×

جستجو

×

دسته بندی ها

×
توجـه
برای استفاده از نسخه ویندوزی به رمز عبور نیاز دارید درصورتیکه رمزعبور ندارید بعدازنصب، بر روی لینک " رمز عبور را فراموش کرده ام" کلیک کنید.
دانلود نسخه ویندوز

دانلود کتابهای علی شریعتی

کتابهای الکترونیک، زندگی نامه و آلبوم تصاویر علی شریعتی

علی شریعتی

نام اصلی : علی شریعتی مزینانی

زادگاه : سبزوار در روستای مزینان

ملیت : ایرانی

تاریخ تولد : دوم آذر ماه سال 1312

پیشه : جامعه شناس، نویسنده و پژوهشگر دینی

بیشتر...

تاریخ وفات: بیست و نهم خرداد ماه سال 1356

علت فوت: حمله قلبی

محل دفن: دمشق

آثار

زندگینامه

چکیده

علی شریعتی مزینانی (Ali Shariati)، آذر ماه 1312 در سبزوار (مزینان)، در خانواده ای اهل دین و سنت چشم به جهان گشود. چنان شیفته ی علم آموزی بود که علاوه بر دوران مدرسه اش، در محضر پدرش نیز که مردی پارسا، زاهد، عالم به علوم نقلی وعقلی و از اساتید بزرگ دانشگاه فردوسی مشهد بود نیز کسب علم و فضیلت می کرد.

او نیز راه پدرش را پیش گرفت و با ورود به دانشگاه فردوسی مشهد، به تحصیل در رشته ی ادبیات پرداخت و در همین دوران بود که با همسرش، پوران شریعت رضوی، آشنا شد.

البته فعالیت های این معلم به حوزه ی ادبیات  محدود نشد.

او در زمینه های مختلف سیاسی، فرهنگی و دینی به فعالیت پرداخت و امور فرهنگی بسیاری نیز انجام داد از جمله فعالیت در حسینیه ارشاد. او به خصوص در زمینه ی جامعه شناسی دینی، تاریخ شیعه و معارف اسلامی مطالعه داشت و اثار گرانبهایی را در ارتباط با همین حوزه برای فرهنگ ایرانی_اسلامی به یادگار گذاشت.

آراء و فضای فکری او را به قدری موثر در فرنگ به شکل گیری انقلاب اسلامی دانسته اند که لقب، معلم انقلاب را به او می دهند.

از آاثار او میتوان به: «کویر»، «زن»، «اسلام شناسی»، «فاطمه، فاطمه است» و «تاریخ تمدن» اشاره کرد.

او سرانجام در 29 خرداد 1356 در 43 سالگی جاودانه شد.

دکتر شریعتی

 

شرح کاملی بر زندگینامه دکتر شریعتی

فعالیت های معلم انقلاب، قبل و بعد از رفتن به فرانسه

علی شریعتی که ما او را با عنوان "معلم انقلاب " می شناسیم، در خانواده ای مذهبی متولد شد. پدر او استاد محمدتقی شریعتی، موسس کانون حقایق اسلامی بود و مادرش، زهرا امینی، زنی روستایی و با اقتدار بود

دکتر علی شریعتی دوران دبستان خود را با شرایطی ناپایدارو ناآرام آغاز کرد. در سن 7 سالگی بعد از اشغال کشور توسط متفقین او را به روستا فرستادند.

شریعتی بعد از تکمیل تحصیلات مقدماتی خود وارد دانش سرا شد و به کارموردعلاقه اش، آموزگاری پرداخت. در سال 1334 باز هم به سمت دانش آموزی رفت و وارد دانشکده ادبیات دانشگاه فردوسی مشهد شد. در همین دوران با همسرش "پوران شریعت رضوی " آشنا شد و بایکدیگر ازدواج کردند. حاصل این ازدواج، چهار فرزند به نام های احسان، سوسن، سارا و مونا است.

دیری نپایید که با نشان دادن استعداد شگرف و هوش درخشانش توانست بورسیه ی تحصیلی بگیرد و برای ادامه ی تحصیلش در زمینه ی جامعه شناسی و تحقیق در باب تاریخ و فرهنگ اسلامی به فرانسه رفت و آنجا نزد اساتید برتری مانند سارتر، تحصیل کرد.

در کنار مرور زندگی تحصیلی شریعتی نباید از فعالیت های سیاسی او غافل شویم. دوران تحصیل علی شریعتی با نهضت ملی نفت در ایران که سردمدار آن دکتر مصدق است همزمان شده بود. شریعتی نیز با نوشته های محکم از این حرکت دفاع می نمود.

