×

جستجو

×

دسته بندی ها

×
توجـه
برای استفاده از نسخه ویندوزی به رمز عبور نیاز دارید درصورتیکه رمزعبور ندارید بعدازنصب، بر روی لینک " رمز عبور را فراموش کرده ام" کلیک کنید.
دانلود نسخه ویندوز

دانلود کتابهای احمدرضا احمدی

کتابهای الکترونیک، زندگی نامه و آلبوم تصاویر احمدرضا احمدی

احمدرضا احمدی

زادگاه : کرمان

ملیت : ایرانی

تاریخ تولد : ۳۰ اردیبهشت ۱۳۱۹

پیشه : نویسنده و شاعر،مدرس، ویراستار،صداپیشه

بیشتر...

سبک نوشتاری: شعر سپید، موج نو و نثر

آثار

زندگینامه

چکیده

احمدرضا احمدی یکی از شعرا، نویسندگان، منتقدان هنری، صداپیشه و هنرپیشه های ایران می باشد. او در تاریخ 30 اردیبهشت 1319 در شهر کرمان به دنیا آمد. احمدرضا احمدی در حرفه ی داستان نویسی و ویراستاری نیز دست داشته است. از او آثار منظوم و منثور گوناگونی انتشار یافته که بسیاری از آنها به زبان های مختلفی در دنیا ترجمه شده اند. سبک نوشتاری او شعر سپید، موج نو و نثر می باشد. احمدی برای سنین بزرگسال و کودکان آثار متنوعی نوشته است. جای پای عاشقان در برف مانده است، بدون دریا از قایق می نویسم، مژدگانی به یابنده، دخترک ماهی تنهایی، عروس و داماد زیر باران، این همه بادکنک های رنگی و ...از جمله آثار او است. یکی از علل شهرت احمدرضا، پرداختن به ادبیات کودک و نوجوان در کانون پرورش فکری بوده است.

 

شرح حال کاملی بر زندگی نویسنده احمدرضا احمدی

دوران کودکی

احمدرضا احمدی در خانواده ای پرجمعیت (7 نفره) به دنیا آمد. او فرزند آخر خانواده بود. پدرش کارمند وزارت دارایی بوده است. احمدرضا دوران ابتدایی را در مدرسه کاویان کرمان گذراند. هگامی که احمدرضا 7 ساله شد، یعنی در سال 1326، تمام خانواده به تهران نقل مکان کردند؛ زمانی که شعر نوی نیمایی بر سر زبان ها افتاده بود. احمدی، برای ادامه تحصیل در مدارس ابتدایی ادب و صفوی ثبت نام شد. همچنین دوران دبیرستان را در مدرسه دارالفنون تمام کرد.

 

ازدواج

احمدرضا احمدی در سال ۱۳۶۱ با شهره حیدری ازدواج کرد. این دو فرزندی به نام ماهور دارند.

 

تاثیر سبک نیمایی

احمدرضا احمدی سبک شعر نیمایی را برای سُرایش انتخاب کرد؛ زیرا بر آن بود تا بتواند در شعر معاصر حرکت جدیدی کند.

 

سبک احمدرضا احمدی

سبک نوشتاری احمدی، به شیوه نوین بوده و از نوع شعر سپید، موج نو و نثر می باشد. او در جایی گفته بود: در کلاس ششم ابتدایی کتاب طرح را با کمک دوستانم، مسعود کیمیایی و فرامرز قریبیان چاپ کردم. تعداد کتاب ها ۵۰۰ جلد بود. این کتاب غوغایی به پا کرد. علی اصغر حاج سیدجوادی که سردبیر کتاب ِهفته بود، از این کتاب استقبال زیادی کرد. کیمیایی و قریبیان، نصف کتاب ها را در ادارات پیش فروش کرده بودند. مرتضی ممیز یک شعر از این کتاب را در کتاب ِهفته چاپ کرد؛ مرتضی ممیز پدر تعمیدی این شعر بود.

 

جوایز و افتخارات

احمدی تاکنون جوایز زیادی را در داخل و خارج از کشور به دست آورده است. او برای جایزه هانس کریستین اندرسن نامزد شده بود. همین باعث شد تا نام او برای مدت ها بر ذهن هنر دوستان نقش ببندد. بعد از کسب جایزه اندرسن، در مراسم بزرگداشت خود در کانون پرورش فکری کودک و نوجوان این طور سخنرانی کرد: احمدرضا چه این جایزه را دریافت کند و چه نکند، همیشه احمدرضا احمدی خواهد ماند و امیدوار است. احمدی در سال 1378 برگزیده ی سومین جایزه شعر خبرنگاران شد. همچنین در همان سال تندیس "مداد پرنده" را از کانون پرورش فکری دریافت کرد. او در سال 1385 برگزیده ی  پنجمین دورهٔ جایزه بیژن جلالی شد. در سال 1390 نیز، برای جایزهٔ جهانی آسترید لیندگرن نامزد شد.

