دانلود کتابهای طارق رمضان

چکیده

طارق رمضان (Tariq Ramadan) در 26 اوت 1962 در ژنو، سوئیس دیده به جهان گشود. او روشنفکر و اسلام شناس است. او نوه ی حسن البنا بنیان گذار اخوان المسلمین می باشد. طارق رمضان مناظرات و مباحث بسیاری را درباره ی اسلام در جهان انجام داده است و در این مباحث مسلمانان را تشویق به شرکت در جوامع دموکراتیک می کند. او از چهره های شاخص جهان غرب است و طرفداران زیادی در اروپا و آمریکا دارد. سال از سوی ۲۰۰۰ مجله تایم به عنوان یکی از صد چهره برتر قرن بیست و یک معرفی شد. او در زمینه ی تطبیق فرهنگ اسلامی با ارزش های مدرن بسیار تلاش می کند و این امر در آثارش منعکس شده است.

شرح حال کاملی بر زندگانی طارق رمضان

طارق رمضان پسر سعید رمضان از رهبران اخوان المسلیمن بود. پدر طارق به دلیل از هم پاشیدن این سازمان و دستگیری ها و اعدام های گسترده در سازمان مصر در سال 1954 تصمیم به پناهندگی به پاکستان گرفت و سپس به اروپا مهاجرت کرده و مدرک دکتری خود را در دانشگاه کلن اخذ کرد. سعید رمضان بعد از دریافت مدرک خود ژنو را برای زندگی انتخاب کرد. پدر طارق در ژنو در میان دانشجویان بسیار شهرت یافت و به همین دلیل موفق شد مرکز اسلامی خود را در ژنو تاسیس کند. همسر پسران سعید زمان به خصوص طارق، بعد از مرگ او مدیریت این مرکز را به عهده گرفتند. مدیریت این مرکز اکنون به عهده ی برادر بزرگتر طارق است.

طارق رمضان در ژنو در رشته های فلسفه، ادبیات فرانسه و مطالعات عربی و اسلامی تحصیل کرده است و بعد از دریافت مدرک دکترای خود در دانشگاه های مطرح اروپایی همچون آکسفورد به تدریس مشغول شده است. در سال 2004 از طرف یکی از دانشگاه های آمریکایی برای تدریس از او دعوت شد؛ اما دولت آمریکا طارق رمضان را به حمایت مالی از گروه های تروریستی متهم کرد و به همین خاطر او در لیست سیاه قرار گرفت و ویزا برای او صادر نشد و این امر جنجال زیادی را به راه انداخت. اساتید حقوق دانشگاه های آمریکا و انجمن های آزادی مدنی کمپینی برای حمایت از طارق به راه انداختند و از دولت اوباما خواستند که برای او ویزا صادر کند. سرانجام بعد از شش سال، در ژانویه ۲۰۱۰ هلاری کلینتون وزیر خارجه وقت از لغو ممنوعیت ورود طارق رمضان خبر داد. دولت های مختلفی مانند دولت تونس، مصر و عربستان صعودی اجازه ورود طارق رمضان را به کشور خود نمی دادند. طارق رمضان تفکراتی مانند اسلام آسیایی، اسلام اروپایی و اسلام آفریقایی را مطرح می کند. او معتقد است که بین اسلام و فرهنگ غرب تعارضی نیست.

 

نگاهی به آثار طارق رمضان

او اکنون به تدریس فلسفه در کالج ژنو و اسلام شناسی در دانشگاه فریبورگ سوئیس است. طارق از اندیشمندانی است که به اصلاح طلبی دینی معتقد است و از سوی محافل علمی اروپایی تحسین شده است تا حدی که او را مارتین لوترکینگ جهان اسلام می نامند. او کتاب مهم و ارزشمند «مسلمان اروپایی بودن» را در سال 1998 در سوئیس منتشر کرد. نویسنده در این کتاب راه کارهایی را به مسلمانان ساکن اروپا ارائه می دهد که بتوانند با کمترین چالش در کشورهای اروپایی به صورت مسالمت آمیز زندگی کنند. طارق رمضان در سال ۲۰۰۰ کتاب پرمحتوای «اسلام، غرب و چالش های مدرنیته» را به چاپ رساند. طارق در این کتاب علما و روشنفکران اسلامی را مورد خطاب قرار می دهد تا نقاط مشترک فرهنگی میان جهان غرب و جهان اسلام را پیدا کنند و به این وسیله ذهن مسلمانان غربی را با آن آشنا سازند. از نگاه او نقاط مشترک بسیار بیشتر از نقاط اختلاف است.

