دانلود کتاب تک نسخه کامیابی
نویسنده: اندرو متیوس
ناشر : نسل نو اندیش
نویسنده: اندرو متیوس
ناشر : نسل نو اندیش
نام کتاب : تک نسخه کامیابی
نویسنده : اندرو متیوس
ناشر : نسل نو اندیش
مترجم : وحید افضلی راد
تعداد صفحات : 208 صفحه
شابک : 978-964-236-653-8
تاریخ انتشار : 1393
رده بندی دیویی : 158/1
دسته بندی : موفقیت و انگیزشی
نوع کتاب : PDF
قیمت نسخه الکترونیک : 79900 تومان
"تک نسخه کامیابی" / قانون جذب روی خوش به شما نشان می دهد
کتاب حاضر با عنوان اصلی (How life works) اثری از اندرو متیوس (Andrew Matthews) می باشد که با ترجمه ای از وحید افضلی راد، توسط انتشارات نسل نواندیش منتشر شده است.
شما همان چیزی هستید که می اندیشید وآن چیزی در زندگی شما منعکس می شود که شما دقیقا به آن ها اندیشیدید و احساس کرده اید. سرانجام روزی می رسد که درک خواهید کرد که خود شما هستید که این واقعیت را رقم خواهید زد که داشتن بهترین احساس در هر دقیقه و هر ساعت چیزی است که به دست شما محقق می شود.
در بخشی از این کتاب می خوانیم :
"فِرِد بیست سال آزگار همبرگر، دونات و نوشابه خورده است و اضافه وزن دارد. او از این وضعیت خسته شده است. به كتابی بر می خورد كه در آن نوشته شده است: «آنچه در دهان تان می گذارید، اهمیت دارد!» او مقدار زیادی هویج و لوبیا می خرد و چهار روز فقط سالاد می خورد، سپس به این نتیجه می رسد كه «حالم بهتر نشده و همیشه گرسنه هستم!» و به رژیم همبرگر برمی گردد! هر كسی می داند كه چهار روز سالاد خوردن، شروع خوبی است، اما نمی تواند جای بیست سال بدخوری را بگیرد. درمورد تفكر ما هم، وضع به همین منوال است. مری بیست سال با مغزی انباشته از افکار منفی زندگی كرده است: «من بی خاصیتم؛ از زندگی ام بیزارم؛ از كارم متنفرم؛ هیچ وقت نمی تونم بدهی هام رو بپردازم.»
گاهی یك اندیشه ی مثبت و شاد در ذهنش جرقه می زند: «من عاشق گربه م هستم»، اما اغلب مواقع اندیشه هایش از این دست هستند: «زندگی سخت، دشوار و طاقت فرساست، آخرش هم كه باید بمیری!»
سپس مری كتاب الهام بخشی را می خواند كه می گوید: «تو به همان چیزی تبدیل می شوی كه بدان می اندیشی.»
مری می كوشد خود را شاد و موفق تجسم كند و به خود می گوید: «من از مواهب زیادی بهره مندم؛ من یه برنده هستم.» او چهار روز به این تفكر مثبت می چسبد، اما بعد نگاهی به قبض ها و صورت حساب های تلنبار شده اش می اندازد و می گوید: «زندگیم بهتر نشده.» او مایوس می شود: «سخت تر از اونیه كه فكر می كردم، همه ش چرند و مزخرفه.»
نكته اینجاست: شما نمی توانید یک عمر بدخوری را در چند روز اصلاح كنید و نمی توانید یك عمر تفكر مخرب و منفی را تنها درچند روز یا چند هفته با تفكر مثبت جایگزین كنید.
قبل از انكار این واقعیت كه «كیفیت اندیشه های ما كیفیت زندگی مان را معین می كند» باید از خود بپرسیم: «آیا من این فرضیه را به دقت و به تمامی آزموده ام؟»
خلاصه ی كلام
انسان به همان چیزی تبدیل می شود كه به آن می اندیشد. مشكل اینجاست كه اكثر آدم ها بسیار زودتر از آن چه باید، مایوس می شوند.
