"ضد زنان" کتاب حاضر اثری از م. ر. اوژن می باشد که توسط انتشارات نوگام منتشر شده است. ضدزنان رمانی غیرمنتظره است که داستانی تکراری را با ساختاری تازه بیان کرده است. در داستانهای ایرانی اینکه ماجرا در آینده بگذرد چندان معمول نیست، چه برسد به اینکه کاملا خیالی باشد. آتوسا روزنامهنگاری است که در سال ۱۴۴۱ از تصویب قانون چندهمسری در مجلس گزارشی انتقادی برای روزنامه مینویسد و ماجرا از همین جا شروع میشود. جذابیت داستان در آن است که شخصیتهای دیگری در دیگر نقاط دنیا درگیر این جریان میشوند و خواننده را به دنبال وقایع سریع و غیرمنتظره میکشند. ضدزنان داستان همبستگی و انقلاب است که خیانت و قدرتطلبی هم از جنبههای اجتنابناپذیر آن است.
در بخشی از این کتاب می خوانیم : "آتوسا که چند دقیقه ای از بیدار شدنش می گذشت، از جای خود بلند شده و همراه ایرسا از اتاق خارج شد. حال دیگر چشمانش بسته نبود و می توانست همه چیز را ببیند. شاید سی یا چهل اتاق، نظیر اتاقی که او در آن به استراحت پرداخته بود، در آن ناحیه قرار داشت که البته، درِ بیشترشان بسته بود. در انتهای راهرو هم یک در آهنی بزرگ برای خروج از این بخش قرار داشت. بعد از آنکه به در مذکور رسیدند، ایرسا دستش را با ریتم خاصی به در زد. سپس در باز شد و هر دو وارد قسمت دیگری شدند. فضای این قسمت با بخش قبل کاما فرق داشت و دیوارهای خیس و نم کشیده، جایشان را به دیوارهای سفیدکاری شده و سقف های بلند و پرنور داده بود. کاما مشخص بود ساخت این محل با دست خالی و وسایل عادی ناممکن است. هر چه جلوتر می رفتند، کانال ها وسیع تر و بزرگتر می شد و صدای همهمه ی آدم ها هم بیشتر از قبل به گوش می رسید. پیچ بعدی را که به چپ پیچیدند، آتوسا افرادی را دید که در حال رفت و آمد بوده و از کنارش رد می شدند. به دلیل اینکه لباس های او با دیگران فرق داشت، مورد توجه واقع می شد و بقیه با نگاهی پرسشگر او را وارسی می کردند. "
برداشت شما از محتوای کتاب چیست؟ مطالعه کتاب را به دیگران توصیه میکنید؟ چرا و به چه کسانی؟ کدام بخش از کتاب نظر شما را جلب کرد؟ مانند یک کارشناس نظر دهید.
marzieh
کتاب رو از سایت رسمیش گرفتم و خیلی قشنگ بود. به همه خانوم ها پیشنهاد میکنم بخونن