طارق بعد از حادثه ی 11 سپتامبر کتاب «جهاد، جنگ و صلح اسلام» را درباره ی عواقبی که این حادثه بر مسلمانان داشت را منتشر کرد. محور اصلی این کتاب بیان جنبه هایی از اسلام مانند؛ صلح و دوستی است و تاکید می کند که اسلام دین صلح و دوستی و معتقد به حقوق بشر است و برخلاف تصور غربی ها اهل خشونت و جنگ افروز نیست. طارق رمضان کتاب «مسلمانان غرب و آینده اسلام» را در سال ۲۰۰۳ منتشر کرد او در این کتاب به جای گرایش اقلیتی و جدایی طلبی، به دنبال طرحی است که به استقلال فکری و سیاسی کشورهای مبدا منتهی می شود و تصویر تازه ای از اسلام را نشان می دهد که در حال ظهور یک انقلاب خاموش در جهان غرب هستند که تاثیر آن در آینده ی جهان اسلام چشمگیر است. کتاب جدید طارق، «محمد، زندگانی یک پیامبر» به زندگی پیامبر اکرم (ص) می پردازد. او اعتقاد دارد که شناخت زندگی پیامبر اسلام راه ورود و شناخت بهتر آیات قرآن را هموار می کند و آیاتی چون آیات مربوط به جهاد باید در کنار وقایع تاریخی آن زمان مورد مطالعه قرار گیرند.

 طارق رمضان در کتاب «به دنبال رد پای پیامبر»، آموزه های معنوی و اخلاقی یکی از برجسته ترین شخصیت های تاریخی بشر را مورد تاکید قرار می دهد. این اثر با نگاهی تازه و هوشمندانه زندگی پرحادثه بنیانگذار اسلام را روایت کرده است. رمضان پیامبر را صبور، مهربان و کمرو اما رهبری مصمم توصیف کرده که یک دین بزرگ را پایه گذاری کرده است. رمضان سعی کرده تا زندگی پیامبر را از منظرهای مختلفی مانند؛ رفتار با فقرا، نقش زنان، مجازات اسلامی، جنگ، نژادپرستی و برخورد ادیان نشان دهد. نویسنده با انتخاب حقایق و داستان هایی که تصویری روشن و معنوی از زندگی پیامبر به دستمان می دهد، این پرسش را مطرح می کند که چرا با گذشت قرن ها همچنان زندگی پیامبر به عنوان یک الگو مورد تاکید مسلمانان و پیروان او است. او چهره ی جدیدی از پیامبر نشان می دهد که علاوه بر روایت داستان زندگی پیامبر، جنبه های اخلاقی اسلام را نیز به پیروان ادیان دیگر نشان می دهد. طارق خود درباره ی این کتاب می گوید:

 «برای نسل جوان آن لحظه فرا رسیده که بر مبنای موازین دینی در جوامع عرفی تفکر کنند. جوانان باید برای درک بهتر موضوع تحقیق کنند؛ از یک طرف باید منابع را براساس قرائت جدید مناسب با دوران خود بررسی کنند و از سوی دیگر، تدوین یک چارچوب معنایی که به شهروندان مسلمان شیوه های زیستن و تصمیم گیری مطمئن را نشان دهد. اکنون در دورانی زندگی می کنیم که حضور اسلام در کشور های اروپایی و آمریکایی یک واقعیت انکارناپذیر است. نسل جدید مهاجران مسلمان به اروپا اینک دیگر به عنوان شهروند این کشورها بدل شده اند. این وضعیت جدید، منجر شده که مسلمانا در این سرزمین ها بین تعهد به اسلام و ضرورت رعایت نظام اقتصادی و اجتماعی غرب در نوسان باشند.»

