دانلود کتابهای رومن گاری

چکیده

رومن گاری (Romain Gary) در هشت مه سال 1914 به دنیا آمد و در دوم دسامبر سال 1980 در گذشت. رومن گاری تنها یک نویسنده نبود، او کارگردان، فیلم نامه نویس و حتی خلبان و دیپلمات هم بود. از اوبه عنوان یک نویسنده ی پر حاشیه، عجیب و غریب و دروغ گو یاد می شود. گاری دو بار موفق به دریافت جایزه ی ادبی گنکور فرانسه شد. مشهور است که گاری با هفت اسم داستان نوشته است. مشهور ترین اثر او خداحافظ گری کوپر می باشد که رمانی فلسفی و سیاسی است. علاوه بر آن کتاب های میعاد در سپیده دم، زندگی پیش رو، بادبادک ها و لیدی ال نیز از آثار پرطرفدار رومن گاری می باشند. همچنین او چندین فیلنامه از جمله فیلمنامه ی طولانی ترین روز و قتل را به رشته ی تحریر در آورد. فیلم های بسیاری نیز از روی کتاب ها و داستان های او توسط کارگردانان مختلف  ساخته شده است.

شرح کاملی بر زندگی رومن گاری

کودکی

نام اصلی وی رومن کاتسف (Roman Kacew)  بود که بعد خودش نامش را به رومن گاری تغییر داد. او در سال 1914 در شهر ویلنا واقع در لیتوانی به دنیا آمد. خانواده ی او یهودی بودند و پدرش روسی تبار بود و چند سال بعد از تولد رومن، او و مادرش را ترک کرد. رومن پس از چند سال زندگی در ویلنا همراه مادرش به ورشوی لهستان مهاجرت کرد، و هنگامی که 14 ساله بود همراه نینا، مادرش به شهر نیس در فرانسه رفت.

مادر رومن علاقه ی وصف ناپذیری به کشور فرانسه داشته است، به طوری که خود رومن اظهار داشته که مادرش مبتلا به بیماری "جنون پیشرفته ی فرانسه دوستی" بوده است! نینا علاقه ی پسرش به ادبیات را کاملا درک می کرد و همیشه مشوق او بود زیرا که آرزو داشت رومن بتواند به جایگاه مناسبی در فرانسه دست یابد.

در کتاب میعاد سپیده دم رومن سرگذشت خود را در سی سال اول زندگیش شرح می دهد. در این کتاب رومن می نویسد که مادرش برای گذران زندگی و تامین هزینه ها به مشاغل مختلفی مانند آرایشگری، رمالی، مدیریت ساختمان وحتی شیادی، روی آورد. در سال 2017 فیلمی نیز بر اساس این کتاب به کارگردانی اریک باربیر منتشر شد.

 

تغییر نام

رومن هیچ گاه از نام خود رضایت نداشت زیرا تصور می کرد تلفظ نامش در کشور فرانسه برای دیگران مشکل خواهد بود، به همین خاطر نیز همیشه در فکر تغییر دادن نام خود به سر می برد. او ابتدا نامش را به رومن Roman تغییر داد و بالاخره زمانی که مشغول خدمت در نیروی هوایی فرانسه بود نام رومن گاری را برای خود برگزید. برخی نیز معتقدند این انتخاب نام به خاطر شخصیت گری کوپر بوده است.

 

ورود به دنیای بزرگسالی

رومن گاری در دانشگاه مشغول به تحصیل در رشته ی حقوق شد اما بعد وارد پایگاه هوایی آوود در نزدیکی بورگس شد تا خلبانی را نیز بیاموزد. در جریان جنگ جهانی دوم، فرانسه به اشغال المانی ها در آمد. با این حال رومن موفق شد به انگلستان بگریزد و به نیروهای آزاد در آن جا بپیوندد. گاری که خلبان نیروی هوایی بود در ارتش فرانسه حضور داشت. او به خاطر شجاعتی که در جنگ نشان داده بود موفق شد نشان لژیون دونور را دریافت کند.

