دانلود کتاب کابوس یک رویا
نویسنده: مهرداد کوروش نیا
ناشر : رهام اندیشه
نویسنده: مهرداد کوروش نیا
ناشر : رهام اندیشه
نام کتاب : کابوس یک رویا
نویسنده : مهرداد کوروش نیا
ناشر : رهام اندیشه
تعداد صفحات : 25 صفحه
شابک : 978-964-8231-37-3
تاریخ انتشار : 1388
"کابوس یک رویا"
کتاب حاضر اثری از مهرداد کوروش نیا می باشد که توسط انتشارات رهام اندیشه منتشر شده است.
در این اثر که یک نمایش نامه می باشد بازیگران شامل مردی 35 ساله به نام «حمید» و زنی 30 ساله به نام «رویا» می باشند. صحنه نمایش در یک پذیرایی معمولی می باشد که در خروجی آن در سمت چپ، اتاق خواب در روبروی صحنه، پنجره اتاق خواب روبروی تماشاگران است، نور آبی اتاق خواب مشخص است ، در سمت راست و انتهای آن اپن آشپزخانه وجود دارد، کاناپه راحتی در سمت چپ جلوی صحنه و پشت آن آباژوری نارنجی رنگ ، در سمت راست جلو صحنه میز دو نفره غذا خوری است و یک میز عسلی در وسط صحنه قرار دارد.
در بخشی از این کتاب می خوانیم :
" حمید: خوب همینو می خواستی بدونی راحت شدی- آره من دارم می میرم- شیمیایم تبدیل شده به سرطان خون- دیگه هیچکی نمی تونه کمک کنه - چهار ماه وقت کمیه - نه؟ ارزش اینهمه اصرارو داشت و خیالت راحت شد؟ آره؟ آره؟.... (رویا مبهوت و ناباورانه به حمید خیره شده، حمید آب را روی میز می گذارد. دوربین عکاسی را از روی میز بر می دارد و به سرعت از خانه خارج می شود)
رویا: حمید... .حمید... (رویا به دنبال او می دود از در خارج می شود سکوت- تلفن زنگ می زند بعد از سه زنگ بروی پیغام گیر میرود- صحنه خالیست)
زن: الو .....الو..... اگه خونه ای گوشی رو بردار .... باتوام ... چرا پیغامم رو جواب نمی دی ....ول کن اون بیمارستان کوفتی رو. یه خورده بفکر خودتو اون بچه باش آخه از دست تو چه کاری واسه اون بیچاره بر میاد الان شش ماهه که خودتو علاف اون بیمارستان کردی خسته نشدی. به بابا گفتم بیاد دنبالت ببریم پیش خودمون، اگه مسخره بازی در بیاری نه من نه تو مواظب خودت باش وسایلتم جمع کن.
(بعد از پیام رویا از در وارد می شود چهره اش تکیده با شکمی برآمده و کیسه ای در دست سنگین راه می رود گویی سالها پیر شده - وسایل و کیفش را به سمت آشپز خانه می برد در آنجا می گذارد. پهلویش را گرفته واز درد به خود می پیچد سعی می کند خودش را کنترل کند . نمی تواند از آشپزخانه بیرون می آید- در وسط هال دست به کمر و ناله کنان ایستاده با زحمت و ناراحتی خود را به سمت اتاق خواب می برد صدای ضجه و ناله هایش بگوش می رسد. صدای زنگ تلفن بلند می شود. به روی پیغام گیر می رود) "
این کتاب فهرست ندارد.
راهنمای نقد و نظر برای کتاب:
برداشت شما از محتوای کتاب چیست؟ مانند یک کارشناس نظر دهید. به نظرات کوتاه مثل خوب عالی و...چین تعلق نمی گیرد