 طارق رمضان که اکنون از مسلمانان روشنفکر غربی است که به دنبال طرحی است تا بتوان جهان غرب و تفکر غلط آن ها نسبت به اسلام و مسلمانان را تغییر دهد.

 

نظر اروپائیان درباره ی طارق رمضان

زیگفرید کهل هامر در بررسی کتاب طارق رمضان و اسلامی شده اروپا به این نکته اشاره می کند که زمانی که درباره ی انطباق اسلام در جوامع اروپایی سخن می گوئیم نام طارق رمضان به ذهن می آید. او معتقد است که طارق همه جا حضور دارد:

«از برنامه های مربوطه در محافل روشنفکری کاتولیکی و انجیلی و مراکز اسلامی تا مجامع مشورتی دولت انگلستان یا مجلی اروپا، از مسجدی که در حومه ی شهر واقع شده تا دانشگاه آکسفورد، از رسانه های دینی و کاست ها تا صفحاتی از روزنامه های کلیدی و برنامه های تلویزیونی با بهترین ساعات پخش، این طارق رمضان است که در همه جا حضور دارد.»

زیگفرید، طارق را یکی از بهترین سخنوران مسلمان در اروپا می داند. طارق سعی دارد تا گروه اقلیت مسلمان در اروپا را با موازین و دموکراسی غربی و حقوق بشر آن پیوند زند.

نشریه «ایندپیندنت» طارق را «درخشان ترین مایه امیدی آشتی بین مسیحیان و مسلمانان» می داند و لوموند دیپلماتیک طارق را اینگونه توصیف می کند:

«کارکرد رمضان جایگاه خود را در کتاب های سال اندیشه اسلامی خواهد داشت.»

همچنین کرسی های تدریس در آمریکا و انگلستان اینگونه از او تقدیر می کنند:

«... اندیشمندی شناخته شده در سطح جهانی به سبب تلاش هایش برای تفاهم میان ادیان و ایجاد صلح.»

آلن گریش که تا مدتی سردبیر «لوموند دیپلماتیک» بود از مشوقان سرسخت رمضان بود؛ اما با گذشت سال ها از تعداد حامیان او کاسته و بر شمار منتقدان او افزوده شد؛ به طوری که در سال 2004 سه کتاب درباره ی او نوشته شد که سعی داشتند از هویت واقعی او به عنوان ناجی صلح و ارتباط دوستانه بین جهان غرب و اسلام پرده بردارند. پاول لاندلو در سال 2005 او را «آتش نشانی که آتش می افروزد» نامید و یا برنارد کوشنر موسس پزشکان بدون مرز او را «حقه باز روشنفکر» خواند. رمضان را می توان انسانی جدل آفرین نامید.

رالف قدبان، استاد اسلام شناسی در دانشکده ی انجیلی برلین نخستین کتاب آلمانی با نام «طارق رمضان و اسلامی شدن اروپا» را درباره ی این روشنفکر مسلمان نوشت. او در این کتاب تلاش می کند که به تشریح اصول اندیشه ی رمضان بپردازد و با نگاهی اسلام شناسانه به موضوع نگاه کند. از نظر قدبان، امیدهای رمضان برای انطباق مسلمانان در جوامع غربی و آشتی آن ها امری بعید و توهمی است که رمضان در زمینه ی اصلاح شناسی رواج داده است.

از نظر قدبان، طارق رمضان به خودی خود دارای اهمیت نیست. او اندیشمند مهمی نیست و طرفداران زیادی هم ندارد؛ اما او به عنوان یک عارضه حائز اهمیت است. عارضه ای که چندان به جهان اسلام مربوط نیست و بیشتر به آرزوهای و توهمات غربی وابسته است.

