×

جستجو

×

دسته بندی ها

×
توجـه
برای استفاده از نسخه ویندوزی به رمز عبور نیاز دارید درصورتیکه رمزعبور ندارید بعدازنصب، بر روی لینک " رمز عبور را فراموش کرده ام" کلیک کنید.
دانلود نسخه ویندوز

دانلود کتابهای رودکی

کتابهای الکترونیک، زندگی نامه و آلبوم تصاویر رودکی

رودکی

نام اصلی : ابوعبدالله جعفر ابن محمد بن حکیم بن عبدالرحمن بن آدم

زادگاه : شهر پنجکنت یا بنج رودک، واقع در تاجیکستان

تاریخ تولد : 4 دی 237 هجری شمسی مصادف با ۲۵ دسامبر ۸۵۸ میلادی و ۱۱ رمضان ۲۴۴ قمری

پیشه : شاعر، نویسنده

بیشتر...

شهرت: رودکی، استاد شاعران، پدر شعر فارسی

تاریخ وفات: 319 هجری شمسی و 329 هجری قمری

محل دفن: روستای بنج رودک در حدود 170 کیلو متری شمال شهر دوشنبه واقع در کشور تاجیکستان

آثار

زندگینامه

چکیده

ابوعبدالله جعفر بن محمد بن حکیم بن عبدالرحمن بن آدم که از تخلص رودکی در سروده های خود استفاده می کرد، در روز چهارم دی سال 237 در شهر پنجکنت یا بنج رودک، واقع در تاجیکستان، دیده به جهان گشود. وی اولین شاعر پارسی سرای ایرانی بود که در دوره ی سامانیان، در قرن چهارم هجری قمری می زیست. از آن جا که این شاعر برجسته در روستای رودک به دنیا آمده بود، تخلص رودکی را برای خود انتخاب کرد. رودکی را به سبب تبحر و مهارت بالایی که در سراییدن شعر داشت، لقب استاد شاعران داده اند و او را پدر شعر فارسی دانسته اند. روایت است که رودکی در حدود یک میلیون و سیصد هزار بیت شعر و همچنین شش مثنوی سروده است؛ اما از این تعداد بیت، تنها 1047 بیت برای ما باقی مانده است که شامل قصیده، غزل و رباعی می شوند. از کتاب های رودکی می توان به کلیله و دمنه و سندباد نامه اشاره کرد که به نظم نوشته شده اند. رودکی سمرقندی در سال 319 شمسی در سن 82 سالگی دار فانی را وداع گفت. آرامگاه او هم اکنون در زادگاهش، پنجکنت قرار دارد.

رودکی

شرح کامل زندگی رودکی

دوران کودکی و جوانی رودکی

متاسفانه اطلاعات کاملی درباره ی دوران کودکی رودکی در دست نیست، اما گفته شده است که رودکی قرائت قرآن را در سن هشت سالگی یاد گرفته و آن را حفظ کرده است. او از همان زمان کودکی به سرودن شعر علاقه داشت. همچنین گفته می شود که او در شهر سمرقند به مدرسه رفته بوده است.

 

حضور در دربار سامانیان

زمانی که رودکی جوان بود به دعوت بلعمی، یکی از وزیران دربار سامانی، توانست به دربار سامانیان راه پیدا کند. وی در آن جا به شاعر ندیم نصر بن احمد بن اسماعیل، پادشاه قدرتمند آن زمان، تبدیل شد. رودکی توانست در این مقام به ثروت فراوانی دست پیدا کند، چرا که در آن زمان علم و فرهنگ و اقتصاد ایران در دوران اوج خود بود به طوری که برخی آن دوران را دوران رنسانس ایران می دانسته اند. او آن چنان در نزد حاکمان محبوب بود که بسیاری از شاعران به جایگاهش غبطه می خوردند. هر چند که او در سال های پایانی عمرش مورد بی مهری پادشاهان و قدرتمندان قرار گرفت و به زادگاه خود بازگشت.

