×

جستجو

×

دسته بندی ها

×
توجـه
برای استفاده از نسخه ویندوزی به رمز عبور نیاز دارید درصورتیکه رمزعبور ندارید بعدازنصب، بر روی لینک " رمز عبور را فراموش کرده ام" کلیک کنید.
دانلود نسخه ویندوز

دانلود کتابهای فایز دشتستانی

کتابهای الکترونیک، زندگی نامه و آلبوم تصاویر فایز دشتستانی

فایز دشتستانی

نام اصلی : محمد علی دشتی

زادگاه : روستای کردوان واقع در منطقه ی دشتی

ملیت : ایرانی

تاریخ تولد : سال 1250 هجری قمری

محل زندگی : ایران

پیشه : دو بیتی سرا

بیشتر...

شهرت: فایز دشتی

تاریخ وفات: سال 1330 هجری قمری مصادف با 1289 هجری شمسی

محل دفن: نجف اشرف

تعداد فرزندان : 2

آثار

زندگینامه

چکیده

محمد علی دشتی ملقب فایز دشتی، از شعرا و دو بیتی سراهای معروف جنوب ایران است. او در سال 1213 شمسی، در روستای کردوان علیا به دنیا آمد. این منطقه امروزه به بخش کاکی شهرستان دشتی تبدیل شده است. این شاعر دوبیتی سرا، در زمان حکومت قاجار زندگی می کرده و به دلیل اشعار زیبایش معروف شده است. فایز دشتستانی از بابا طاهر دوبیتی سرای معروف ایران تاثیر گرفته است و خود نیز بر افراد زیادی در جنوب تاثیر گذاشته است. از این شاعر کشورمان، کتابی با عنوان مجموعه آثار فایز دشتستانی و کتاب دوبیتی های فایز دشتستانی موجود است. دشتی در سال 1289 شمسی (80 سالگی) در روستای گزدراز از دنیا رفت. او وصیت کرده بود تا جنازه اش را در قبرستان وادی الاسلام دفن کنند. وصیت او اجابت شد و هم اکنون ارامگاه او در شهر نجف کشور عراق قرار دارد.

محمد علی دشتی

شرح حال کاملی بر زندگی نویسنده فایز دشتستانی

محمد علی دشتی ملقب به فایز بوده است. در گذشته برخی از تصنیفات او را به نام فایز دشتستانی می خواندند. فایز اهل منطقه دشتی بوده و تخلص درست او فایز دشتی است. مظفر پدر فایز، از فرزندان حاج درویش بوده است و نسلشان ریاست روستای کردوان را به عهده داشت. فایز تحصیلاتش را در همان روستای کردوان و بعد در روستای بردخون گذراند. او توانست در مکتب خانه خواندن قرآن و چندین کتاب را یاد بگیرد. بعد از آن در همان روستای زادگاهش، نزد فردی به نام شیخ احمد عاشوری تحصیلاتش را ادامه داد.

فایز دشتی مردی با قامیت متوسط و چهره ای گندم گون بود. گفته شده او مدتی از عمر خود را به چوپانی گذراند و زندگی ساده و بی ریای روستایی داشته است. فایز مردی خوش مشرب و بذله گو نیز بود و چون صدای خوش و گیرای داشت، دوبیتی هایی را که می سرود با آوای غم انگیز دشتستانی (شَروه) با خود زمرمه می کرده است. 

 

تاثیر پذیری از بابا طاهر

محمد علی دشتی، از بابا طاهر همدانی که دوبیتی سرای معروف در قرن پنجم بوده است، تاثیر زیادی گرفت. دشتی بعد از بابا طاهر، معروف ترین دوبیتی سرای ایران شناخته شد.

 

خصوصیت اشعار

اشعار فایز دشتی، به ادبیات عوام و بومی سروده شدند. تمام شعرهای او سرشار از احساسات و معانی زیبا است. عده ای بعضی از دوبیتی های فایز را بی قافیه و وزن می دانند؛ اما مضمون شعرهای او بر این ایراد چشم می پوشاند. گفته شده تعداد دوبیتی های او بین 134 تا 330 مورد است. (در مورد تعداد ابیات اطلاعات ضد و نقیضی وجود دارد.)

 

زندگی افسانه ای

فایز در بعضی از ابیاتش از حور و پری زیاد گفته است. به همین دلیل عده ای او را پریزاد و موجودی افسانه ای خطاب می کردند. برخی دیگر نیز بر این باور بودند که فایز با یک پری ازدواج کرده و بعد از جدایی از او، این گونه شعرها را در فراقش می سروده است. در زیر 2 نمونه از این دو بیتی ها آورده شده است.