 

بخشی از سخنرانی طارق رمضان در دانشگاه تهران

طارق رمضان در تاریخ 9 آبان 1395 در دانشکده ی مطالعات جهان، دانشگاه تهران سخنرانی داشت. این سخنرانی «تیپولوژی جهان اسلام در جهان» نام داشت:

یکی از وجوه قدرت ما در اسلام تنوع است. نکته مناقشه آمیز در بحث تمدن ها این است که قدرت قدرتمند از ضعف کسانی که ضعیف هستند گرفته شده است و اگر ما بدانیم که باید چگونه از تنوعی که داریم استفاده کنیم قدرتمند می شویم به بیان دیگر وقتی ما نمی توانیم از وجه تمایز اسلام که تنوع است به عنوان قدرت استفاده کنیم، دیگران از آن استفاده می کنند تا ما را ضعیف بکنند امروزه تنوع اسلامی تبدیل به یک تقابل شده و ما به یک انقلاب اندیشه ای و روانشناسی نیاز داریم تا بتوانیم از این تنوع به عنوان قدرت استفاده کنیم. نشستن در اتاق و حرف های قشنگ زدن کار سختی نیست نکته مهم این است که باید تلاش کرد و جرات داشت و بهای این تفکر را داد. من هشت سال در شبکه press کار کردم برخی فکر می کردند من قصدم خیانت به اهل سنت است که با یک شبکه شیعی کار می کنم، ولی اصلا اینطور نیست من به گفتگو و تعامل اعتقاد دارم. همانطور که سال هایی هم در شبکه های سنی کار کردم. من همه دولت ها را نقد می کنم نه فقط آمریکا را چون در قرآن به صراحت به امر به معروف و نهی ازمنکر تاکید شده است و من به عنوان اندیشمند موظف هستم حرف هایم را بزنم اگر امروز عربستان یا آمریکا من را به کشورهایشان راه نمی دهند که این باعث افتخار من است بهای تفکری است که دارم.

من نمی خواهم دین و عقلانیت را با یکدیگر تجمیع کنم ولی دو تا نکته خیلی مهم وجود دارد؛ اول اینکه سطح تنوعی که از آن گفتم چیست؟ دوم هم اینکه محدودیت های این تنوع چیست؟ برداشت دموکراتیک قرآن به معنای رفتار لیبرالی و اینکه هرکسی هرکاری بخواهد بکند نیست مثل داعش که برداشت خود را داشته هرکاری دوست دارد می کند. در واقع در نگاه عمیق ما به  سنت نوعی محدودیت هم وجود دارد ولی باید دقت داشته باشیم که ما آزادی و محدودیت مقبول و غیرمقبول داریم. به عقیده من ما در حال حاضر سه دسته شیعه، سنی را داریم و کسانی که این طبقه بندی را قبول ندارند خطرناک هستند. درست است که منابع فقهی هرکدام ازاین گروه ها با هم فرق دارد ولی هیچ کدام از ما حق نداریم فرقه دیگر را متهم کنیم که از ما کمتر مسلمان است.

  اولین علم اسلامی، علم فقه و درست است که مکاتب فقهی حنبلی، شافعی و... باهم فرق دارد اما وجه اشتراک همه شان این است که همگی زیرمجموعه فقه اسلامی هستند. نکته جالب اینکه دو نفراز علمای اهل سنت شاگردان امام صادق (ع) بودند؛ بنابراین می بینید که این ارتباط از قبل وجود داشته است، لذا باید این تفاوت ها را پذیرفت و هیچ عالمی جرات نمی کند که بگوید من درست می گویم چون همگی ملزم هستیم که تنوع فقهی را بپذیریم. من قائل به این موضوع نیستم که ما حتما باید به یکی از فرقه ها پایبند باشیم به نظر من لازم است ما بیش ازهرچیز تکامل اندیشه داشته باشیم و همدیگر را در ساختار بپذیریم. همه ما درباره اصول اولیه توافق داریم و مثلا قبول داریم که باید نماز خواند، روزه گرفت و... ولی دراجرای آن با هم فرق داریم که مهم نیست، مهم این است که همه ما یک خدا را می پرستیم ولی اینکه فرقه ای مثل احمدیه بیاید و بگوید بعد از پیامبر فرد دیگری آمده است درست نیست و نمی پذیریم، اگرچه باز هم با او دعوا نمی کنیم، او را نمی کشیم، گفتگو می کنیم ولی گفتگویمان درون دینی نیست و گفتگویمان بین ادیانی خواهد شد چون او از اصول اولیه منحرف شده است.

