرانه در داستان های بیژن نجدی به جای مانده است. این استفاده از طبع شاعری به گونه ای است که حتی زمانی که داستان های نجدی را می خوانید گویی که شعر میخوانید. نجدی در شعر ها و داستان هایش از آرایه های ادبی نظیر تشبیه، تشخیص و یا استعاره به وفور استفاده کرده است. حال و هوای طبیعت، طراوت، تازگی و حس و حال شمال در نوشته های بیژن نجدی موج می زند. نجدی در اشعار و داستان هایش در تلاش بوده است تا به مسائل اجتماعی، سیاسی و حتی فرهنگی جامعه بپردازد. از دو کتاب یوزپلنگانی که با من دویده اند و دوباره از همان خیابان مجموعا هجده داستان به مسائل سیاسی از زمان تولد بیژن تا دوران جنگ ایران پرداخته است. او با اینکه داستان های کوتاه و کتاب های کم حجمی داشت، اما معنا و مفهوم عمیقی را انتقال می داد.

 

جوایز و افتخارات بیژن نجدی

بیژن نجدی برای کتاب یوزپلنگانی که با من دویده اند برنده ی جایزه ی قلم زرین جایزه ی گردون شد. سه سال پس از درگذشت وی در سال 1379 او برگزیده ی نویسندگان و منتقدان مطبوعات شد. همچنین او موفق به دریافت لوح تقدیر بهترین مجموعه داستان برای کتاب دوباره از همان خیابان ها نیز شد. تندیس یادمان بنیاد شعر فراپویان که به سبب برگزیده اشعار دهه ی هفتاد به او تعلق گرفت و همچنین لوح افتخاری به مناسبت سروده هایش از دیگر افتخاراتی است که بیژن نجدی کسب کرده.

 

زندگی شخصی بیژن نجدی

نام همسر بیژن نجدی پروانه محسنی نژاد می باشد. حاصل ازدواج آن ها دو فرزند با نام های ناتانائیل و یوحنا بوده است. یوحنا پسر او در سال 89 از سایت هایی که کتاب های پدرش را بدون اجازه از ناشران در وبسایت خودشان منتشر کرده بودند انتقاد کرد. پروانه محسنی نژاد بعد از فوت بیژن نوشته ها وداستان های وی را به چاپ رساند و او هم چنین مجموعه ای را به نام داستان های نا تمام منتشر کرد که شامل داستان هایی بود که بیژن نجدی فرصت پایان دادن آن ها را نیافته بود. پروانه که بعد از سی و پنج سال کار در آموزش و پرورش حالا بازنشسته شده است می گوید که مایل است تمام کار های همسرش بیژن را به مردم ارائه دهد. او در مصاحبه ای گفته است که قبل از اینکه به واسطه ی شمس لنگرودی اولین کتاب بیژن نجدی چاپ شود، او تنها خوانند ی داستان های همسرش بوده ست. او می گوید اولین کتاب بیژن با عنوان یوزپلنگانی که با من دویده اند با اعتراضاتی رو به رو شد که بیژن را آزرده خاطر می کرد. او به همین خاطر مدتی نویسندگی را رها کرد و یک سال بعد نیز جایزه ای به خاطر نگارش آن کتاب دریافت کرد؛ اما با شروع بیماری اش دیگر مجالی برای خلق نوشته های جدید نبود.

محسنس آزاد در همان مصاحبه می گوید که بیژن نجدی به صورت داوطلبانه و همراه با همکاران دبیرش در دوران جنگ از طریق لشکر قدس به جبهه های جنگ در سلیمانیه و خط مقدم رفتو او در آن زمان یادداشت های روزانه ای از فضای جنگ و دیگر رزمندگان می فرستاد.

پروانه درباره ی زمان هایی که بیژن مشغول سرودن و نوشتن داستان بوده هم صحبت هایی کرده است. به گفته ی او نجدی هنگام نوشتن در خود فرو می رفته و بی اشتهایی و کم حرفی و بی قراری از دیگر رفتار های وی بوده است. سپس در اتاق کار و مطالعه اش می مانده تا بتواند کار جدیدش را روی کاغذ بیاورد. سپس این نوشته ها را برای همسرش می خوانده تا نظر او را هم بداند و بتواند نوشته اش را بازنویسی کند. او همچنین در حین نوشتن به آوای موسیقی گوش می سپرد. نوای چهار مضراب پرویز یا حقی از موسیقی های مورد علاقه ی بیژن بوده است.

پروانه می گوید که همسرش در همه حال در حال شعر گفتن بوده است. حتی در دفتر مشق دخترش ناتانائیل و پسرش یوحنا و یا هر کاغذ دیگری که در کنار دستش می یافت شعر هایش را می نوشت تا از یادش نرود. او پشت دفی که از خود پروانه هدیه گرفته بود با خط خود نوشته بود: "صدفم، صداي من مرواريد"

زندگی شخصی بیژن نجدی

 

یوزپلنگانی که با من دویده اند

این کتاب همانی است که بیژن نجدی را بعد از نوشتنش از پیشگامان پست مدرنیسم در ایران خطاب کردند. داستان های این کتاب با شعر همراه هستند و استفاده از آرایه های ادبی از تکنیک هایی لست که نجدی برای نگارش این کتاب استفاده کرده. زندگی ملموس شخصیت ها نشانه ای سبک واقع گرایی او و همذات پنداری اش با اشیای بی جان نمونه ای از سبک فرا واقعیت انگاری او به حساب می آیند.

 

نمونه ای از اشعار بیژن نجدی

  • ديروز که مي آمدم از نيمه ي دوم قرن بعد

ديدم که نور آهسته مي ريزد

صدا آهسته مي گذرد

آهسته تر بسيار

از گريه ي تنهايان

حتا ديدم که ريش و سبيل زمين

موهاي منظومه ي شمسي سفيد شده است

و خورشيد با چشمانش پر از آب مرواريد

به آفتاب گرداني مي نگرد

که پلاستيکي است.

 

  • سلام ریخته زیر پای در

کنار خش خش لولا

خداحافظ با صدای کفش می گذرد

خداحافظ دور می شود

با صدای کفش

و سیاه از چراغ می بارد.

 

  • کسی می داند

شماره شناسنامه ی گندم چيست؟

کدامين شنبه

آن اولين بهار را زاييد؟

يک تقويم بی پاييز را

کسی می داند از کجا بايد بخرم؟

 

  • عاشقان گیاهانند

که ریشه هایشان فرو رفته است

در کف دست من

در استخوان کتف تو

در جمجمه ی شکسته ی من

و این خاطرات من و توست

که توت می شود یک روز

انار می شود گاهی

که دیروز انگور شده بود

که فردا زیتون و تلخ

 

  • این همه کلمات و نوشته ها که چی؟

چرا سایه مان را از روی زمین برنمی داریم

وَ در آغوش نمی کِشیم

وَ با او به بسترمان نمی رویم

وَ نمی میریم؟

آیا این بهتر از نوشتن نیست؟

بیژن نجدی

ویکی پدیای بیژن نجدی

https://fa.wikipedia.org/wiki/%D8%A8%DB%8C%DA%98%D9%86_%D9%86%D8%AC%D8%AF%DB%8C

 

آثار بیژن نجدی

  • یوزپلنگانی که با من دویده اند
  • دوباره از همان خیابان ها
  • داستان های ناتمام
  • خواهران این تابستان
  • واقعیت رویای من است
  • پسرعموی سپیدار

 


آثار بیژن نجدی که در کتابچین موجود است

  1. کتاب سه شنبه خیس

لینک کوتاه

http://ketabch.in/a/3378