دانلود کتاب داشتن و نداشتن
نویسنده: ارنست همینگوی
ناشر : گیوا
نویسنده: ارنست همینگوی
ناشر : گیوا
نام کتاب : داشتن و نداشتن
نویسنده : ارنست همینگوی
ناشر : گیوا
مترجم : احسان لامع
تعداد صفحات : 240 صفحه
شابک : 978-600-451-508-5
تاریخ انتشار : 1398
رده بندی دیویی : 54/813
دسته بندی : رمان های خارجی, داستان های آموزنده
نوع کتاب : Epub
قیمت پشت جلد : 39000 تومان
قیمت نسخه الکترونیک : 11500 تومان
" داشتن و نداشتن "
رمان پیش رو (To have and have not) اثر ارنست همینگوی (Ernest Hemingway) با ترجمه ی احسان لامع از انتشارات گیوا منتشر شده است.
این داستان، ششمین داستان و یکی از متفاوتترین آثار ارنست همینگوی است. این رمان را نمیتوان از بهترینهای همینگوی دانست، چون در زمان انتشار، با استقبال منتقدین مواجه نشد، اما تا آن میزان مورد توجه قرار گرفت که فیلمی با کارگردانی هوارد هاوکز از روی آن ساخته شد.
داستان در سه بخش متفاوت با روایتهای مختلف پیش میرود؛ بهطوریکه به نظر میرسد همینگوی آن را در سه زمان کاملاً متفاوت نوشته است. ظاهراً، همینگوی، ابتدا داستان کوتاهی نوشته و بعدها تصمیم گرفته است که آن را تا حد یک رمان بسط داده و دو قسمت دیگر به آن اضافه کند.
طرح داستان، بسیار خوب پیش رفته است. داستان، حول قایقران فقیری میچرخد که به خاطر امرارمعاش و گذران زندگی، دست به قاچاق انسان میزند. او در قسمت اول، با تمام سختیها و مشقتهای زندگی، تلاش میکند تا تن به کار خلاف ندهد و انسانی درستکار و صادق باشد. قسمت دوم داستان که کوتاهترین بخش آن است، میتوان گفت که ضعیفترین بخش داستان است و یک روز از زندگی روزمرهی هریمورگان را توصیف میکند. قسمت سوم را میتوان بهترین قسمت داستان دانست. تمام وقایع جنایی، آرمانهای انقلابی، دستوپنجه نرم کردن با فقر و حتی نام داستان، در این قسمت کاملاً مشهود است. همینجاست که فرق میان داراها و ندارها مشخص میشود. همینگوی، با روایت ذهن مرفهیم آمریکایی، تفکر و ترس آنها را در زندگی نشان میدهد؛ بهطوریکه در پایان داستان، خواننده، بیشتر برای این افراد دلسوزی میکند تا تهیدستی مثل هریمورگان.
هریمورگان، شخصیت اصلی کتاب است که زندگیاش با قایق ماهیگیری و ماهیهایی میگذرد که صید میکند. بعد از مدتی، آقای جانسون که مشتری چارتر ماهیها بود، او را فریب داده و بدون پرداخت پول، ناپدید میشود. هریمورگان، ناچار، دست به قاچاق مهاجران غیرقانونی چینی میزند و در این بین، مرتکب قتل شده و خودش نیز به دست انقلابیها کشته میشود. «داشتن و نداشتن، تنها رمان همینگوی است که تماماً در آمریکا رخ میدهد و بهوضوح میشود ردپای بحران اقتصادی سالهای دههی 1930 را در آن دنبال کرد؛ بحرانی با پسلرزههایی بسیار هولناکتر از فقر و تنگدستی. همینگوی در آن سالها، یک فعال اجتماعی به تمام معنا و دشمن سرمایهداری بود. او در جنگهای داخلی اسپانیا شرکت کرد. در آن سالها، گرایشهای مارکسیستی داشت که البته این را میتوان از حال و هوای کلی رمان فهمید. داشتن و نداشتن، شاهکار همینگوی نیست، اما کتابیست آبرومند از نقد اجتماعی و روابط انسانی و اقتصادی خراب که آدمها را به کارهای پیشبینی نشده وامیدارد.»
در بخشی از کتاب می خوانیم :
" در دل شب، پیش میرفتند و نسیم شدیدی از شمال غربی میوزید. خورشید که بالا آمد، نفتکشی که از خلیج میآمد را دید؛ بسیار بلند بود. رنگ سفیدی داشت و انگار در آن هوای سرد، خورشید روی سرش بود. به ساختمان بلندی میماند که از عمق آب سر درآورده بود. به کاکا سیاه گفت: کدام جهنمدرهای هستیم؟
کاکاسیاه روی پا ایستاد و نگاه کرد.
- انگار اطراف میامیایم.
مرد، خطاب به او گفت: آخه لعنتی، میدونی که ما به میامی نرفتهایم.
- منظورم اینه که چنین ساختمونی، نزدیکی فلوریدا وجود نداره.
- مسیر ما طرف سندکی بود.
سیاه گفت: پس الآن باید یا اون دیده بشه، یا آبهای کمعمق آمریکا.
کمی بعد، نفتکش را بهوضوح دید و پیبرد که ساختمانی در کار نبوده است. حدود یک ساعت بعد، سوسوی چراغهای سندکی را درست همانجا که قرار بود باشد دید.
به کاکاسیاه گفت: موقعی که توی دریا هستی، باید حواست جمع باشه و اعتماد به نفس داشته باشی.
سیاه گفت: حواس من جمعه و اعتماد به نفس هم دارم، اما راستش با این اوضاعی که تو این سفر پیش اومده، اعتمادم رو از دست میدم.
- حال و روز پات چطوره؟
- درد داره."
این کتاب فهرست ندارد.
برنده ی جایزه ی نوبل ادبیات سال 1954
برداشت شما از محتوای کتاب چیست؟ مانند یک کارشناس نظر دهید. به نظرات کوتاه مثل خوب عالی و...چین تعلق نمی گیرد
خوب بود
1400-11-25