چکیده
مهدی اخوان ثالث شاعر فرهیخته و موسیقی پژوه ایرانی بود که در ۱۰ اسفند سال ۱۳۰۷ در مشهد متولد شد. او با تخلص م.امید شناخته می شد. اشعار اخوان بیشتر مضامین اجتماعی دارند که حوادث زندگی مردم را نمایان می کند. به نوعی اشعار او دارای لحن حماسی و حاوی ترکیبات تازه و نو است. اخوان ثالث در شعر کلاسیک فارسی مهارت داشت اما در ادامه به شعر نو روی آورد. او همچنین به نوازندگی تار و مقام های موسیقی نیز آشنا بود. به دلیل اینکه اخوان ثالث دو برادر داشت، نام خانوادگیشان را ثالث می گفتند. زمستان و ارغنون از جمله آثار معروف او هستند.
شرح کامل زندگانی اخوان ثالث
اخوان ثالث شاعر فرهیخته و موسیقی دان ایرانی بود که در ۱۰ اسفند سال ۱۳۰۷ در مشهد متولد شد. اخوان به هنگام تولد با یک چشم نابینا به دنیا آمد اما بعد از مدتی بینایی خود را به دست می آورد. خود اخوان ثالث در رابطه با این موضوع می گوید: «پدر من عطار- طبیب بود و مادر هم کارش خانه داری و بعدها هم دعا گویی و نماز و راز و نیاز در مرقد امام رضا. بعد از مدتی با درمان های پدر و دعاهای مادر و نذر و نیازهایش، آن چشم دیگر را نیز به دنیا گشودم. خدا درهای رحمش را به سمت من گشود تا دنیا را با هر دو چشمم ببینم.»
اخوان به موسیقی نیز علاقه داشت و موسیقی و شعر دو عنصر جدایی ناپذیر در زندگی هنر ثالث بودند. هرچند پدرش معتقد بود که: «صدای تار صدای شیطان است.» از استادان موسیقی ثالث در زمان کودکی می توان به سلیمان روح افزا نوازنده ی تار اشاره کرد. پدرش اما به شعر علاقه مند بود و به ثالث برای شعر گفتن، انگیزه می داد. او سپس وارد «انجمن ادبی خراسان» شد و به شاعران بزرگ آن روزگار نزدیک شد. اشعارش چنان با عروض شعر فارسی درآمیخته است که نمی توان آن را از شعرش جدا کرد. این امر نشان می دهد که ثالث با موسیقی سنتی آشنایی داشت.
اخوان تحصیلات ابتدایی و متوسطه را در شهر خود به پایان رساند و از هنرستان صنعتی فارغ التحصیل شد. او از همان دوران نوجوانی سرودن شعر را آغاز کرد و خیلی زود وارد انجمن ادبی خراسان شد و با بزرگان شعر آن دوران آشنا شد. اخوان ثالث در سال ۱۳۲۷ به تهران رفت و در آن جا ساکن شد. بعد از مدتی وارد آموزش و پرورش شد و به عنوان معلم در اطراف تهران مشغول به تدریس شد. او در سال ۱۳۲۹ با دختر عمویش ازدواج کرد که حاصل این ازدواج سه دختر و سه پسر بود. در سال ۱۳۴۲ دختر سوم او هنوز چند روز از به دنیا آمدنش نگذشته بود که فوت کرد و دختر اولش نیز در سال ۱۳۵۳ در رودخانه کرج غرق شد. این دو واقعه ضربه روحی سختی را به اخوان وارد کرد. او در مطبوعات و برنامه های رایویی نیز مشغول به فعالیت بود. مدتی وظیفه نظارت بر برنامه های ادبی را بر عهده داشت. مهدی اخوان ثالث در جریان کودتای ۱۳۳۲ دستگیر شد و به زندان فرستاده شد و پس از مدتی آزاد شد. او در سال ۱۳۶۰ بازنشسته شد و سال های پس از آن را به انزوا و در خلوت گذراند. ثالث در نهایت در چهارم شهریور سال ۱۳۶۹ دار فانی را وداع گفت.
آثار
او ذوق و طبع شاعری را از مادر خود به ارث برد و از دوران جوانی اشعاری را به سبک شاعران متقدم و به ویژه شاعران خراسانی سرود. او بعد از مدت کوتاهی به سرودن قصیده به شیوه متین خراسانی و همچنین غزل و مثنوی شهرت یافت. او نخستین مجموعه ی شعر خود به نام «ارغنون» را بین سال های 1326 تا 1330 سرود و با انتشار این مجموعه قدرت خود را سرودن شعر به شیوه ی کلاسیک نشان داد. این مجموعه نمونه ی اشعار عاشقانه و اجتماعی او است و آن را می توان چکیده ی فعالیت های اولیه ی او در دنیای ادبیات دانست.
