دانلود کتاب هویتی که باید پنهان بماند
نویسنده: علیرضا قلعه خندابی
ناشر : منشور سمیر
نویسنده: علیرضا قلعه خندابی
ناشر : منشور سمیر
نام کتاب : هویتی که باید پنهان بماند
نویسنده : علیرضا قلعه خندابی
ناشر : منشور سمیر
تعداد صفحات : 164 صفحه
شابک : 978-600-7983-90-4
تاریخ انتشار : 1395
رده بندی دیویی : 8فا3/62
دسته بندی : داستان های کوتاه
نوع کتاب : PDF
قیمت نسخه الکترونیک : 26900 تومان
"هویتی که باید پنهان بماند"
کتاب حاضر اثری از علیرضا قلعه خندابی می باشد که توسط انتشارات منشور سمیر منتشر شده است.
اسامی که در این داستان ذکر شده، واقعیت ندارد ولی روستاها ، مدارس و حتی برخی مکان های داستان واقعی بوده و برای به دست آوردن این اطلاعات زحمت زیادی کشیده شده است. برخی از اسامی، اماکن و...از افسانه های کهن و فراموش شده ایرانی است. داستان از جایی شروع می شود که بچه ها یک هفته قبل از سال نو مرخصی گرفتند و قرار است برای عید نوروز برای اولین بار به خانه مادربزرگشان بروند، اما وقتی به آنجا می روند ، متوجه رازی می شوند که هرگز نباید فاش شود...
در بخشی از این کتاب می خوانیم :
"بچه ها یک شب عالی را در ماشین پیرمرد به سر بردند. هم مبین و هم نیما خیلی خوب خوابیده بودند و در روز ششم فروردین به روستای چهار برج رسیده بودند. مبین خیلی کنجکاو بود بداند که چه چیزهای جالبی در این روستا خواهد دید. نیما به این فکر می کرد که بعد از آخرین روستا به چه مکان های اسرارآمیز دیگر راه پیدا می کنند . روستای چهار برج هم جالب بود و هم دردناک . مردمانی محترم و شریف که به علتی نامعلوم و مبهم نابینا بودند. مبین که حواسش به دور و اطرافش نبود ، به یکی از اهالی نابینا برخورد کرد و هردو روی زمین افتادند. مبین سریع خودش را جمع کرد و بلند شد و دست مرد نابینا را گرفت. مرد نابینا لبخندی زد و گفت: ممنون پسرم. خودم بلند می شم. مبین سرش را پایین انداخت و گفت: خیلی ببخشید، اصلاً حواسم نبود."
این کتاب فهرست ندارد.
راهنمای نقد و نظر برای کتاب:
برداشت شما از محتوای کتاب چیست؟ مانند یک کارشناس نظر دهید. به نظرات کوتاه مثل خوب عالی و...چین تعلق نمی گیرد