دانلود کتاب دیگر نباید خفت

معرفی کتاب

"دیگر نباید خفت"

کتاب حاضر اثری از محمدطاهریان کشاور می باشد که توسط انتشارات یاز منتشر شده است.

اين کتاب ساده و به دور از هرگونه خودخواهي و خودپسندي است. مطالب آن داستان و افسانه نيست بلکه موضوعاتي است که به دنيا وآخرت انسان ها مربوط مي شود. پس مطالبي است مهم و بر هر مسلماني لازم است تا نياز خود را از آن برگيرد و از متون آن بهره مند گردد. بسيار بجاست اگر بگوييم اکثريت بهره چنداني از دين خود نبرده اند! و آن را هنوز نشناخته اند و بلکه حرمت آن را نيز حفظ نکرده اند. آنها در شناخت دين خود تبعيت از احزاب نموده اند و بدين جهت کورکورانه به راه بي پايان خود ادامه ميدهند و بسياري از آنها به صورت ناآگاهانه و از طريق گفتار سلفي از موضوعات آن برخوردار هستند و به سادگي از اصول و قواعد ميگذرند و در نتيجه حقيقت برايشان مستور ميماند. موضوعات اين کتاب به دور از هرگونه تعصبات است که بعضي نويسندگان مغرض در کتاب هاي خود بدون هيچ گونه مدرک و دليلي اعمال ميدارند. غرض ورزي اهانت مخصوص کساني است که دلايل منطقي و کافي نداشته باشند. مسائل ديني فرضيات علمي نيست که هر کس نظري در آن بدهد و يا اين که نگارنده هر چه مايل باشم و بر وفق مرادم و خواسته هايم باشد و در آن نقش داده و خود قهرمان داستان باشم. قهرمان ما فقط يکي است و آن حقيقت است و تنها حکم، سنت برگزيده است. 

در بخشی از این کتاب می خوانیم:

"اهل سنت در باره رسول خدا(ص) معتقدند آن حضرت تنها در امور وحي معصوم بوده است اما در موارد ديگر همانند مردمان عادي و انساني معمولي مي باشد و چه بسا کارهاي به دور از مرتبت بر پيغمبر معصوم نسبت داده و پذيرفته اند و اين همه در منبعي است که گفته اند صحيح است. و بر همين اصل دين اسلام براي مدعيان تمدن و علم غرب يک متون جاهلي، عقب مانده و به دور از اصول اخلاقي شناخته شده، و تزريقات نادرست برخي علماء و رسانه هاي عامه براي اروپائيان که در جامعه به اصطلاح مدرن و متمدن علمي و فرهنگ پيشرفته زندگي ميکنند اثرات مهلکي به جاي گذاشته و در حالت کلي دين يا مذهب را انباشته اعتقادات پوشالي و غير از اصول انساني و فرهنگ شناسانده است. بخاري در صحيح خود ج 7 ص 13 پيامبر را به تنديسي از خشونت و اعمال غير انساني با گروه مقابل وصف مينمايد. در ص71 ج 1 صحيح مينويسد: رسول خدا(ص) در يک ساعت با يازده زن خود همبستر ميشد، و در جلد 2 ص 189 مينويسد با بعضي از همسرانش در حال حيض ميخواست همبستر شود که عايشه او را از اين کار باز ميداشت. "