حال باید این پرسش را مطرح كنیم كه «ماهیت اندیشه چیست؟»"
فصل اول. وقتی اتفاقات بد رخ می دهند
فصل دوم. چه چيزی زندگی شما را كنترل می كند؟
فصل سوم. چرا اتفاقات مشابه در زندگی من تكرار می شوند؟
فصل چهارم. خود را چگونه می بينيم؟
فصل پنجم. انديشه چيست؟
فصل ششم. همان چيزی را به دست می آوری كه آن را احساس می كنی
فصل هفتم. قانون جذب
فصل هشتم. وقتی قانون جذب كفايت نمی كند
فصل نهم. تجسم كنيد!
فصل دهم. جهان، آيینه ی توست
فصل يازدهم. اقدام عملی چقدر اهميت دارد؟
فصل دوازدهم. مقاومت
فصل سيزدهم. رها كنيد!
فصل چهاردهم. وقتی همه چيز نادرست از كار در می آيد
فصل پانزدهم. پذيرش
فصل شانزدهم. بخشش
فصل هفدهم. جسم شگفتانگيز شما
فصل هجدهم. قلب شما
فصل نوزدهم. همه ی ما به يكديگر متصل هستيم
فصل بيستم. الهام و بصيرت
فصل بيست و يكم. راهی بهتر برای رسيدن به اهداف
فصل بيست و دوم. خلاصهای از شيوه ی به بار نشستن زندگی
فصل بيست و سوم. سپاسگزار باشيد
فصل بيست و چهارم. زيستن در لحظه ی حال
فصل بيست و پنجم. به خود عشق بورزيد
فصل بيست و ششم. چرا اينجا هستم؟
موفقیت و کامیابی مفهومی است که احتمالا تصور می کنیم از همان بدو تولد بشر در زندگی انسان حضور داشته و به نوعی پیشران و عامل موفقیت او تا به امروز بوده است. این را می توان قبول کرد که موفقیت مانند علمی از ابتدا تا کنون حضور داشته اما آیا انسان ها از ابتدا با آن آشنا بوده اند، آیا می دانستند همچنین مفهومی در راستای کار آن ها قرار دارد و برای رسیدن به آن می جنگند؟ با قاطعیت می توان پاسخ داد که خیر. یکی از دلایل روشن برای تایید این سخن، به وجود آمدن یک شاخه جدید در علم و در ادبیات برای همین مفهوم هستیم. در حقیقت در هیچ کتاب تاریخی و یا اسطوره ای و افسانه ای به صراحت از این مفهوم سخن گفته نشده و به نوعی دیده نمی شود. همانند یک قانون و یک علمی که هنوز کشف نشده است. اما در عصر نوین، این مفهوم کشف شد، قوانین آن پیدا شد و برای رسیدن به آن مسیرهای بسیاری ساخته شد. اما سوال اصلی اینجاست که آیا مردم گذشته که با این مفهوم آشنایی نداشته اند، موفق نمی شدند؟ و به موفقیت نمی رسیدند؟ یا روی دیگر این سوال این است که آیا مردم در این دوره و در این عصر آیا همگی با دانستن این قوانین و راه های بسیار و ... آیا موفقیت را لمس می کنند و به هرآنچه که می خواهند می رسند؟ همه ما به راحتی و با اطمینان قلب می توانیم پاسخ هر دو سوال را خیر بدهیم. در ادامه می خواهیم با بررسی و تحلیل محتوایی کتاب تک نسخه کامیابی سراغ حل این مشکل برویم که حال که ما قوانین را می دانیم و موفقیت را می شناسیم چرا به آن هدف دلخواه نمی رسیم؟ یک نکته در اینجا لازم است گفته شود و آن این کتاب های آموزشی و روانشناسی معمولا از یک نوع سبک گفتار بهره می برند، از این رو برای تلف نکردن وقت از گفتن در این باره صرف نظر کرده ایم.