 

شروع کار شعرسرایی

احمدرضا احمدی کار سرودن را از سن 20 سالگی به طور جدی شروع کرد. نخستین مجموعهٔ شعری او را به نام طرح در سال ۱۳۴۱ منتشر شد.

احمدرضا احمدی

 

کار هنری و سینمایی

احمدی در سنین جوانی در حالیکه دوران دبیرستان را می گذراند، با اهالی موسیقی و سینما وارد رابطه دوستی شد. آن زمان بود که احمدرضا احمدی به کارهای دوبلوری و صداپیشگی، نقش آفرینی در فیلم های مستند، سینمایی و پویا نمایی وارد شد. او برای اولین بار در سال 51 در فیلم سینمایی پستچی اثر داریوش مهرجویی بازی کرد.

 

استخدام در کانون پروش فکر کودک و نوجوان

احمدرضا احمدی در سال 1349 به عنوان مدیر تولید موسیقی در کانون پرورش فکری کودک و نوجوان استخدام شد. بعد از گذشت 9 سال در کانون، به عنوان ویراستار تغییر سمت پیدا کرد. در نهایت در سال 73 در کانون بازنشسته شد.

 

یادمان ها و بزرگداشت های احمدی

تاکنون مراسمات بزرگداشت زیادی برای این نویسنده بزرگ برگزار شده است. مراسمی به نام خواب یک سیب، با همت متولیان خانه ای که احمدرضا 40 سال از عمر خود را در آن گذراند، برگزار شد.

همچنین در سال 78 یادواره ای توسط کانون برای احمدرضا برگزار شد.

 

شروع موسیقی و ترانه

احمدی در موسیقی از آهنگسازان بی شمار و بنامی بهره می گرفت. او موسیقی را متناسب با صدای شاعر تنظیم می نمود. احمدرضا احمدی در این راه برای شاعران بزرگی همچون مهدی اخوان ثالث، فریدون مشیری و شهریار موسیقی ضبط و تدوین می کرده است. او تمام این کارها را با دقت و پویش فراوان انجام می داده است.

  • آلبوم رباعیات خیام

احمدی در ابتدا بر آن آمد تا رباعیات خیام را ضبط و تدوین کند. او این کار را با کمک شاملو انجام داد؛ زیرا شاملو در این زمینه تجربه و دقت کافی داشته و قبلتر هم به ضبط اشعار حافظ و مولانا پرداخته بوده است. بعد از گذشت زمانی، تصمیم گرفت با کمک فریدون شهبازیان برای هر رباعی قطعه ی جداگانه ای بسازد. برای بعضی از قطعه ها که نیاز به خواننده بود، از محمدرضا شجریان استاد آواز ایران کمک می گرفتند. استاد شجریان با تکنیک های هرچه تمام خود این قطعات را انجام می داد.

احمد احمدی

 

فیلم های احمدرضا احمدی

همانطور که گفتیم، احمدی در بسیاری از فیلم های سینمایی نقش آفرینی کرده است. از جمله فعالیت های او در این زمینه می توان به موارد زیر اشاره کرد:

  • فیلم سینمایی پستچی – کارگردان داریوش مهرجویی
  • مستندهای وقت خوب مصائب وبانو مرا دریاب – کارگردان ناصر صفاریان
  • مستند بلند تاریخ ترانه در ایران: شب شیدایی – کارگردان ناصر صفاریان
  • تیره و فرفره – گل های شمعدانی – کارگردان نیما عباس پور
  • گوینده متن فیلم بانوی اردیبهشت – کارگردان رخشان بنی اعتماد
  • گوینده متن فیلم نار و نی – کارگردان سعید ابراهیمی فر
  • نویسنده پویا نما فیلم ملک خورشید – کارگردان علی اکبر صادقی
  • دستیار کارگردان فیلم پنجره – کارگردان جلال مقدم

 