دومین مجموعه ی شعر اخوان ثالث به نام «زمستان» در سال 1334 منتشر شد. این مجموعه حرکت ثالث به سبک نیما و شعر نو بود. او در این مجموعه خود را شاعری معرفی می کند که علاوه بر تسلط به شیوه ی گذشتگان و شعر خراسانی با هوشیاری به شیوه ی نو هم گرایش پیدا می کند و همچنان به قصیده و غزل هم وفادار است. مجموعه ی دیگر او به نام «آخر شاهنامه» در سال 1337 شمسی و مجموعه ی «از این اوستا» در سال 1344 منتشر شد که در آن ها نمونه های کامل شعر م.امید را می توان مشاهده کرد.
آشنایی اخوان با نیما یوشیج و شناخت او باعث تغییر مسیر او در سرودن شعر و در نتیجه یافتن سبک و سیاقی منحصر به فرد در سرودن شعر شد. او با استفاده از شعر کهن، اشعار خود را به زبانی ساده در قالب شعر نو سرود و به موضوعات جهانی و انسانی پرداخت.
کتاب های دیگر او درخت پیر و جنگل، آورده اند که فردوسی، دوزخ اما سرد، در حیاط کوچک زندان در پاییز و ترا کهن مرزو بوم دوست دارم از جمله آثار او است که بعد از سال 1357 منتشر شد.
مشاغل دولتی
اخوان ثالث از سال 1337 که ساکت تهران شد به خدمت آموزش و پرورش درآمد. پس از مدتی برای نظارت به برنامه های ادبی وارد وزارت اطلاعات شد. او همچنین کار دوبله فیلم های مستند استودیو ابراهیم گلستان را به عهده گرفت. ثالث در مدت 3 تا 4 سال روی صداگذاری بیش از سیصد فیلم مستند نظارت کرد.
او در سال 1348 برای همکاری با تلویزیون آبادان به آبادان رفت و تا سال 1353 برای این تلویزیون برنامه سازی کرد؛ اما بعد از حادثه ای که برای دخترش پیش آمد به تهران آمد. پس از پیروزی انقلاب اخوان برای مدتی در سازمان انتشارات و آموزش انقلاب اسلامی فعالیت کرد؛ اما بعد از مدتی استعفا داد و خانه نشین شد.
دوران زندان
مهدی اخوان ثالث دو بار به زندان افتاد. مرتبه ی اول به دلایل سیاسی بود و بعد از کودتای 28 مرداد و تحولات سیاسی و اجتماعی او را نیز به دلیل اعتقادات سیاسی اش دستگیر کردند. او حاضر به امضای تعهدنامه نشد و به همین خاطر چند ماهی را در زندان سپری کرد. اخوان در شعر «نادر و اسکندر» لحظات ملاقات با مادرش را ترسیم می کند. پس از آزاد شدن اخوان ثالث تا پایان عمر برای هیچ حزب و دسته ای فعالیت نکرد. او برای تامین مخارج زندگی به روزنامه ی «ایران ما» پیوست. ثالث برای بار دوم در سال 1344 راهی زندان شد؛ اما این بار به دلیل فعالیت های سیاسی نبود. او قصه ای نوشت به نام «قصه ی قصاب کش» و مردی بعد از چاپ این قصه از او شکایت کرد. اخوان بعد از این اتفاق از نظرها پنهان شد و دیگر در رادیو هم حضور پیدا نکرد.
سبک شناسی
اخوان در سرودن اشعار حماسی معروف است. او آمیزه های حماسی را در اشعار خود به کار می گیرد و با استعاره و نماد به آن رنگ و لعاب می دهد. بر اساس گفته منتقدین تصویری که از اخوان در ذهن ها متصور می شود این است که او از نظر اعتقادی به آمیزه های ایران باستان و ایران دوستی تمایل داشته است و جنبه های نژاد پرستانه در آثار او به کرات دیده می شود؛ اما اخوان خود این موضوع را نپذیرفته و گفته است که: من به تاریخ ایران نظر دارم. من عقده عدالت دارم. هر کس قافیه را می شناسد عقده عدالت دارد. قافیه دو کفه ترازو است که خواستار عدل است. در اشعار اخوان ثالث تازگی وجود دارد و خود او نیز به دنبال همین موضوع است که شعر خود را متفاوت جلوه دهد. در نتیجه شاهکارهایی پدید می آورد که او را از سایر شاعران معاصر متمایز می کند. لحن و زبان مشخص او همراه با محتوای نویی که استفاده می کند، سبب خلق شعرهای پر فروغ و کم نظیری در ادبیات معاصر ایران می شود. گهگاه فریادی و خشمی نیز داشته ام. اشعار اخوان در دهه های سی و چهل تحولات فکری تازه ای در جامعه ایجاد کرد و بسیاری از جوانان و روشنفکران آن دوران با اشعار او به نگرش های جدیدی رسیدند.
