دانلود کتاب صوتی جاناتان مرغ دریایی

نگاهی به کتاب جاناتان مرغ دریایی، نوشته ریچارد باخ

کتاب جاناتان مرغ دریایی را می توان یکی از پر فروغ ترین داستان های کوتاه تاریخ ادبیات دانست که توانست در مدت زمان کوتاه مخاطبین خوبی پیدا کند. این کتاب از سال انتشار آن یعنی 1970 تا کنون همچنان در زمره پرمخاطبین کتاب ها قرار دارد. این موضوع به ما این نکته را می تواند متذکر شود که کتاب حاوی محتوایی فراتر از مکان و زمان مربوط به خودش است. جورج اورول در جایی از کتاب 1984 خود بیان می کند که نوشته ها معمولا بر اساس دغدغه حال حاضر نویسنده است که در این صورت ارزشی برای آینده ندارد و هیچ زبان مشترکی در زمان خودش نیز پیدا نمی کند. اما جاناتان مرغ دریایی کتابی است که توانسته دغدغه ای فراتر از نسل و زمان خودش را به رخ بکشد. از این روست که چندان اهمیت ندارد این کتاب در چه تاریخی نگارش شده است. جاناتان مرغ دریایی از آن دسته کتاب هایی محسوب می شود که تنها باید در آن به دنبال محتواشناسی رفت.

آشنایی با ریچارد باخ

وقتی می گوییم ریچارد باخ یاد آهنگساز و سمفونی نویس معروف آلمانی، باخ می افتیم. در واقع می توان گفت که ریچارد باخ از نوادگان این آهنگساز بزرگ تاریخ بشریت است که سال ها بعد از آن در کشور آمریکا متولد شده است.

ریچارد باخ از ابتدا به پرواز علاقه مند بوده است و همیشه سعی کرده کاری در این جهت انجام دهد. پس کاملا قابل پیش بینی است که شغل اصلی این نویسنده آمریکایی خلبانی باشد.

خلبان بودن شغلی است که یک مزیت جذاب نسبت به تمام مشاغل دیگر دارد. خلبان همه چیزهایی را که ما آن ها را از روی زمین نگاه می کنیم، از زاویه ای دیگر می بیند. آن ها را کوچک و گاه بی ارزش می بیند و از این همه جنگ و درگیری و تلاش تعجب می کند. چیزی که ریچارد باخ از آسمان دیده است را می توان در کتاب جاناتان مرغ دریایی به وضوح دید. اما به جز خلبانی بهتر است کمی دنبال زیر لایه های عمیق تری نیز بگردیم.

پدر ریچارد باخ کسی بوده است که بعد از فرزند ششم خود تصمیم به ترک خانواده می گیرد! ریچارد هیچوقت پدر خود را ندید. این رابطه بی شروع و پایان پدر و پسری قطعه گمشده ای در روح ریچارد باخ محسوب می شود که می توان رگه هایی از آن را در نوشته هایش دید. حتی خود باخ از آن به طور مفصل در کتاب " بر فراز ابرها " نیز سخن گفته است.

اما رابطه گم شده پدر و پسری به نوعی باخ را وارد یک محیط خلا فکری کرده است که در آن توانسته به این مفهوم برسد که انسان ها از همه دنیا می توانند آزاد باشند و پایبند به هیچ سنت و قانونی نباشند. در واقع باخ معتقد است که باید فراتر از زمان و دور تر از مکان قدم برداریم تا بتوانیم به مفهوم زندگی برسیم. این تمام چیزی است که در جاناتان مرغ دریایی به خوبی به آن اشاره کرده است.

جاناتان مرغ دریایی در واقع یک داستان یا یک رمان ساده نیست. بلکه خط فکری اصلی ریچارد باخ است که به آن معتقد بوده است و حتی بعدها بر اساس همان خط فکری مذهبی برای خود ایجاد می کند و مریدانی به دور خود جمع می کند. پس عملا ما با کتاب مقدس دین پرواز طرف هستیم!

سبک نوشتاری کتاب

همانطور که در ابتدای این نوشته گفتیم، کتاب جاناتان مرغ دریایی را بیشتر باید از دید محتوایی به آن نگاه کرد. این کتاب ویژگی بارزی از نظر سبک نوشتاری ندارد و نمی توان چندان از این جنبه به آن نگاه کرد. کتاب سبک دانای سوم نوشته شده است که گه گاهی سخنی به نقل قول از سمت شخصیت های داستان گفته می شود و در ادامه این راوی است که همچنان داستان را بیان می کند.

داستان از چند بخش کوتاه تشکیل شده است. در تاریخچه کتاب گفته شده است که این بخش ها هر کدام در ابتدا به صورت جدا منتشر شده اند و رفته رفته به هم پیوند خورده اند. از این رو کاملا طبیعی است که مابین بخش ها یک نوع پرش زمانی و مکانی تجربه کنیم. در کلام بهتر این بخش ها از نظر زمانی و مکانی هیچ پیوستگی با یکدیگر ندارند. البته به جز این نکته که بخش ها روی خط سیر زمان قرار دارد. این گونه نیست که در بخش دوم شخصیت اصلی جوان تر شده باشد، بلکه برعکس در بخش دوم و سوم و ... زمان رو به جلو حرکت کرده است. اما این که با چه سرعت زمان پیشرفته است و اکنون قرار است در چه مکانی داستان رخ بدهد برای مخاطب مشخص نیست.

زبان کتاب نسبتا ساده و با لحنی ادبی گونه نوشته شده است. البته این نوشتار ادبی و گاها شعر مانند را می توان از لحاظ ترجمه ای نیز نگاه کرد. همین اتفاق در کنار مفهوم سنگین و عجیب جاناتان مرغ دریایی باعث شده است که این کتاب بر خلاف ظاهر کوچک و البته عنوان کودکانه ای که دارد، تنها مناسب بزرگسالان باشد.