آثار احمد رضا احمدی

ویکی پدیای احمدرضا احمدی

https://en.wikipedia.org/wiki/Ahmadreza_Ahmadi

آثار و کتاب های احمدی برای بزرگسالان

  • نمایشنامه های شاعر (4 جلد)
  • قطار از ریل خارج شد
  • جای پای عاشقان در برف مانده است
  • بدون دریا از قایق می نویسم
  • آوازخوان آوازش را در باران تا سپیده ادامه داد
  • از بارانی که دیر بارید
  • بر دیوار کافه
  • روزی برای تو خواهم گفت
  • یادگار عشق و حرمان مدام
  • چای در غروب جمعه روی میز سرد می شود
  • میوه ها طعم تکراری دارن
  • سفر
  • دفترهای واپسین (در چند جلد: اول، دوم، سوم، چهارم، پنجم، ششم، هفتم)
  • دفترهای سال خوردگی - در چند جلد از دفتر اول تا دفتر هفتم اسامی به ترتیب: در این کوچه ها گُلِ بنفشه می روید: باران، چترهای کهنه در باران باز نمی شدند: حرمان، پس از فراغت های مدام: نیستی، به درخت انار رسیدم انارها شکسته بودند: عشق، در انتهای کوچه در باران شمع را روشن می کنیم: تنهایی، روزی که ما سوار قطار شدیم: هوا ابری بود، می خواستم روزی گریه کنم: سیب سرخ
  • هزار اقاقیا در چشمان تو هیچ بود
  • ساعت ۱۰ صبح بود
  • همه شعرهای من
  • دیگر در خانه پسرک هفت صندلی بود

 

آثار و کتاب های احمدی برای کودکان

  • احمدرضا احمدی از ایوان خانه شان فرار کرد
  • پسرکی به نام احمدرضا احمدی گم شده است
  • مژدگانی به یابنده احمدرضا احمدی
  • در به در به دنبال احمدرضا احمدی
  • عروس و داماد زیر باران
  • ناگهان چراغ ها روشن شدند
  • پروانه روی بالش من به خواب رفته بود
  • دخترک ماهی تنهایی
  • باران دیگر نمی بارید
  • این همه بادکنک های رنگی
  • پسرک و دوازده ماه سال
  • ناگهان چراغ ها روشن شدند
  • عزیز من
  • قافیه در باد گم می شود
  • عاشقی بود که صبحگاه دیر به مسافرخانه آمده بود
  • بهار بود
  • باز هم نوشتم صبح، صبح شد
  • نوشتم باران، باران بارید
  • نثرهای یومیه
  • هزار پله به دریا مانده است
  • شب روز اول و صبح روز هفتم
  • مزرعه گل های آفتابگردان
  • من حرفی دارم که فقط شما بچه ها باور می کنید
  • مسافران هواپیمای سفید رنگ
  • ما روی زمین هستیم
  • من فقط سفیدی اسب را گریستم
  • طرح
  • روزنامهٔ شیشه ای
  • وقت خوب مصائب
  • دری به سوی دریا
  • به سوی تو می آیم
  • به خاطر غنای این اندوه دستان ما را بگیر
  • قصه های پدربزرگ
  • پسرک دریا را نگاه کرد و گفت
  • می گویند بیرون از این اتاق برف می بارد
  • بهاریه
  • در یک شب مهتابی که شب چهاردهم ماه بود
  • پسرک تنها روی برف
  • در باغ بزرگ باران می آید
  • نشانی
  • برف هفت گل بنفشه را پوشاند
  • رنگین کمانی که همیشه رخ نمی داد
  • روزی که مه بی پایان بود
  • اسب و سیب و بهار
  • یک منظومهٔ دیریاب در برف و باران یافت شد و...

 

آثار ترجمه شده احدرضا احمدی به زبان های دیگر

  • موج های دریا یک بطری را به ساحل آوردند به فرانسوی
  • پرندگان بی بال به عربی
  • خرگوش سفیدم همیشه سفید بود به ارمنی
  • ندانستی گل حقیقت گیاه است به فرانسوی
  • اشعاری به ترکی آذربایجانی، ایتالیایی، ژاپنی، عربی و آثاری دیگر.

 

در زیر یکی از اشعار احمدی را آورده ایم:

صدای تو را

از پشت شیشه های مه آلود با من حرف می زدی
صورتت را نمی دیدم
به شیشه های مه آلود نگاه کردم
بخار شیشه ها آب شده بود
شفاف بودند، اما تو نبودی
صدای تو را از دور می شنیدم
تو در باران راه می رفتی
تو تنها در باران زیر یک چتر به انتهای خیابان رفتی
از یک پنجره در باران صدای ویلن سل شنیده می شد
سرد بود
به خانه آمدم
پشت پنجره تا صبح باران می بارید


 


آثار احمدرضا احمدی که در کتابچین موجود است

  1. کتاب دری به سوی دریا

لینک کوتاه

http://ketabch.in/a/5982