پس از جنگ رومن گاری به عنوان دیپلمات مشغول به کار شد. او در سازمان ملل در نیویورک و لندن کار می کرد ولی به خاطر خستگی از فشار های زیاد کاری که به واسطه  ی شغل حساسش به او وارد می شد برای سه ماه کار نکرد و به جای آن به نوشتن پرداخت.

 

دو جایزه ی گنکور

جایزه ی ادبی گنکور جایزه ای است که هر نویسنده تنها یکبار میتواند دریافت کند، اما ماجرای رومن گاری چیست که دو بار این جایزه را برنده شده است؟

رومن اولین بار در سال 1956 برای کتاب ریشه های بهشتی این جایزه را دریافت کرد. رومن گاری در دوران نویسندگی اش هویت های جعلی زیادی برای خود ساخته بود. یکی از آن ها مرد سی و چهار ساله ای به نام امیل آژار بود که رومن موفق شده بود برای او پیشینه ی جالبی بسازد. گاری برای اینکه کسی متوجه نشود امیل فردی غیر واقعی است اینطور اعلان داشته بود که امیل آژار به برزیل فرار کرده است. اینگونه او نوشته هایش را با نام امیل آژار منتشر می کرد. دومین رمانی که رومن گاری به جای امیل منتشر کرد، یعنی زندگی پیش رو برایش دومین جایزه ی گنکور را همراه داشت. به همین خاطر است که رومن دو بار این جایزه را دریافت کرده. یکبار با نام رومن گاری و بار دیگر با هویت قلابی امیل آژار. گاری چهار رمان خود را با نام امیل آژار منتشر کرد. در واقع او توانست در یک زمان با سه نام متفاوت سه رمان متفاوت را منتشر کند. این یکی از دلایلی است که منتقدان گاری را، نویسنده ای دروغ گو می دانستند.

رومن گاری در زمان حیاتش هیچ وقت قبول نکرد که امیل هویت جعلی است که خودش آن را ساخته. هر بار که از او در این مورد سوال می شد او انکار میکرد.

این ماجرا تا پس از مرگ رومن گاری فاش نشد و تنها بعد از مرگش بود که نامه ی اعترافش منتشر شد. او متنی را به عنوان " زندگی و مرگ امیل آژار" نوشت و خواست که بعد از مرگش این نوشته در قالب یک کتاب به چاپ برسد. او در این کتاب میگوید که دلیل اینکه از اسم جعلی امیل آژار استفاده کرده این بوده است که از خودش بودن خسته شده و میخواسته از نو شروع کند.

 

ازدواج و زندگی متاهلی

رومن گاری دو بار ازدواج کرد. اولین همسر او لسلی بلانش نویسنده ی انگلیسی بود که در سال 1963 به جدایی منجر شد. همسر دوم او جین سیبرگ بازیگر آمریکایی بود. جین بیست و چهار سال از رومن جوان تر بود و حاصل ازدواج این دو پسری به نام الکساندر دیه گو بود. رومن گاری کارگردانی فیلم قتل که خود فیلمنامه اش را نوشته بود به عهده گرفت و همسرش جین در آن فیلم نقش آفرینی کرد. اما سر انجام گاری و سیبرگ نیز پس از 7 سال از یکدیگر جدا شدند و رومن در کتاب سگ سفید درباره ی زندگی اش با جین سیبرگ  نوشت.

 

سبک نوشتاری رومن گاری

کتاب های گاری دارای مضامین سیاسی و فلسفی هستند. گاری با وجود قلم طنز و انتقادی و کنایه آمیز خود، می توانست در داستان هایش به خوبی خواننده را غافلگیر کند. برای مثال خداحافظ گری کوپر که مشهور ترین اثر این نویسنده به شمار می آید درباره لنی پسرکی است که به کوه های سوئیس می رود و میخواهد در آنجا احساسات درونی خود را تخلیه کند. ابتدا نام این کتاب اسکی باز ولگرد بود و به زبان انگلیسی منتشر شد. اما گاری این کتاب را با نام خداحافظ گری کوپر در فرانسه نیز به چاپ رساند.

