دانلود کتاب دیوار
نویسنده: ژان پل سارتر
ناشر : انگیزه مهر
نویسنده: ژان پل سارتر
ناشر : انگیزه مهر
نام کتاب : دیوار
نویسنده : ژان پل سارتر
ناشر : انگیزه مهر
مترجم : صادق هدایت
تعداد صفحات : 118 صفحه
شابک : 978-600-8325-36-9
تاریخ انتشار : 1398
رده بندی دیویی : 914/843
دسته بندی : رمان های خارجی
نوع کتاب : Epub
قیمت پشت جلد : 16000 تومان
قیمت نسخه الکترونیک : 4600 تومان
"دیوار"
کتاب حاضر با عنوان اصلی (French fiction) اثری از ژان پل سارتر (Jean Paul Sartre) می باشد که با ترجمه ای از صادق هدایت توسط انتشارات انگیزه مهر منتشر شده است.
کتاب دیوار از آثار بسیار مشهور نویسنده فرانسوی ژان پل سارتر است که توسط مترجمین گوناگونی از جمله پرویز شکیب، صادق هدایت، داریوش سیاسی و ابولحسن نجفی ترجمه شده است .کتاب دیوار، تشکیل شده از داستان های کوتاهی که نوشته ژان پل سارتر و تعدادی دیگر از نویسندگان است. اولین داستان این کتاب با عنوان دیوار، شب قبل از اعدام سه زندانی سیاسی را برای ما بازگو میکند. داستان به روایت دکتری می باشد که برای آرامش دادن به این سه زندانی با آنها برخورد دارد و داستان به صورتی جلو میرود که زندانیان قبل از اعدام از دیوار میان زندگی و مرگ عبور می کنند.
در بخشی از این کتاب می خوانیم :
" طبیعی است که از مکان گری با خبر بودم، او پیش پسر عموهایش در چهار کیلومتری شهر پنهان شده بود. این را هم میدانستم که پناهگاه او را لو نخواهم داد مگر در صورتی که مرا شکنجه می کردند ( اما به نظر نمیآمد که این خیال را داشته باشند ) . همه این مطالب کاملاً معلوم و قطعی بود و به هیچ وجه اهمیتی به آن نمیدادم. تنها میخواستم علت رفتارخودم را بدانم. منترجیح می دادم که بمیرم تا گری را لو بدهم. برای چه؟ من رامون گری را دوست نداشتم. دوستی من برای او کمی پیش از سحر مرده بود؛ همان وقت که عشق کنشا و میل زندگی در من مرده بود؛ ولی بی شک همیشه او را محترم داشتم، چونکه آدم دلاوری بود. اما این دلیل نمی شد که راضی باشم به جایش بمیرم. زندگی او مانند زندگی من ارزشی نداشت؛ هیچ زندگی ای ارزشنداشت. یک نفرآدم را بغل دیوار میگذاشتند و آنقدر به او تیرخالی میکردند تا میترکید؛ این آدم خواه من یا گری و یا دیگری بود، فرقی نمیکرد. من می دانستم که برای هوا خواهی از اسپانی وجود او از من لازم تر بود؛ اما اسپانی و انقلابیون آن هم از چشمم افتاده بودند، هیچ چیز برایم اهمیت نداشت. معهذا من آنجا بودم و می توانستم به وسیله تسلیم گری جان خودم را نجات بدهم و با وجود این استنکاف می کردم. به نظرم مضحک آمد، فکر کردم شاید لجاجت است.« آیا باید لجوج بود؟. . . »یک نوع شادی عجیبی به من دست داد.
آمدند ومرا نزد دو افسر بردند. یک موش از زیر پایمان در رفت .من شوخیم گرفت.به طرف یکی ازسربازان فاشیست برگشتم وگفتم:« موش را دیدی ؟»
جواب نداد. اخم آلود بود و خودش را گرفته بود. من خنده ام گرفت؛ اما خودداری کردم چون می ترسیدم اگرخنده سربدهم دیگر نتوانم جلو خودم را بگیرم. سرباز فاشیست سبیل داشت. باز به اوگفتم:« احمق، باید سبیلهایت را بزنی . »
برای من عجیب بود که با وجود اینکه زنده بود، بگذارد مو روی صورتش را بپوشاند. او سرسرکی یک تیپا به من زد و ساکت شدم."
این کتاب فهرست ندارد.