یکی از تهدیدهای جوامع امروز، اسلام افزوده هایی است که فرهنگ به دین آورده و پتانسیل آن را دارد که به خرافات تبدیل شود. اینکه تعریف ما از مسلمان و غیرمسلمان چه باشد بحث بسیار مهمی است. برخی معتقدند که هرکسی مثل ما فکر کند مسلمان است و هرکسی غیر از ما فکر کند تکفیری است. این موضوع باعث تقلیل و خیانت به اسلام خواهد شد و باید مراقبت باشیم که تنوع فرهنگی برمتن ما غلبه نکند یعنی اینطورنباشدکه ما آموزه های فرهنگی مان را اولویت قرار بدهیم و تلاش کنیم از آن آموزه های دینی دربیاوریم و متن را در مرحله دوم قرار بدهیم. به عنوان نمونه اینکه بخواهیم درباره فرهنگ رانندگی یا حقوق زن در جامعه و امثال این ها از آموزه های دینی استفاده کنیم و آموزه های دینی را به آنها ربط دهیم اشتباه محض است. حتما الان در این جمع همه ما درباره سوریه و غرب نظرات سیاسی مختلفی داریم منتها این اختلاف سیاسی نباید منجر به فرقه گرایی و تکفیر یکدیگر شود به بیان دیگر نباید اجازه دهیم رویکردهای سیاسی سطح اسلام را جا به جا کند. علاوه براین نحوه تعامل ما با کسانی که مسلمان نیستند هم مهم است، تنوع خواست خداست و باید به آن احترام بگذاریم و بهتر است به جای استفاده از اصطلاح غیرمسلمان نام درست آنها یعنی مسیحی، یهودی و... را بگوئیم.

 اینکه کار بوکوحرام، داعش و... را به غیرمسلمان ها ربط دهیم هم اشتباه است چون به عقیده خودشان آنها هم مسلمان هستند منتها خوانش آنها از اسلام و قرآن با ما فرق دارد. البته من عملکردشان را نقد می کنم و می دانم که کارشان غلط است، ولی نمی گویم آنها مسلمان نیستند می گویم آنها رویکرد و عملکردشان غلط است. اینکه چه کسی از داعش حمایت می کند مهم نیست مهم این است که کار داعش براساس اسلام و قرآن غلط است. باید کمی در تقابل با جامعه خودمان جرات داشته باشیم خیلی از ما در خانه خودمان و در جمع های کوچک روشنفکر هستیم ولی درجامعه بسیار سر در گم می شویم. مشکل اصلی اختلافات به خود ما برمی گردد. نکته آخر اینکه باید حتما بین مقاومت مشروع و خشونت نامشروع تمایز قائل شویم. داعش خشونت نامشروع ولی اقدام فلسطینی ها مقاومت مشروع است.

 

ویکی پدیا طارق رمضان

https://fa.wikipedia.org/wiki/%D8%B7%D8%A7%D8%B1%D9%82_%D8%B1%D9%85%D8%B6%D8%A7%D9%86

 

 

آثار طارق رمضان

• بیداری عرب
• در جست و جوی معنا
• آن چه به آن اعتقاد دارم
• اصلاح رادیکال
• در جای پای پیامبر
• مسلمانان غرب و آینده اسلام
• اسلام، غرب و چالش مدرنیته
• چگونه می توان یک مسلمان اروپایی بود

---

 

آثار طارق رمضان که در کتابچین موجود است

1. کتاب پای بر جای پای پیامبر