از عنوان تا مفهوم

در بالا عنوان " جاناتان مرغ دریایی" کمی کودکانه خطاب کردیم. اما به گفته یوستین گردر در کتاب " دنیای سوفی " انسان ها تا زمانی که کودک هستند فیلسوف های خوبی هستند و فیلسوفان برتر تاریخ شمه ای از کودکی خود را همیشه همراه داشته اند. پس کودکانه بودن عنوان بیشتر از اینکه معنایی مانند سبک و بی ارزش داشته باشد، نشان دهنده این است که عملا با یک کتاب فلسفی گونه طرف هستیم.

" جاناتان مرغ دریایی " عنوانی ساده به نظر می رسد که تنها به اسم شخصیتی ( احتمالا شخصیت اول ) در کتاب اشاره می کند. اما این عنوان درست مانند " مرتضی یک انسان " کمی می تواند بی مفهوم به نظر برسد. چه لزومی دارد که نام شخصیت اصلی داستان همراه با گونه اش در عنوان ذکر شود؟ اگر منظور این است که این کتاب درباره زندگی اوست، ریچارد باخ به راحتی می توانست تنها بگوید " جاناتان "! درست مانند تولستوی که نام یکی از کتاب هایش را " آناکارنینا " گذاشته است.

بحث اصلی دقیقا اینجاست که ریچارد باخ به چیزی فراتر از یک زندگی نامه یا سرگذشت می خواهد اشاره کند. در کلام بهتر اگر تولستوی عنوان کتاب خود را " آناکارنینا یک دختر " می گذاشت، مفهوم کتاب کاملا می توانست تغییر کند. در واقع ریچارد باخ با استفاده از اضافه کردن " مرغ دریایی " به " جاناتان" هدفی دیگری را دنبال می کند.

گاهی ما انسان ها فراموش می کنیم که انسان هستیم و از عواطف و منطق های انسانی برخوردار هستیم. ما تنها بر اساس شیوه و سنتی که در زندگی جریان دارد پیش می رویم و دوست نداریم از قدرت های خودمان استفاده کنیم. در کلام بهتر یادمان رفته است که قدرتی داریم! در واقع اگر ما به جای انسان های اولیه با این چنین طرز فکری اگر زندگی می کردیم، احتمالا انسان های امروزی هنوز در غار بودند! ریچارد باخ سعی دارد به ما یادآوری کند که ما انسان هستیم! در کلام بهتر وقتی می خوانیم، " جاناتان مرغ دریایی " اولین چیزی که به ذهن ما خطور می کند این است که، جاناتان با تمام ویژگی های یک مرغ دریایی زندگی می کند. این اولین اعتراض کتاب به سنت ها و سبک زندگی انسان های امروزی است.

ویکی پدیای جاناتان مرغ دریایی

https://fa.wikipedia.org/wiki/جاناتان_مرغ_دریایی

نگاهی دیگر به کتاب جاناتان مرغ دریایی

اما از محتوای درونی اگر بخواهیم به کتاب جاناتان مرغ دریایی نگاه کنیم می توانیم آن را به چند بخش اساسی تقسیم کنیم.

بخش اول مربوط به سنت ها است. در این بخش باخ دوست دارد نشان بدهد که برای پیشرفت لازم است که سنت های پیشین را نفی کنیم و عملا با عرف جامعه باید مبارزه کرد. مسلما اولین تبعات این اتفاق انزوا از جامعه و احتمال طرد شدن است. بخش دوم مبحثی مهمتر به نام زندگی دیگر را مطرح می کند. در این بخش به نوعی بیان می شود که زندگی محدود به چند سال یا چند وقت نیست و زندگی های مختلفی از پی یکدیگر می آیند که تنها یک قانون ثابت دارد: زندگی آینده ما بستگی به آموخته های زندگی امروز ما دارد.

در بخش بعدی باخ سعی می کند تعریفی از کمال ارائه بدهد و ثابت می کند که بهشت نه در مکان ونه در زمان خاصی رخ می دهد. بهشت می تواند به اندازه یک ثانیه گسترده باشد. در بخش دیگر نیز سعی می کند با شکست های متوالی زمانی و مکانی این معنی را به درستی نشان بدهد.

به طور کلی می توان گفت که ریچارد باخ در کتاب جاناتان مرغ دریایی سعی می کند یک مفهوم اساسی به انسان ها یاد بدهد و آن این است که هر چیزی را از زاویه دیگر به آن نگاه کنیم. به قدرت درونی خودمان ایمان داشته باشیم و خودمان را محدود به نیازهای جسمانی نکنیم. روح انسان می تواند بزرگ تر از جسم او باشد. تنها کافی است به آن اجازه پرواز و آموختن بدهیم.

موضوع مهمی که در انتهای کتاب باخ می توان به آن پی برد این است که حتی بعد از شکستن یک سنت، سنت جدیدی ایجاد می شود که این خود مانع از حرکت جدید خواهد شد. پس باید مواظب بود که درگیر سنت جدید نشد و این تنها یک راه دارد که آن آموختن مدام است. در واقع باخ معتقد است که تنها آموختن مداوم است که می تواند انسان را به سوی کمال ابدی راهنمایی کند. کتاب جاناتان مرغ دریایی به همت نشر آموت در بازار کتاب وجود دارد که توسط نشر صوتی آوانامه دانش گستر به فایل صوتی تبدیل شده است. شما می توانید نسخه صوتی این کتاب را از سایت کتابچین تهیه کنید.

به قلم مرتضی ملک جاری