ویژگی شاخص اشعار اخوان ثالث
اولین و مهم ترین شاخصی که شعر اخوان را به این سطح رسانده و او را از بقیه متمایز می سازد، مطالعه و تحقیق فوق العاده زیاد او در ادبیات کلاسیک است. من در بین شاعران معاصری که همتراز او هستند، شاعری را نمی شناسم که به اندازه اخوان به ادبیات کلاسیک فارسی تسلط داشته باشد. هنگامی که اخوان صحبت می کند، از کلامش تسلط بر ادبیات کلاسیک می بارد و سوار بر ادبیات فارسی است و حتی بر خواندن شعرهای فارسی نیز تسلط شگفت آوری دارد. او هر مطالعه می کند را در خم وجود خود می ریزد و به آن رنگ اخوانی می دهد و در کلام و شعر خود آن را بازنمایی می کند. ویژگی دیگری اخوان ثالث اعتماد به نفس ائ است ویژگی که دیگران را شیفته ی او می کند. وقتی کسی در مقابل اخوان قرار می گرفت، مانند سنگی که به دریا می افتد، می توانست به درون او راه پیدا کند و رنگ اخوان را به خود بگیرد؛ اما در مقابل اخوان شیفته و مجذوب کسی نمی شد و همین امر به کارهایش اصالت می بخشید. ویژگی دیگر صداقت هنری اوست. اخوان هم با خود صادق است و هم با دیگری. به قدری در اشعار او صداقت می بینید که بر دل شما خواهد نشست. از نکته های جالب در اشعار اخوان این است که اگر از هر دو منظر فرم و محتوا وارد شعر او شوید، او را در بالاترین سطح می بینید. از لحاظ موسیقی زبان، هیچ شاعر معاصر دیگری را نمی توان در کنار اخوان قرار داد. جالب است که اشعار اخوان به خودی خود دارای موسیقی است. او بدون اینکه به این موضوع توجه کند به طور ذاتی جوری شعر می گوید که حتی در بیان عادی هم شکل موسیقی به خود می گیرد و نظم دارد.
اخوان ثالث از نگاه چند ادیب
محمدرضا شفیعی کدکنی
«یکی از عوامل اصلی عظمت هنرمندان تناقضی است که در وجود آن ها خود را آشکار می کند. اخوان ثالث نیز از این لحاظ نمودار برجسته ای بود. از یک هنرمند برزگ که چندین تناقض را تا آخر عمر در خود حمل می کند و خوشبختانه هیچگاه نتوانست خود را از شر آن ها نجات دهد. در ارتباط با اکنون و گذشته ایران که برای او تجزیه ناپذیر بودند، او همواره گرفتار نوعی تناقض بود. عشق و نفرت تا حب و بغض توامان او نسبت به باغ بی برگی که رمزی است از ایران معاصر، انگیزه زیباترین خلاقیت های شعری اوست.»
نادر ابراهیمی
«مهدی اخوان ثاث در موجودیتش یک آواز کوچه باغی قدیمی بود. هیچ آهنگی آن کوچه باغی خالص محزون نخواهد شد... ثالث با حرفه ی مقدس عشق به وطن، ناگزیر از شهرهای رویاهای دور با دست های پر از رویا می آید... اگر بزرگانی مانند اخوان ثالث نباشند اثر افکار در لذت بخشیدن به خاک و شیفتگی نسبت به نمادهای ملی و میهنی از بین می رود.»
«اخوان شاعر رندی است که عامترین مختصه اوست و دوره نو اوستایی او را نیز دربرمی گیرد. این رندی که گفتیم، میراث خیام است و گاه حافظ، سبب شده است تا اعتقادات مرحله ای خود را چندان هم به جد نگیرد و حتی خود را به سخره بگیرد که این خود از مختصات رند است. اخوان به شدت به ایران تعلق خاطر داشت.»
«اخوان یک شاعر سیاسی است، بی آنکه به سیاست چندان گرایشی یا از آن چه اطلاع داشته باشد یا صریحا به آن تظاهری بکند. شعر او مدام از وقایع و حوادث سیاسی که در کشور می گذرد، بارور می شود.»
حسین منزوی
««امید» اهل افاده و ادا و اطوار نبود. خودش را نمی گرفت و به راحتی می شد با او صمیمی شد. او به قدری در روابطش ساده و بی تکلف بود که باورت نمی شد یکی از بزرگترین شاعران ایران در مقابلت ایستاده است.»
نجف دریا بندری
«اخوان شاعری را با شعر کهن ارغنون آغاز کرد و با شعر کهن تو را ای کهن بوم و بر دوست دارم پایان داد. فعالیت او به عنوان سراینده شعر نو معترضه مطولی است که در میان این دو هلال قرار می گیرد. رسالت تاریخی او این بود که بهترین سال های عمرش را در خدمت تحول شعر فارسی بگذارد و دفاع در پیشوای شعر نو را در سال هایی که هنوز آن پیشوا سخت نیازمند دفاع بود، بر عهده بگیرد.»