در فرانسه نیز، با سازمان آزادی بخش الجزایر پیوست و مقاله ای تحت عنوان "به کجا تکیه کنیم " نوشت و آن را در نشریات فرانسه منتشر کرد که همین فعالیت او باعث گرفتاری اش در زندان پاریس شد.

البته این بخت شوم و ناگوار نه فقط در فرانسه بلکه در ایران هم گریبان گیر وی شد. در سال 1343 در حالی که شریعتی درحال بازگشت به ایران بود در مرز ترکیه، دستگیر و به مدت چند ماه در زندان قلعه زندانی شد.

اما همه این اتفاقات مانع رشد این استعداد درخشان نشد. او پس از آزادی از زندان دوباره از نو شروع کرد.

مدتی به عنوان معلم کلاس چهارم در یک روستای دورافتاده تدریس کرد و دوباره چنان با سرعت پله های رشد را طی کرد و به عنوان استادیار تاریخ وارد دانشگاه مشهد شد.

با اتکا به قدرت تکلم قوی و تفکر ریشه دارش از او به عنوان مسئول امور فرهنگی در حسینیه ی ارشاد دعوت به عمل آمد. او با سخنرانی های عمیق و مستحکم خود در این مدت به معرفی و تحلیل شخصیت های بزرگ اسلام پرداخت.

تهدید و قدرت نمایی ساواک همچنان بر عرصه فعایت های دکترعلی شریعتی سایه افکنده بود. در سال 1352، رژیم، حسینیه ی ارشاد را تعطیل کرد و شریعتی را دوباره به مدت 18 ماه زندانی کرد.

ناگفته نماند که بعد از آزادی در سال 1353، دیگر رنگ اسایش را در ایران به خود ندید و تمام فعالیت هایش زیر نظر ساواک بود. آن ها می خواستند ایشان را وادار به همکاری در برنامه تلویزیونی کنند اما او به آن ها تاکید کرده بود که:

"اگرخفه ام کنند سا زش نخواهم کرد وحقیقت را قربانی مصلحت خویش نمیکنم "

سرانجام در 26 شهریور 1365 برای همیشه از ایران رفت.

مرگ مشکوک

شریعتی بعد از خروج از ایران، عازم انگلستان شد و در خرداد سال 1356 به نحو مشکوکی درگذشت.

دلیل مرگ مشکوک این استاد بزرگوار مسدود شدن شریان های قلب گزارش شد، هرچند این بزرگوار هیچ گونه سابقه ی بیماری قلبی ای نداشتند.

در ارتباط با مرگ شریعتی نظریات مختلفی وجود دارد. دکتر عبدالکریم سروش، احمد اشرف و هوشنگ شهابی همگی علت مرگ را تایید کردند و سکته ی قلب دانستند، هرچند که به علت مخالفت وی با رژیم شاه و ساواک، مخالفان رژیم قصد داشتند درباره ی علت فوت او افسانه سرایی کنند.

دکتر علی شریعتی وصیت کرده بود که بعد از مرگش او را در حسینیه ی ارشاد دفن کنند اما ایشان را در قبرستانی در دمشق در جوار حرم حضرت زینب به خاک سپردند.

جوانی دکتر شریعتی

 

جملات قصار دکتر علی شریعتی

من رقص زنان هندی را به نماز پدر و مادرم بیشتر ترجیح میدهم، زیرا آنان با عشق میرقصند و پدر و مادرم از روی عادت نماز میخوانند.

چه بسا تلاش کننده ای که به زیان خود می کوشد،

هرکس پرحرفی کند یاوه می گوید و آن کس که بیندیشد آگاهی یابد.

خدایا... به من توفیق عشق بی هوس تنهایی در انبوه جمعیت،

و دوست داشتن بی آنکه عشق بداند را عطا کن.

به من بگو: نگو! نمی گویم

اما نگو: نفهم! که نمی توانم نفهمم

من میفهمم!

عشق در اوج اخلاصش به ایثار رسیده و در اوج ایثارش به قساوت!

من هرگز نمی نالم

قرنها نالیدن بس است می خواهم فریاد بزنم

اگر نتوانستم سکوت میکنم!

خدایا سرنوشت مرا خیر بنویس

تقدیری مبارک

تا هر چه را که تو دیر میخواهی زود نخواهم.

دوست داشتن کسی که لایق محبت نیست اسراف محبت است.

نامم را پدرم انتخاب کرد و نام خانوادگیم را یکی از اجدادم

دیگر بس است! سرنوشتم را خودم انتخاب می کنم!

برای شنا کردن به سمت مخالف رودخانه قدرت و جرات لازم است

وگرنه هر ماهی مرده ای هم می تواند از طرف موافق جریان آب حرکت کند.

