دانلود کتاب در آینه نقش پری دیدن

معرفی کتاب

"در آینه نقش پری دیدن"
کتاب حاضر اثری از معصومه کیومرثی می باشد که توسط انتشارات منشور سمیر منتشر شده است.
داستان زندگی ماه وش، دختر بسیار زیبا و فقیر عشایری است که روزی وقتی برای چیدن سبزی های صحرایی به کوهستان و از آنجا به جنگل رفته بود، شاهزاده و همراهان او را که مشغول شکار بودند، دید و مخفیانه از پشت درختان چشم به شاهزاده دوخت. لازم نبود شاهزاده را کسی معرفی کند، لباس های فاخرش او را معرفی می کرد. شاهزاده كه در لباس هاي پر زرق و برقش، چون الماس گرانبها مي درخشيد و زيبائيش چند برابر شده بود، دل و روح (ماه وش) را ربود و ماه وش عاشق شاهزاده شد بدون اينكه حتي لحظه اي به تفاوت طبقاتي خود و شاهزاده بينديشد. همچنان مبهوت چشم به شاهزاده دوخته بود، كه صداي سوتي او را به خود آورد و براي اينكه ديده نشود آهسته از جنگل بيرون رفت. از آن روز زندگي ماه وش دگرگون شد. ديگر آن ماه وشي نبود كه صداي قهقهه هايش گوش فلك را كر مي كرد و ديگران را به شادي وا ميداشت. شبها، دور از چشم ديگران در خلوت تنهائيش، به خود و به زندگي عشايري كه دائم در حال كوچ كردن بودند مي انديشيد. به پدر و مادر، به ايل و تبارش، به خود و زندگي فقيرانه اش و به آنچه كه از مال و دولت دنيا نصيبشان شده بود و زندگي شاهانه و اشرافي شاهزاده در قصر، با سربازانش، با نديمه هايش و... مي انديشيد و اشك حسرت مي ريخت. در خواب و رؤياهايش خود را در كاخ مجللي مي ديد كه به عنوان ملكه، با لباس ها و جواهرات گرانبها و تاج زيبا و خيره كننده اش كه با جواهراتي تزيين شده بود گردش مي كرد. هر شب و هر شب، رؤياهايش چنين بود، آنقدر اين خواب ها تكرار مي شد كه بعضي اوقات احساس مي كرد واقعاً ملكه آن قصر و همسر شاهزاده است و خود، و اينكه دختر يك عشاير است را فراموش مي كرد. روزها و ماه ها و سال ها گذشت، ماه وش روز به روز زيباتر و دلرباتر مي شد، زيبايي حيرت انگيزش ورد زبان ها بود و جوانان ايلاتي عاشق و شيدايش بودند، ولي او هرگز كسي را نمي ديد، چون در زندگي رؤيائيش غرق شده بود. آن قدر اين خوابها و رؤياها تكرار شد كه باور كرد روزي به عنوان ملكه پا به قصر خواهد گذاشت. علم مي گويد: وقتي انسان خواستار چيزي باشد و عميقاً به آن بينديشد و در بحر آن فرو رود آن انديشه عينيت يافته و تجلي مي يابد. بهتر است با ما همراه شويد. تا ببينيد چگونه ماه وش توانست به عنوان ملكه پا به قصر گذارد.
در بخشی از این کتاب می خوانیم :
" ماه وش در مورد ميدان مغناطيس چنين تعريف مي كند: در اطراف هر موجود زنده اي، ميداني به نام ميدان مغناطيسي وجود دارد. اين ميدان در بدن انسان هم وجود دارد و تابع رويدادهاي اساسي زيست شناختن بدن است، كه آن را ميدان حياتي ناميده اند، اگر حيات از بين برود و نابود شود ميدان حياتي نيز از بين خواهد رفت. در بدن انسان ميليون ها ميليون عصب وجود دارد كه كار انتقال پيام در بدن ما به وسيله تحريك الكتريكي اين عصب ها صورت مي گيرد. و ميدان مغناطيسي در اثر فعاليت همزمان اين عصب ها به وجود مي آيد. دستگاه موج نگار مغز 4 نوع منحني از امواج مغزي را نشان مي دهد كه عبارتند از آلفا، بتا، دلتا، تتا، ريتم هاي دلتا، كندترين امواج مغزي با تواني از 1 تا 3 دور در ثانيه است و اغلب در خواب عميق ظاهر مي شود و به نظر مي رسد كه ريتم هاي تتا كه داراي تناوب 4 تا 7 دور در ثانيه مي باشند به خلق و خوي انسان بستگي دارد و ... .امواج آلفا امواج بسيار مهمي هستند كه به وسيله هانسبرگر آلماني كشف شدند و به گفته وي با نوعي هوشياري و خودآگاهي معطوف به درون ظاهر مي شوند، تغييرات فيزيولوژي مهمي در بدن ايجاد مي كنند مانند تمركز و يادگيري."