 

رودکی، پدر شعر فارسی

رودکی در سراییدن غزل و قصیده و مثنوی توانایی بالایی داشت و همچنین می گویند که او رباعی را خلق کرده است. وی در مدیحه سرایی های خود از سبک خراسانی استفاده می کرده است. اکثر کتاب ها و سروده های رودکی سمرقندی امروزه از دست رفته اند. از جمله کتاب کلیله دمنه ی او. در اشعار رودکی می توان قدرت بیان شیوا و زیبای او را به خوبی حس کرد. همچنین اشعار او از استحکام و انسجام بسیار بالایی برخوردار هستند. پیچیدگی، شادی گرایی، علم و خرد و دانش در شعر های او موج می زند. او در شعر هایش تمام جهان را بی اعتبار می دانسته و به دنبال رسیدن به شادی و خوشبختی واقعی بوده است. این ویژگی ها تاثیر والایی در جان و روح خواننده می گذارند. همچنین علاوه بر مفاهیم شادی افزا و نشاط انگیز او در شعر هایش پند و موعظه نیز می داده است. برخی این گونه از سروده های او را شبیه به سخنان شهید بلخی دانسته اند. مروری در آثار و اشعار رودکی مشاهده می کنیم که وی در حدود 35 وزن گوناگون داشته است. درباره ی قالب های شعری که رودکی استفاده می کرده است مشخصا می توان گفت که او به قالب قصیده علاقه ی بیشتری داشته است. با توجه به قصاید زیبای او و مخصوصا قصیده ی "مادرمی" می توان این طور عنوان کرد که رودکی کسی بوده که ساختار قصیده را به کامل ترین شکل سنتی خود آورده است.

شاعران بسیاری از رودکی تاثیر پذیرفته و از محتوا و سبک شعری او تقلید کرده اند. حتی برخی از شاعران نامدار، برای مثال کسایی مروی، گاها مصراع یا ابیاتی را از شعر رودکی تضمین کرده اند.

دیوان رودکی سمرقندی

 

کتاب ها و مطالبی که درباره ی رودکی نوشته شده است

کتاب ها و مقالات بسیار زیادی درباره ی رودکی و سبک شعر او نوشته شده است. "استاد رودکی" نوشته ی صدرالدین عینی و سمینوف، "نمونه ی فولکلور در رودکی" نوشته ی عبدالغنی میرزایف، "شاعران هم عصر رودکی" به قلم احمد اداره چینی گیلانی و "رودکی و انکشاف غزل در عصر های 10 – 15" نوشته ی میرزایف از نمونه کتاب هایی هستند که درباره ی او نوشته شده اند.

همچنین بزرگان و پژوهشگرانی همچون حمید زرین کوب، مجتبی مینوی، عارف نوشاهی، سعید نفیسی، جلال الدین همایی، مسعود فرزاد، هوشنگ محمدی افشار و مریم صادقی درباره ی وی مقالات معتبری را منتشر کرده اند.

 

 

نابینایی شاعر

بسیاری از شاعران و صاحب نظران، از جمله محمد عوفی، فردوسی و یا ناصر خسرو معتقدند که رودکی از ابتدای تولد نابینا بوده است و در این باره اشعاری نیز سروده اند. در این زمینه می توان به شعری که ابو منصور محمد بن احمد توسی متخلص به دقیقی سروده است اشاره داشت:

استاد شهید زنده بایستی وان شاعر تیره چشم روشن ببین

با این همه این مسئله نمی تواند کاملا درست باشد. شعر هایی از رودکی باقی مانده که در آن ها شاعر به زیبایی طبیعت و بهار را توصیف کرده است. برخی از این شعر ها نشان از آن دارند که وی بینا بوده است. بیت زیر نمونه ای از طبع لطیف و ذوق شاعرانه ی رودکی را نشان می دهد:

لاله میان کشت بخندد همی ز دور چون پنجه ی عروس به حنا شده خضیب

نفاط برق روشن و تندرش طبل زن دیدم هزار خیل و ندیدم چنین مهیب

اشعار دیگری نیز موجود هست که رودکی در آن ها صراحتا از فعل دیدن استفاده کرده. از این روی اغلب اندیشمندان، امروزه معتقدند که آن چه محمود بن عمر نجانی در کتاب بساتین الفضلاء آورده، واقعیت دارد و رودکی در اواخر عمر نابینا شده است. سعید نفیسی، محقق و پژوهشگر ایرانی نیز ادعا دارد که رودکی نابینای مادرزاد نبوده است؛ اما با این وجود بوده اند کسانی که اعتقاد داشته اند این اشعار دلیل محکمی برای بینا بودن رودکی نیستند. از جمله ی آن ها می توان به بدیع الزمان فروزانفر اشاره کرد که رودکی را با یکی از شاعران نابینای عرب زبان به نام بشار بن برد مقایسه کرده بود.