وقتی که دیگر نبود من به بودنش نیازمند شدم

وقتی که دیگر رفت من به انتظار آمدنش نشستم

وقتی که دیگر نمی توانست مرا دوست بدارد

من او را دوست داشتم وقتی که او تمام کرد من شروع کردم

وقتی که او تمام شد من آغاز کردم

چه سخت است تنها متولد شدن مثل تنها زندگی کردن است مثل تنها مردن!

دنیا را بد ساخته اند

کسی را که دوست داری، تو را دوست نمی دارد

کسی که تورا دوست دارد، تو دوستش نمی داری

اما کسی که تو دوستش داری و او هم تو را دوست دارد

به رسم و آئین هرگز به هم نمی رسند...

آنگاه که تقدیر نیست و از تدبیر نیز کاری ساخته نیست

خواستن اگر با تمام وجود با بسیج همه اندامها

و نیروهای روح و با قدرتی که در صمیمیت است تجلی کند

اگر هم هستی مان را یک خواستن کنیم یک خواستن مطلق شویم و

اگر با هجوم و حمله های صادقانه و سرشار

از امید و یقین و ایمان بخواهیم پاسخ خویش را خواهیم گرفت

و این رنج است...

خداوندا ... از بچگی به من آموختند همه را دوست بدار

حال که بزرگ شده ام و کسی را دوست می دارم

می گویند. فراموشش کن!

خدایا به من زیستنی عطا کن

که در لحظه ی مرگ بر بی ثمری

لحظه ای که برای زیستن گذشته است حسرت نخورم

و مردنی عطا کن که بر بیهودگی اش سوگوار نباشم

خدایا من در کلبه حقیرانه خود کسی را دارم

که تو در عرش کبریایی خود نداری

من چون تویی را دارم وتو چون خود نداری

پروردگارا به من توفیق عشق بی هوس

تنهایی در انبوه جمعیت و دوست داشتن

بی آنکه دوست بداند عنایت فرما

 

علی شریعتی

 

نمیدانم پس از مرگم چه خواهد شد

نمیخواهم بدانم کوزه گر از خاک اندامم چه خواهد ساخت

ولی بسیار مشتاقم که از خاک گلویم سوتکی سازد

گلوم سوتکی باشد به دست کودکی گستاخ و بازیگوش

تا که پی در پی دم گرم خویش را بر گلویم سخت بفشارد

و سراب خفتگان خفته را آشفته تر سازد

تا بدین سان بشکند دائم سکوت مرگبارم را...

آنها از فهمیدن تو میترسند

از گاو که گنده تر نمیشوی میدوشنت و از اسب که دونده تر نمیشوی سوارت میشوند

و از خر که قوی تر نمیشوی بارت میکنند. آنها از فهمیدن تو میترسند!

همواره روحی مهاجر باش به سوی مبدا

به سوی آنجا که بتوانی انسانتر باش

و از آنچه که هستی و هستند فاصله بگیری

این رسالته دائمی توست!

اولین کاری که روشنفکر اصیل (نه این ترجمه های مقلد اطواری) باید بکند، این است که زمان اجتماعی جامعه خویش را تعیین کند؛ یعنی بفهمد که جامعه او در چه مرحله تاریخی و در چه قرن زندگی می کند؟

لحظه ها را گذراندیم

 که به خوشبختی برسیم؛

 غافل از آنکه لحظه ها، همان خوشبختی بودند.

در دنیای امروز:

فقر آتشی است که خوبیها را می سوزاند.

و ثروت پرده ایست که بدیها را می پوشاند.

و چه بی انصافند آنانکه

یکی را می پوشانند به احترام داشته هایش.

و دیگری را می سوزانند به جرم نداشته هایش...

شخصى در كاباره میمیرد

و شخصى دیگر در مسجد

شاید اولی برای نصیحت داخل رفته بود

و دومی برای دزدیدن کفشها

پس انسانها را قضاوت نکنیم!

دکتر علی شریعتی در خاطرات خود نوشته است ...

به دوستی گفتم: چرا دیگر خروس تان نمیخواند؟!

گفت: همسایه ها شاكی بودند كه صبح ها ما را از خواب خوش بیدار می كند، ما هم سرش را بُریدیم. آنجا بود كه فهمیدم هر كس مردم را بیدار كند

سرش را خواهند بُرید.

در دنیایی كه همه از مرغ تعریف میكنند نامی ازخروس نیست، زیرا همه به فكر سیر شدن هستند، نه به فكر بیدار شدن...!

انسان مغرور همانند شخصی است که

بر قله کوهی ایستاده

و همگان را کوچک می پندارد

و غافل از اینکه

مردم از پایین قله

او را کوچک می بینند...