کتاب بادبادک ها نیز یکی دیگر از کتاب های برجسته ی گاری به شمار می آید. وی در این کتاب به ماجرای عاشقانه ی دو جوان می پردازد که یکی از آن ها یک یتیم است و دیگری اشراف زاده ای لهستانی. این کتاب از مفاهیم حماسی همچون آرمان گرایی و انتخاب های  شجاعانه در زندگی برخوردار است.

 

مرگ رومن گاری

رومن گاری در سال 1980 در سن شصت و سه سالگی با شلیک گلوله به زندگی خود پایان می دهد. این خودکشی یکسال پس از خودکشی همسر دومش جین رخ داد. او با تپانچه ای در دهان خود شلیک کرد.

گاری قبل از مرگ یادداشتی از خود به جای گذاشت که مضمون آن این چنین بود: «به خاطر همسرم نبود. دیگر کاری نداشتم... واقعا به من خوش گذشت، متشکرم و خداحافظ!»

 

جملات قصار از رومن گاری

• یک روز انتخاب خواهی کرد. هنوز وقتش نرسیده است. آدم در بیست سالگی انتخاب نمی کند. چون در بیست سالگی فکرها تازه اند و قهار. در بیست سالگی آدم حقایقی می بیند و متوجه نیست که آنچه دیده است حقیقت نیست. فقط زیبایی است.

 

• لنی پاپ را دوست داشت. او خیلی از کسانی را که هرگز ندیده بود دوست داشت. بهترین آدم ها همان ها بودند که اون هرگز ندیده بود. خداحافظ گری کوپر

 

• فکر می کنم این گناه کارانند که راحت می خوابند، چون چیزی حالیشان نیست و برعکس، بی گناهان نمی توانند حتی یک لحظه چشم رو هم بگذارند، چون نگران همه چیز هستند. اگر غیر از این بود، بی گناه نمی شدند. زندگی در پیش رو

 

• در تزرمات یکی رو می شناسم که می گه: «این ها هنوز درست جا نیفتاده. دنیا را باید عوض کرد. باید همه با هم متحد بشن تا دنیا رو عوض کنن.» ولی آخه اگه همه می تونستن با هم متحد بشن دیگه برای چی دنیا رو عوض کنن؟ دنیا دیگه اینجوری نبود. اگه تنها باشی می تونی کاری بکنی. می تونی دنیای خودت رو عوض کنی. دنیای آدمای دیگه دستِ تو نیست. خداحافظ گری کوپر

ویکی پدیای رومن گاری

https://fa.wikipedia.org/wiki/%D8%B1%D9%88%D9%85%D9%86_%DA%AF%D8%A7%D8%B1%DB%8C

 

آثار رومن گاری

• زندگی پیش رو(the life before us)
• خداحافظ گری کوپر (audieu Gray Cooper)
• مردی با کبوتر
• ریشه های آسمان(the roots of heaven)
• مهتاب عشق
• قلابی
• شاه سلیمان(king Solomon)
• ستاره خواران
• پیمان سحرگاهی
• بادبادک ها(the kites)
• لیدی ال(lady L)
• شب آرام خواهد بود
• سگ سفید( white dog)
• میعاد در سپیده دم(promise at dawn) 
• رقص چنگیز کوهن(the dance of Genghis Cohn)
• رنگ های روز (the colors of the day)
• تربیت اروپایی(a European education)
• رقص چنگیز کوهن
• پرنده ها میروند در پرو می میرند
• گذار روزگار
• زندگی و مرگ امیل آژار

---

 

آثار رومن گاری که در کتابچین موجود است

1. کتاب شاه سلیمان
2. کتاب خداحافظ گاری کوپر