دانلود کتاب پیراهنی از آتش
نویسنده: خالده ادیب آدی وار
ناشر : رهام اندیشه
نویسنده: خالده ادیب آدی وار
ناشر : رهام اندیشه
نام کتاب : پیراهنی از آتش
نویسنده : خالده ادیب آدی وار
ناشر : رهام اندیشه
مترجم : کاظم سزائی آذری
تعداد صفحات : 273 صفحه
شابک : 978-622-6800-42-6
تاریخ انتشار : 1398
رده بندی دیویی : 894/3533
دسته بندی : رمان های خارجی, داستان و رمان های عاشقانه
نوع کتاب : Epub
قیمت پشت جلد : 60000 تومان
قیمت نسخه الکترونیک : 30000 تومان
"پیراهنی از آتش"
کتاب پیراهنی از آتش با عنوان اصلی (Atesten gomlek) اثری از نویسنده اهل ترکیه، خالده ادیب آدی وار(Khaledeh Adib Apar) می باشد که توسط کاظم سزائی آذری به فارسی ترجمه و نشر رهام اندیشه آن را منتشر کرده است.
خالده ادیوار در سال 1884 در استانبول متولد شد. او از همان جوانی علاقه و استعداد خود در نویسندگی و سخنرانی را نشان داد. آثار مکتوب و سخنرانی های آتشین او نقش بسیاری بر مردم ترکیه داشت، به حدی که عده ای معتقدند سخنرانی های او یکی از عواملی بود که جلوی نابودی ترکیه را در جنگهای استقلال گرفت.
وی در طول دوران زندگی خود آثار متعددی را به نگارش در آورد که پیراهنی از آتش یکی از معروفترین آنهاست.
داستان کتاب در مورد دختری زیبارویی به نام عایشه است. او از زیباترین دختران ترکیه است و به او لقب دختر ازمیر را داده اند.
عایشه اعلام کرده با کسی که بتواند ازمیر را از شر دشمنان نجات دهد ازدواج خواهد کرد. برای اینکه بتواند به خواسته اش برسد، پرستار جنگی می شود.
سربازان و جوانان بسیاری مجروح می شوند تا مگر عایشه پرستار آنها شده و به او دل ببندند. ولی بخت با پسری به نام جمال همراه است و این دو عاشق یکدیگر می شوند. جمال بسیار می کوشد تا شهر ازمیر را نجات دهد و در این راه سختی های بسیاری تحمل می کند. ولی قصه عاشقی جمال و عایشه اینجا به اتمام نمی رسد...
چنانچه به کتابهای عاشقانه ای که در بستر جنگ روایت می شوند علاقه دارید، توصیه می کنیم مطالعه این کتاب را از دست ندهید.
در بخشی از کتاب می خوانیم:
" همه چیز به طور عجیبی قرمز رنگ است. خون باید باشد. آه ، موضوع را نباید از این زاویه دید.
دکتر چه گفت؟ آری، گفت گلوله ای که در مغزم مانده این تصورات را تولید می کند. وقتی به او گفتم در میاریمش با حالتی متفکر آستین های روپوش سفیدش را نگریست. تازه چند روز پیش بود که هر دو ساق پایم را برید. طرف پایین تخت خوابم به شکل مسخره ای خالی است. شاید فکر می کنند اگر این گلوله را در بیاورند مغزم نیز خالی خواهد شد. باز ممکن است برای این دستش نمی زنند که آنهایی را که در یادبودم هستند، از من دور کرده تک و تنهایم نگذراند..."
این کتاب فهرست ندارد.
برداشت شما از محتوای کتاب چیست؟ مانند یک کارشناس نظر دهید. به نظرات کوتاه مثل خوب عالی و...چین تعلق نمی گیرد
رمان بدی نبود اما به دلیل طولانی بودنش کمی کسل کننده بود.
1400-10-20