دانلود کتاب یکی در آینه
نویسنده: طاهره زارع (سویدا)
ناشر : روزگار
نویسنده: طاهره زارع (سویدا)
ناشر : روزگار
نام کتاب : یکی در آینه
نویسنده : طاهره زارع (سویدا)
ناشر : روزگار
تعداد صفحات : 72 صفحه
شابک : 978-964-374-711-4
تاریخ انتشار : 1395
رده بندی دیویی : 8فا3/62
دسته بندی : داستان های کوتاه
نوع کتاب : Epub
قیمت نسخه الکترونیک : 36000 تومان
"یکی در آینه"
کتاب حاضر اثری از طاهره زارع (سویدا) می باشد که توسط انتشارات روزگار منتشر شده است.
این مجموعه شامل چندین داستان کوتاه با نام های «سوگل»، «شهر آشوب»، «گل های قالی»، «یکی در آینه»، «برف»، «نفس» می باشد.
در بخشی از این کتاب می خوانیم :
"صداش افتادهبود به جانم. فس، فس ... کپسول اکسیژن است که نفس میکشد یا تو؟ زل میزنم به چشمهات، مثل مردهای هستی که به مردنش وفادار نیست، شبیه زندهای که خودش را به خواب زده. با انگشت شست و اشاره پلکهای چشم راستت را از هم باز میکنم . همان مردمک گشاد که هیچ تکانی نمیخورد. تو مردهای یا زنده؟ خودم را به زور تکان میدهم تا آشپزخانه، شبها راه آشپزخانهی این آپارتمان پنجاه متری چقدر دور میشود، میشود یک دالان، دالان خانهی پدربزرگ که اتاق عمه ملیح آنجا بود، همیشه تاریک بود دالان و همیشه چشمهای شوهر عمه ملیح توی پنجرهاش وول میخوردند. چشمهاش که رنگ عجیبی داشتند، شبیه چشم گربهی پیر کوچه بود. گربهی لاغر عصبانی که حتی سگها هم از دیدنش ابا داشتند. من تا برق چشمهاش را توی تاریکی میدیدم یک نفس میدویدم، چقدر راه دالان دراز بود. به حیاط که میرسیدم، تالاپ و تولوپ قلبم میپیچید توی سرم و بعد پهن میشدم روی زمین. چشمش شبیه تو بود شبیه وقتهایی که بیدار بودی، یک بویی میداد دالان، بوی سوسکهای مردهی مسیر اتاق خواب تا آشپزخانه، که فقط شبها پیدایشان میشود و صبح هیچ خبری از آنها نیست. همیشه میترسم یک شب که کورمال کورمال میروم به سمت آشپزخانه پام برود روی سر یا شکم یکیشان! «اگه حامله باشه و من لهش کنم، میشن دو نفر ، دو نفر که من کشتمشون، من ...»"
سوگل
شهر آشوب
گل های قالی
یکی در آینه
برف
نفس
راهنمای نقد و نظر برای کتاب:
برداشت شما از محتوای کتاب چیست؟ مانند یک کارشناس نظر دهید. به نظرات کوتاه مثل خوب عالی و...چین تعلق نمی گیرد