بگو تا دلبر (حورم) بیاید          سفید و نازک و بورم بیاید

دمی که میرود تابوت فایز          بگو تا بر لب گورم بیاید

 

پری پیکر بت عیسی پرستم         به یک نظاره دل بردی زدستم

پری برگرد و با من آشنا شو      که من دین مسلمانی شکستم

فایز دشتی

 

داستان ازدواج با پری

زمانی که فایز به کار شبانی مشغول بود، یک روز سر ظهر تصمیم می گیرد تا گله اش را به آبگیری ببرد. وقتی به آبگیر نزدیک شد، چند نفر را در حال شنا کردن دید. فایز لباس یکی از پری ها را برداشت. در این هنگام پری ها متوجه او شدند و بالافاصله از آب بیرون آمدند و لباسشان را پوشیدند. فقط یکی از پری ها بی لباس ماند! پس همانطور در آب ماند.

پری شروع به صحبت با فایز می کند: من از پری ها هستم و با انسان ها کاری ندارم. لباسم را بده در عوض هرچی بخواهی به تو می دهم. در این جا بود که فایز به پری پیشنهاد ازدواج می دهد! پری هم به ناچار قبول کرد و گفت پس من هم شرطی دارم. آن هم این است که هر رفتار عجیبی از من دیدی فراموش کنی و به کسی چیزی نگویی. فایز قبول کرد و آن ها زندگی خود را شروع کردند و صاحب 2 فرزند شدند.

فایز خرسند و شادمان از زندگی بود که مادرش از دنیا رفت. دوستان برای تسلیت به خانه او آمدند. در این حین پری به روی طاقچه اتاق پرید. فایز با دیدن این حرکت خجالت کشید اما چون به پری قول داده بود چیزی از آن نگفت. بعد از دفن جنازه مادرش، فایز به خانه آمد و پس از نماز ظهر گرگی وارد خانه اش شد. پری در اینجا بی معطلی یکی از فرزندانشان را به گرگ داد. گرگ گلوی کودک را گرفت و با خود برد. دوباره اندکی بعد گرگ ظاهر شد و پری فرزند دیگر را نیز به او داد.

فایز بسیار خشگمین و آشفته بود. غم از دست دادن مادر و حالا هر دو فرزندش. به خاطر همین قولش با پری را زیر پا گذاشت و گفت: تو موقع مرگ مادرم روی طاقچه نشستی و به من خندیدی. در تشییع جنازه با صدای بلند قهقهه کردی و آبروی مرا بردی. آن ها به کنار. ولی الان برای چی بچه ها را به گرگ دادی؟ پری به چشمان فایز نگاه کرد. پیمان میانشان از بین رفته بود و ادامه ی زندگی برایش ناممکن بود. در همین حال گفت: وقتی کسی می میرد، اطراف او و همه جا پر از خون نجس می شود و من چون پاک و مطهر هستم به روی طاقچه پریدم تا ناپاک نشوم. دوما، وقتی مرده را موقع دفن تکان می دهند، اعمال نیکش پیشاپیش جنازه توسط فرشته ها حمل می شود. مادر تو در زندگی فقط یک قرص نان و یک لنگه کفش به فقیری داده بود؛ همین خنده و قهقهه مرا واداشت.

سوما گرگی که فرزندانمان را برد برادرم بود که می خواست آن ها را پری کند! فایز چیزی نگفت.

بعد از نماز عصر دید که فرزندانش برگشته اند اما پری از در خارج شد و برای همیشه رفت. فایز تا اخرین لحظات زندگی در غم از دست دادن پری سوخت.

 

درگذشت فایز

شاعر دوبیتی سرای کشورمان در سال 12289 زمانی که 80 ساله بود، از دنیا رفت. جسد فایز طبق وصیتش به قبرستان وادی السلام شهر نجف منتقل شد. این قبرستان در قسمت شمالی حرم امام علی (ع) قرار دارد و مساحتش 14.86 کیلومتر مربع است. وادی السلام بزرگترین قبرستان دنیا است و علت شهرت آن، روایاتی است که این محل را رجعت تعدادی از پیامبران و امامان می دانند.

 

فائز دشتی

ویکی پدیای فائز دشتستانی

https://fa.wikipedia.org/wiki/%D9%81%D8%A7%DB%8C%D8%B2_%D8%AF%D8%B4%D8%AA%DB%8C

 

آثار و کتاب های فایز دشتی

  • دوبیتی های فایز دشتستانی

 

دوبیتی های معروفی از فایز

1. مرا خلد برین دی بودیم جا

کنونم دوزخ است امروز ماوا

نمانده دی نماند فایز امروز

خدا داند چه باشد حال فردا

 

  2. سحرگه زورق سیمین مهتاب

چو در دریای اخضر گشت غرقاب

بت فایز ز هامون سر برآورد

دوباره شد شب مهتاب احباب

 

3. ز من گشتی جدا ای سرو آزاد

نبودم یک زمانی بی تو دلشاد

چه کردم ای مه فایز که هرگز

نه یادم کردی و نه رفتی از یاد

4. به زیر پرده آن روی دل آرا

بود چون شمع در فانوس پیدا

دل فایز چو پروانه به دورش

مدامش سوختن باشد تمنا


 


آثار فایز دشتستانی که در کتابچین موجود است

  1. کتاب دوبیتی های فایز دشتستانی

لینک کوتاه

http://ketabch.in/a/3483