سرانجام پروفسور گراسیموف اهل روسیه هم در سال 1970 میلادی پیکر و جمجمه ی رودکی را مورد بررسی قرار داده و ادعا کرد که چشم های رودکی با فلزی داغ کور شده اند. همچنین آثار شکستگی های متعددی نیز بر استخوان های او مشخص شد که می تواند نشان گر شکنجه شدن او باشد. این که چگونه چنین اتفاقی افتاده است مشخص نیست. برخی معتقدند گرایش او به مذهب اسماعیلی می تواند علت این مطلب باشد.

 

استعداد در زمینه ی موسیقی

 رودکی سمرقندی علاوه بر مهارت در شاعری در نوازندگی چنگ نیز بسیار خبره بوده است. در کتاب چهار مقاله که توسط نظامی عروضی نوشته شده است، آمده که زمانی ابونصر به هرات سفر می کند و به خاطر هوای خوب آن جا بازگشت به پایتخت را مدام عقب می اندازد. به گونه ای که چهار سال تمام در هرات ماندگار می شود. اطرافیان و ملازمان دربار نیز از رودکی می خواهند تا هنر خود را رو کرده و شاه را به بازگشت ترغیب نماید. او ترانه ی "بوی جوی مولیان" را همراه با نوازندگی خود برای ابونصر سامانی خوانده بود. این شعر و آهنگ آن قدر در نظر ابو نصر شیرین آمد که پس از آن بدون کفش از هرات به بخارا رفت.

 

کتاب کلیله و دمنه ی منظوم

کلیله و دمنه مهم ترین اثر منظومی است که رودکی به تحریر آورده است. داستان این کتاب که از زبان حیوانات نقل می شود به ماجرا های میان حیوانات می پردازد. اصل کتاب کلیله و دمنه به زبان هندی می باشد که در زمان ساسانیان برزویه طبیب آن را به دستور بزرگمهر به فارس ترجمه کرد. رودکی نیز این کتاب را به صورت نظم درآورده و منتشر کرده است. فردوسی ماجرای منظوم شدن آن توسط رودکی را در شاهنامه ی خود به روشنی توضیح داده است. آن طور که فردوسی باور داشته رودکی در هنگام سراییدن این منظومه کاملا نابینا بوده است. شیخ بهایی، حکیم و مورخ ایرانی، هم در کتاب کشکول خود گفته است که این کتاب در حدود دوازده هزار بیت را در بر داشته است؛ اما هم اکنون تمام این ابیات در دسترس ما نیست. در ادامه چند بیت از این منظومه را می خوانید:

دمنه را گفتا که تا این بانگ چیست با نهیب و سهم این آوای کیست؟

دمنه گفت او را: جز این آوا دگر کار تو نه هست و سهمی بیشتر

 

سندباد نامه

یکی دیگر از آثار رودکی سندباد نامه می باشد. این کتاب در اصل به زبان هندی نوشته شده بوده و در دوران ساسانیان به ایران هم رسیده بوده است؛ و اما در دوره ی سامانیان این کتاب به امر نوح بن نصر سامانی به زبان فارسی بر گردانده شد. رودکی نیز این کتاب را به صورت منظوم در آورده بوده است.