آزادی از درون مغز تو آغاز می شود

چه بسیار انسان ها که دست و پایشان بسته نیست، اما زندانیه

افکار خویشند...

آدم وقتی فقیر میشود خوبیهایش هم حقیر میشوند اما کسی که زر دارد یا زور دارد عیبهایش هم هنر دیده میشوند و چرندیاتش هم حرف حسابی به حساب می آیند!

سیگار کشیدن دکتر شریعتی

 

آثار دکتر علی شریعتی

جالب است بدانید کتاب های دکتر علی شریعتی به زبان های مختلف دنیا ترجمه شده است و در حال حاضر، کتاب به زبان عربی، ۲۶ کتاب به زبان انگلیسی، ۵۹ کتاب به زبان ترکی، دارند و بقیه اثار ایشان نیز به زبان های: اردو، المانی، ایتالیایی، اسپانیولی و ... ترجمه شده است

آثار ایشان به کتاب، سخنرانی ها (در قالب نوار ضبط شده)، کنفرانس ها (در قالب نوار ضبط شده) و ترجمه و مقالات تقسیم می شود

ترجمه های ایشان که مربوط به سال 1334 تا 1348 هجری شمسی است موارد زیر را شامل می شود:

  • کتاب ابوذر غفاری، نوشته جودة السحار در سال ۱۳۳۴ش، با عنوان «ابوذر غفاری، اولین خداپرست سوسیالیست» در مشهد چاپ شد.
  • کتاب «فی النقد والأدب»، نوشته محمد مندور، در سال ۱۳۳۸ش با عنوان «در نقد و ادب» منتشر شد.
  • ترجمه کتاب نیایش از الکسیس کارل در سال ۱۳۳۹ش.
  • مقالاتی از فرانتس فانون درباره جنگ های چریکی که در سال های ۱۳۳۹ تا ۱۳۴۲ش در روزنامه ایران آزاد منتشر می شد
  • کتاب سلمان فارسی اثر لویی ماسینیون در سال ۱۳۴۸ش.
  • نوارهای صوتی سخنرانی ها و کنفرانس های ایشان مربوط به سال های 1347 تا 1355 می باشد که در حسینیه ی ارشاد، دانشگاه تهران، شیرازو آبادان ایراد کرده است

 

کتاب های دکتر علی شریعتی

زن، چه باید كرد، برای خود، برای ما، برای دیگران، انسان، جهانبینی ایدئولوژی، مذهب علیه مذهب، بازشناسی هویت ایرانی اسلامی، علی (ع)، انسان بی خود، اسلام شناسی مشهد، میعاد با ابراهیم، روش شناخت اسلام، گفتگوهای تنهای، هنر، ویژگیهای قرون جدید، فرهنگ لغات، نامه ها، با مخاطبهای آشنا، یك جلوش تا بی نهایت صفر، پدر، مادر، ما متهمیم! بازگشت، ابوذر، خودسازی انقلابی، شیعه، حج، ما و اقبال، جهت گیری طبقاتی اسلام، تشیع علوی، تشیع صفوی، نیایش، هبوط در كویر، تاریخ تمدن جلد دوم، تاریخ تمدن جلد اول، اسلام شناسی دوره سه جلدی، تاریخ ادیان جلد دوم، تاریخ ادیان جلد اول، حسین وارث آدم

ویکی پدیای دکتر علی شریعتی

https://fa.wikipedia.org/wiki/%D8%B9%D9%84%DB%8C_%D8%B4%D8%B1%DB%8C%D8%B9%D8%AA%DB%8C

 

کتاب های دکتر علی شریعتی

زن، چه باید كرد، برای خود، برای ما، برای دیگران، انسان، جهانبینی ایدئولوژی، مذهب علیه مذهب، بازشناسی هویت ایرانی اسلامی، علی (ع)، انسان بی خود، اسلام شناسی مشهد، میعاد با ابراهیم، روش شناخت اسلام، گفتگوهای تنهای، هنر، ویژگیهای قرون جدید، فرهنگ لغات، نامه ها، با مخاطبهای آشنا، یك جلوش تا بی نهایت صفر، پدر، مادر، ما متهمیم! بازگشت، ابوذر، خودسازی انقلابی، شیعه، حج، ما و اقبال، جهت گیری طبقاتی اسلام، تشیع علوی، تشیع صفوی، نیایش، هبوط در كویر، تاریخ تمدن جلد دوم، تاریخ تمدن جلد اول، اسلام شناسی دوره سه جلدی، تاریخ ادیان جلد دوم، تاریخ ادیان جلد اول، حسین وارث آدم


 


آثار علی شریعتی که در کتابچین موجود است

  1. کتاب هبوط

لینک کوتاه

http://ketabch.in/a/4366