نادر نادرپور
«شعر او یکی از سرچشمه های زلال شعر امروز است و تاثیر آن بر نسل خودش و نسل بعدی مهم است. اخوان میراث شعر و نظریه نیمایی را با هم تلفیق کرد و نمونه ای ایجاد کرد که بدون اینکه از سنت گسسته باشد، بدعتی بر جای گذاشت. اخوان مضامین خاص خودش را داشت، مضامینی در سوگ بر آن چه که در دلش وجود داشت. این سوگ گاهی به ایران کهن بر می گشت و گاه به روزگاران گذشته خودش و اصولا سرشار از سوز و حسرت بود. این مضامین شیوه خاص اخوان را پدید آورد. به همین دلیل در او هم تاثیری از گذشته می توانیم ببینیم و هم تاثیر او را در دیگران یعنی در نسل بعدی می توان مشاهده کرد.»
نمونه اشعار
باغ بی برگی
آسمانش را گرفته تنگ در آغوش
ابر با آن پوستین نمناکش
باغ بی برگی
روز و شب تنهاست
با سکوت پاک غمناکش
ساز او باران، سرودش باد
جامه اش شولای عریانیست
ورجز، اینش جامه ای باید
بافته بس شعله زر تار پودش باد
گو بروید، هر چه در هر جا که خواهد، یا نمی خواهد
باغبان و رهگذران نیست
باغ نومیدان
چشم در راه بهاری نیست
گر ز چشمش پرتو گرمی نمی تابد
ور برویش برگ لبخندی نمی روید
باغ بی برگی که می گوید که زیبا نیست؟
داستان از میوه های سر به گردونسای
اینک خفته در تابوت پست خاک می گوید
باغ بی برگی
خنده اش خونیست اشک آمیز
جاودان بر اسب یال افشان زردش می چمد در آن
سلطان فصل ها، پاییز
آب و آتش
آب و آتش نسبتی دارند جاویدان
مثل شب با روز، اما از شگفتی ها
ما مقدس آتشی بودیم و آب زندگی در ما
آتشی با شعله های آبی زیبا
آه
آب و آتش نسبتی دارند دیرینه
آتشی که آب می پاشد بر آن، می کند فریاد
ما مقدس آتشی بودیم، بر ما آب پاشیدند
آب های شومی و تاریکی و بیداد
خاست فریادی و درد آلود فریادی
من همان فریادم، آن فریاد غم بنیاد
هر چه بود و هر چه هست و هر چه خواهد بود
من نخواهم برد، این از یاد
کآتشی بودیم و بر ما آب پاشیدند
گفتم و می گویم و پیوسته خواهم گفت
ور رود بود و نبودم
همان گونه که رفته است و می رود بر باد
دلتنگی
لحظه دیدار نزدیک است
باز من دیوانه ام، مستم
باز می لرزد، دلم، دستم
باز گویی در جهان دیگری هستم
های! نخراشی به غفلت گونه ام را، تیغ
های، نپریشی صفای زلفکم را، دست
و آبرویم را نریزی، دل
ای نخورده مست
لحظه دیدار نزدیک است.
ویکی پدیا اخوان ثالث
https://fa.wikipedia.org/wiki/%D9%85%D9%87%D8%AF%DB%8C_%D8%A7%D8%AE%D9%88%D8%A7%D9%86_%D8%AB%D8%A7%D9%84%D8%AB
آثار مهدی اخوان ثالث
مجموعه اشعار
- ارغنون
- زمستان
- آخر شاهنامه
- از این اوستا
- منظومه شکار
- پاییز در زندان
- عاشقانه ها و کبود
- بهترین امید
- برگزیده اشعار
- در حیاط کوچک پاییز در زندان
- دوزخ اما سرد
- زندگی می گوید اما باز باید زیست
- تو را ای کهن بوم و بر دوست دارم
- شاملو مردی دوست داشتنی
سایر آثار
- آورده اند که فردوسی
- درخت پیر و جنگل
- پیر و پسرش
- نقیضه و نقیضه سازان
- کتاب مقالات، جلد اول
- بدعت ها و بدایع نیما یوشیج
- عطا و لقای نیما یوشیج
آثار مهدی اخوان ثالث که در کتابچین موجود است
- کتاب مجموعه آثار مهدی اخوان ثالث
- کتاب در حیاط کوچک پاییز - مهدی اخوان ثالث
- کتاب زمستان مهدی اخوان ثالث
- کتاب از این اوستا مهدی اخوان ثالث
- کتاب آخر شاهنامه مهدی اخوان ثالث