آیا می دانید چرا در میدان مسابقه اسب سواری، دید بغل اسب را محدود می کنند؟ برای این که به جلو فقط متمرکز شود و به هیچ عنوان به بغل های خود نگاه نکند تا تمرکزش از بین رود. در حقیقت گاهی شناختن اطراف و تمام قوانین و روابط و ... بجای این که به ما کمک کند ما را دچار سردرگمی می کند و بیش از پیش زنجیر به پای ما می زند. یکی از این شناخت هایی که ظاهرا ذهن ما را درگیر کرده و نمی گذارد دقیقا به جلو پیش برویم. همین شناخت موفقیت می باشد. در حقیقت امروزه آنقدر درگیر این مفهوم شده ایم که اصل داستان و اصل هدف خود را فراموش کرده ایم. برای دانستن این واقعیت هولناک یک آزمایش ساده از خودتان بگیرید. از خودتان بپرسید از زندگی چه می خواهید؟ موفقیت؟ موفقیت در چه؟ زندگی ؟ تحصیل؟ موفقیت در زندگی یعنی چه؟ یک زندگی آرام؟ مرفه ؟
می بینید. ما چنان درگیر این واژه شده ایم و آنقدر به دور دست ها خیره شده ایم که قدم بعدی خود را نمی بینیم. ما می دانیم که در کلیت موفقیت را دوست داریم اما یک عنصر بدیهی را از یاد برده ایم و آن این نکته اساسی می باشد که کلیات را جزئیات می سازند و ما این هدف های کوچک زندگی مان را گم کرده ایم. باید برای رسیدن به اهداف خود مانند اسب باشیم. چشمانمان را ببندیم و تنها به جلو خیره شویم و به سمت هدف خود برویم. موفقیت درست مانند جایزه ای است که برای نفرات برتر یک مسابقه در نظر میگیرند اما آیا بازیکن و مسابقه دهنده برای این جایزه رقابت می کند یا تصاحب رتبه برتر؟ این سوالی است که باید شما در زندگیتان به آن پاسخ دهید.
کل مفاهیم و پارادوکس ها و مشکلات بالا گفته شد تا به این نکته برسیم که برای رسیدن به هدف ( نه به موفقیت ) باید تنها روی آن تفکر کرد و تنها باید روی آن تمرکز کرد. در حقیقت باید این را قبول کرد که همانند اسم کتاب یک نسخه برای موفقیت وجود دارد و آن تمرکز بر روی هدف می باشد. منتهی این کتاب این مفهوم را از زاویه دید دیگری دیده است. این کتاب برای جذاب کردن سخنان خود و به تبع آن خوراندن سخنان خود از ویژگی مرموز سازی استفاده کرده و به نوعی به نیروی معجزه و جادویی دست انداخته است. این گونه که کتاب حاضر به ظاهر معتقد است که هر چیزی را ذهن ما می سازد و این خود ما و تصورات ماست که دنیایمان را می سازد. این دقیقا یک زاویه دید جذاب از همین سخن است که در ذهن ما تنها باید هدف های ما جای داشته باشند تا به آنها برسیم. اما شاید فکر کنید که شاید خود بتوانیم به این مهم برسیم و به کتاب و آموزشی و ... نیازی نداریم. اما اگر چنین بود برای چشمان اسب نیز وسیله ای تعبیه نمی کردند. به نیروی عقل خود غره نشوید، طبیعت و قوانین آن قدرتمند تر از ما هستند. این را باور کنید.
راهنمای نقد و نظر برای کتاب:
برداشت شما از محتوای کتاب چیست؟ مانند یک کارشناس نظر دهید. به نظرات کوتاه مثل خوب عالی و...چین تعلق نمی گیرد