دانلود کتاب دختر زرین چشم

درباره ی نویسنده

انوره دو بالزاک سال 1799 در فرانسه چشم به جهان گشود. وی یکی از نویسندگان مشهور فرانسوی است که اکثر مردم فرانسه او را با عنوان پیشوای مکتب رئالیسم ادبی می شناسند. انوره دو بالزاک تا هشت سالگی در فرانسه زندگی کرد. در واقع روزهای کودکی را در شهر تور فرانسه سپری کرد. در سال 1819 با تلاش و کوشش خود توانست در رشته ی حقوق فارغ التحصیل بشود. اما بعد از آن ادبیات را با توصیه ی خانواده ی خود انتخاب کرد. همسر وی بیست سال از خودش بزرگتر بود اما باعث شد تا او برای رسیدن به اهدافش با عشق و علاقه تلاش کند. در واقع همسر وی همانند مادر، محبتی که بالزاک از آن محروم بود را جبران کرد.

نقد و بررسی کتاب دختر زرین چشم

رمان دختر زرین چشم روایت زندگی پر فراز و نشیب مردی است که هیچگاه پدر و مادرش را به درستی نشناخت. هانری حاصل عشق لرد دودلی و مارکی دو ورداک می باشد. عشقی که وفاداری زیادی به خود ندید و زودتر آنچه که تصور می شد خاتمه یافت. مادر هانری با پیرمرد نجیب زاده ای به نام مسیو دو مارسه ازدواج کرد. ولی این ازدواج از روی اجبار بود. مسیو دو مارسه، هانری را به فرزند خواندگی قبول کرد. دو مارسه هر آنچه را که داشت در قمار باخت و سپس سرپرستی هانری را به خواهر پیر خود سپرد.

زندگی هانری راز های زیادی به خود دارد. نویسنده در طول داستان خواننده را با اتفاقات جدید شگفت زده می کند. در این رمان  شاهد هستیم که چگونه روزهای سیاه و خاکستری مردمان فرانسه را افسرده کرده است. جوان هایی با بالهای بسته توان هیچ کاری ندارند و پیران دل شکسته که دوست دارند به روزهای جوانی برگردند و برای یک بار هم که شده زندگی را تجربه کنند. نویسنده از بیچارگی مردم فرانسه در آن روزگاران سخن می گوید. روزگاری که مردم مظلوم باید کار می کردند و سر خم می کردند تا بلکه بتوانند شکم خانواده ی خود را سیر کنند.

هانری هم جزو مردم فرانسه بود که تا شانزده سالگی نزد کشیش تربیت شد. کشیش نیز مانند دیگر مردم پول برایش مهم ترین بود. کشیش از ارثی که از مسیو دو مارسه  به هانری رسیده بود با خبر بود به همین دلیل تربیت او را پذیرفت و مزد خود را دریافت کرد.

دختر زرین چشم نظر خیلی از مردان را به خود جلب کرده بود. هانری با اینکه مردی مغرور بود ولی شیفته ی دختر زرین چشم شد. توانست راهی پیدا کند که به او نزدیک تر باشد و بتواند قلب دختر را به دست بیاورد. اتفاقات زیادی برای هانری رخ می دهد. راز های زیادی کشف می شود که او را وادار می کند تا در مورد گذشته ی مادرش و هر آنچه اتفاق افتاده کنجکاو بشود.

گاهی بی رحمی به معنای واقعی در این اثر حس می شود. بی رحمی در مقابل عشق. شاید این موضوع برای دختر زرین چشم تلخ ترین اتفاق بود ولی او دختر خوش قلبی بود که هیچکس او را به معنای واقعی دوست نداشت.

یکی از ویژگی های بارز نویسنده این است که تمام اتفاقاتی که در این رمان افتاده را با جزئیات کامل تحلیل می کند. به همین دلیل خواننده به خوبی می تواند با موضوع رمان ارتباط برقرار کند و شخصیت های داستان و هر انچه که اتفاق می افتد را درک کند.