دانلود کتاب اسرار سرای مخوف
نویسنده: آگاتا کریستی
ناشر : مهر فام
نویسنده: آگاتا کریستی
ناشر : مهر فام
نام کتاب : اسرار سرای مخوف
نویسنده : آگاتا کریستی
ناشر : مهر فام
مترجم : بهرام افراسیابی
تعداد صفحات : 300 صفحه
شابک : 978-964-9915-26-5
تاریخ انتشار : 1389
رده بندی دیویی : 823/912
دسته بندی : رمان های خارجی, داستان و رمان پلیسی جنایی
نوع کتاب : Epub
قیمت نسخه الکترونیک : 8900 تومان
"اسرار سرای مخوف"
کتاب حاضر با عنوان اصلی (N or M) اثری از آگاتا کریستی (Agatha Christie) می باشد که با ترجمه ای از بهرام افراسیابی توسط انتشارات مهرفام منتشر شده است.
آگاتا کریستی از جمله بانوان شناخته شده و نویسندگان به نام در زمینه داستان های جنایی می باشد. او همچنین با نام مستعار «مری وستماکوت» داستان های عاشقانه و رومانتیک نیز نوشته است. آثار او مشتمل بر 66 رمان جنایی می باشد که از معروف ترین آن ها می توان به «ماجراهای هرکول پوآرو» و «خانم مارپل» اشاه کرد. نام آگاتا کریستی بعد از نام ویلیام شکسپیر در کتاب رکوردهای گینس در زمینه نویسندگان پرفروش آورده شده است. بیش از یک میلیارد نسخه از کتاب های او به زبان انگلیسی و یک میلیارد نسخه دیگر آن ها به 103 زبان زنده دنیا ترجمه شده است.
در بخشی از این کتاب می خوانیم :
" توپنس پس از این که از خانه کنار کانال رفت، بر اتومبیل سوار شد و با سرعتی تقریباً کم از جادّه باریک و پرپیچ و خمی که به او گفته بودند به دهکده ساتن چنسلور می رسد، حرکت کرد. جادّه خلوت و کم رفت و آمدی بود و هیچ خانهای در آن نزدیکی ها نبود. در دو سوی جادّه دروازههای مزارع وسیعی بود که جای چرخ ماشینهای کشاورزی روی جادّه گلآلود آنها قابل رؤیت بود. ترافیک در این راه باریک سیار سبک بود. تنها یک تراکتور و یک کامیون از کنار اتومبیل توپنس عبور کردند. مناره کلیسایی که توپنس از راه دور آن را مشاهده کرده بود از میان درختان جادّه دیده نمی شد و فقط بعد از این که توپنس از خم بزرگی که در جادّه بود، عبور کرد و از کمربند درختان سرسبزی که در دو طرف آن بود گذشت، توانست مناره را این بار از نمای نزدیک مشاهده کند. نگاهی به کیلومتر شمار اتومبیل انداخت و فهمید که کمی بیشتر از سه کیلومتر راه آمده است. ساختمان کلیسای قدیمی در میان محوطه تقریباً وسیعی قرار داشت و بسیار زیبا و چشمگیر بود. تک درختی هم نزدیک در ورودی آن قابل دیدن بود. توپنس بیرون در ورودی محوطه کلیسا از اتومبیل پیاده شد و پس از عبور از آن، مدّت کوتاهی در حیاط ایستاد و ساختمان کلیسا و اطراف آن را نگریست. بعد به طرف در کلیسا رفت و قصد داشت در را بکوبد امّا از آنجایی که دید در باز است داخل رفت. داخل کلیسا برخلاف نمای خارجی آن جالب و زیبا نبود. بی شک ساختمان کلیسا قدیمیساز بود و برای ملکه ویکتوریا بود و مشخص بود در دورههای پیش شرایط بهتری داشته است. نیمکتهای چوبی و شیشههای رنگی آبی و قرمز تند، تازه قرار داده شده آن هرگونه دلربایی و جذابیتی را که زمانی داشت، اکنون از بین برده بود. زنی میان سال که کت و دامنی پوشیده بود، در حال تزیین گلها در گلدانهای برنجی اطراف سکوی و عطر بود. تزیین محراب را پیش از این به پایان رسانیده بود. با نگاهی کنجکاو و پر ازسؤال او را نگریست."
این کتاب فهرست ندارد.
راهنمای نقد و نظر برای کتاب:
برداشت شما از محتوای کتاب چیست؟ مانند یک کارشناس نظر دهید. به نظرات کوتاه مثل خوب عالی و...چین تعلق نمی گیرد