آن گرنج و آن شکر برداشت پاک وندر آن دستار آن زن بست خاک

آن زن از دکان فرود آمد چو باد پس فلرزنگش بدست اندر نهاد

 

مثنوی های دیگری از رودکی

رودکی علاوه بر دو مثنوی کلیله و دمنه و سندباد نامه، شش مثنوی دیگر نیز سروده است. متاسفانه ابیات زیادی از آن ها باقی نمانده است. برای مثال از مثنوی مطوی موقوف از بحر سریع تنها سه بیت بر جای مانده. نام دیگر مثنوی ها عبارتند از مسدس اخرب مقبوض محذوف از بحر هزج، مثنوی مسدس محذوف از بحر مضارع، مثنوی اصلم مسبغ از بحر خفیف، مثنوی مثمن مقصور از بحر متقارب و مثنوی مسدس مقصور از بحر هزج.

 

مرگ رودکی

رودکی چند سال پایان عمرش را در تنهایی و به دور از پادشاهان گذرانده بود. پس از آن که امیر نصر بن احمد بن اسماعیل از حکومت برکنار شد، رودکی هم ناچار شد بخارا را ترک کند. او که در اواخر عمرش مقام و منزلت پیشین را نزد درباریان نداشت به بنج رودک، بازگشت و در سال 319 هجری شمسی و یا 329 هجری قمری درگذشت. وی در این چند سال پایانی عمر خود شعر هایی سراسر گلایه و شکایت از زندگی می سرود.

در نیمه ی قرن بیستم میلادی، صدرالدین عینی، بنیان گذار ادبیات فارسی تاجیکی، با توجه به تذکره ها و سند های تاریخی توانست آرامگاه رودکی را در یک گورستان قدیمی واقع در روستای بنج رودک کشف کند. پس از پیدا شدن مقبره ی او پرفسور گراسیموف روسی بررسی های خود را بر روی بقایای پیکر رودکی آغاز کرد. در نتیجه ی این تحقیقات آن ها موفق شدند تا با توجه به اشعار خود شاعر چهره ی او را ترسیم کنند.

آرامگاه رودکی هم اکنون نیز در همان روستای بنج رودک در حدود 170 کیلو متری شمال شهر دوشنبه واقع در کشور تاجیکستان قرار دارد. بر بالای مقبره ی او بقعه ای هشت ضلعی با گنبدی دایره ای شکل ساخته شده است. گروهی از کاشی کاران ماهر ایرانی نیز از شهر نیشابور به دعوت وزارت فرهنگ تاجیکستان به تاجیکستان سفر کردند تا آرامگاه رودکی را مرمت کنند.

 

ابوعبدالله جعفر بن محمد بن حکیم بن عبدالرحمن بن آدم

 

نمونه ی اشعار رودکی

  • به سرای سپنج مهمان را

دل نهادن همیشگی نه رواست

زیر خاک اندرونت باید خفت

گر چه اکنونت خواب بر دیباست

با کسان بودنت چه سود کند؟

که به گور اندرون شدن تنهاست

یار تو زیر خاک مور و مگس

چشم بگشا، ببین: کنون پیداست

آن که زلفین و گیسویت پیر است

گر چه دینار یا درمش بهاست

چون ترا دید زرد گونه شده

سرد گردد دلش، نه نابیناست

  • پیشم آمد بامداد آن دلبر از راه شکوخ

با دو رخ از شرم لعل و با دو چشم از سحر شوخ

آستین بگرفتمش، گفتم که: مهمان من آی

داد پوشیده جوابم: مورد و انجیر و کلوخ

  • از دوست بهر چیز چرا بایدت آزرد؟

کین عیش چنین باشد گه شادی و گه درد

گر خوار کند مهتر، خواری نکند عیب

چون بازنوازد، شود آن داغ جفا سرد

صد نیک به یک بد نتوان کرد فراموش

گر خار بر اندیشی خرما نتوان خورد

او خشم همی گیرد، تو عذر همی خواه

هر روز به نو یار دگر می نتوان کرد

 

مجسمه رودکی

ویکیپدیای رودکی

https://fa.wikipedia.org/wiki/%D8%B1%D9%88%D8%AF%DA%A9%DB%8C

 

آثار رودکی

  • کلیله و دمنه
  • سندباد نامه

 


آثار رودکی که در کتابچین موجود است

  1. کتاب قصاید و قطعات رودکی
  2. کتاب رباعیات رودکی
  3. کتاب دیوان اشعار رودکی

لینک کوتاه

http://ketabch.in/a/3526