داستان کوتاه دیوار از ژان – پل سارتر در طول جنگ داخلی اسپانیا رخ می دهد. داستان، درمورد سه شخصیت زندانی است که در یک سلولی کنار هم قرار گرفته اند و قرار است فردا صبح اعدام شوند. سارتر هیچ گاه نمی گوید آیا این سه زندانی (خوان،تام،پابلو) را باید شخصیت هایی تحسین برانگیز یا خائن در نظر بگیریم ؟ در واقع آن ها تنها چند انسان هستند با افکار و احساسات انسانی.
در ادامه داستان ، یک پزشک به این سلول فرستاده می شود تا این شب آخر را در کنار آن ها بماند. به زندانی ها گفته می شود که این پزشک برای آرام کردن آن ها کنارشان می ماند. اما اصل واقعیت این است که به بررسی واکنش های روانی افرادی بپردازد که در شرف اعدام هستند. درهمان شب قهرمان اصلی داستان ، پابلو ، متوجه می شود که باتوجه به خشونتی که در اثر مرگ قریب الوقوع به سراغش می آید ، باعث بروز تغییراتی در او و دو زندانی دیگر شده است..
عنوان دیوار ضمن این که اشاره به دیواری دارد که آن سه نفر صبح روز بعد قرار است پشت به دیوار بایستند و در مقابل جوخه اعدام قرار بگیرند، هم چنین نشان دهنده دیواری است که بین آن ها و امید قرار دارد.
به شکل طعنه آمیزی، صبح روز بعد تام و خوان اعدام می شوند اما از پابلو بازجویی شده و از او درباره مخفی گاه یک رهبر شورشی سوال می کنند. او ادعا می کند که رهبر شورشی در یک گورستان پنهان شده است. که در این هنگام حکم اعدام پابلو لغو می شود. اما پابلو را باید یک مرده در نظر گرفت. زیرا از نظر روانی او در دیواری فرو رفته است که مرگ را از زندگی جدا می کند و بازگشت از چنین دیواری غیرممکن است.
اختلاف در طرز نگرش پابلو ودو نفر دیگر توم و ژان که این دو انسان معمولی و هدفمند و پر آرزویند اما پابلو یک انسان پوچگراست . هر قدر به ساعات پایانی زندگیشان نزدیک می شوند پابلو بی تفاوت تر و توم و ژان پریشانتر می گردند.
سارتر در این داستان خواسته همان کاری که پزشک در سلول در حال انجام است (بررسی واکنش های روانی افراد در حال مرگ) تکرار کند که در این مسیر خواننده را با خود همراه می کند. باعث می شود که ما هم به بررسی رفتارهای روان شناختی بپردازیم که در این صورت ما می توانیم مشاهده کنیم ، اما نمی توانیم به قضاوت کردن این مسائل بپردازیم.در پایان سارتر ادعا می کند که هیچ هدفی وجود ندارد. وجود نداشتن یک رابطه علت و معلولی در زندگی انسان و وجود نداشتن یک نیروی برتر در جهان، به این نتیجه می توان رسید که هر انسانی خودش باید به دنبال پیدا کردن معنایی برای زندگیش باشد. کاری که قهرمان این داستان از انجام آن ناتوان بود.
در دیوار، سارتر به روایت تاریخ اسپانیا نمی پردازد،بلکه او بیش تر به تشریح دقیق و روانشناختی تحول ذهنی انسان می پردازد.در مورد زندگی هیچ کدام از شخصیت ها به درک درستی نمیتوان رسید . پابلو در قالب یک راوی به نوعی آرامش دست پیدا می کند. اما او هم اسیر ترس های معمولی شده است که در هر انسانی به وجود می آید. خوان، کم سن ترین زندانی، از رنج فیزیکی اعدام می ترسد و به گریه می افتد. تام، هم که تلاش می کند مرگ را بپذیرد. سه شخصیت این داستان نشان دهنده سه شناخت مختلف نسبت به مرگ هستند: خوان که بدون تجربه تلاش می کرد رنج ناشی از آن را فراموش کند ؛ تام آگاهانه به استقبال آن می رود ؛ و پابلو فعالانه و متفکرانه می خواهد حقیقت ماجرا را درک کند.سارتر ترس از مرگ در شرف وقوع را ابتدا با تغییرات فیزیکی و سپس با تغییرات روانی شخصیت ها نشان می دهد.
به قلم: نفیسه علیزاده
راهنمای نقد و نظر برای کتاب:
برداشت شما از محتوای کتاب چیست؟ مانند یک کارشناس نظر دهید. به نظرات کوتاه مثل خوب عالی و...چین تعلق نمی گیرد