دانلود کتاب هرجا روید مقصد همانجاست

معرفی کتاب

"هر جا روید مقصد همانجاست"
کتاب حاضر با عنوان اصلی (Wherever You Go There You Are) اثری از جان کاباتزین (Jon Kabatzinn) می باشد که با ترجمه ای از فرزان حسنی، توسط انتشارات شادن پژواک منتشر شده است.
این کتاب متفاوت است. هدف آن این است که راحت و خلاصه روش دسترسی به جوهرة مراقبه با توجه کامل و کاربردهای آن را برای افرادی که ممکن است در زندگیشان درگیر استرس، درد و بیماری نباشند، ارائه دهد. این کتاب مخصوصاً برای آنهایی نوشته شده که در برابر برنامه‌های منظم مقاومت می‌کند، همین‌طور برای افرادی که دوست ندارند که بهشان گفته شود چه کار کنند اما به اندازه کافی کنجکاو هستند که در مورد توجه کامل و ارتباط آن دانسته و با تلاش و قدری راهنمایی و پیشنهاد از این طرف و آن طرف بتوانند تلاش کرده و قطعات را در کنار هم قرار دهند.
در عین حال این کتاب برای افرادی که مراقبه را تمرین می کنند و می‌خواهند آن را گسترش داده، عمیق‌تر کرده و تعهد خود به زندگی با توجه و بصیرت بیشتر را تقویت کنند نیز مناسب است. در این جا طی چند فصل کوتاه، روی ماهیت توجه کامل تمرکز می‌شود، هم در تلاش‌های رسمی ما در تمرین و هم در کوششی که برای وارد کردن آن به تمام جنبه‌های زندگی روزمره انجام می‌دهیم. هر فصل نگاهی اجمالی به یک وجه الماس چندوجهی توجه کامل خواهد داشت. با چرخش‌های مختصر این الماس، فصل‌ها به هم مرتبط می‌شوند. برخی ممکن است مشابه دیگری باشد اما در عین حال تراش هر یک از این وجه‌ها متفاوت و منحصر به فرد است.
این شناسایی الماس توجه کامل به آن دسته از افرادی ارائه می‌شود که می‌خواهند مسیری به سوی سلامت عقلانی و بصیرت در زندگی خود ترسیم کنند. آنچه لازم است، تمایل برای نگاه عمیق به لحظة فعلی فرد است، در هر شرایطی که هستند، با روحیه‌ای سخاوتمند و مهربان نسبت به خود، و برخورد باز نسبت به آنچه ممکن است رخ دهد.

در بخشی از این کتاب می خوانیم :
"توانایی ما در فکر کردن به این شکل موجب تمایز گونة انسان از تمام دیگر گونه‌ها و شدیداً فوق‌العاده است. اما اگر مراقب نباشیم، فکر کردن ما می‌تواند به راحتی جلوی دیگر جنبه‌های وجودمان که به همان اندازه با ارزش و فوق‌العاده هستند را بگیرد. بیداری اغلب اولین تلفات آن است.
هوشیاری همان فکر نیست. هوشیاری فراتر از فکر کردن قرار می‌گیرد، اگرچه از فکر کردن استفاده می‌کند و ارزش و قدرت آن را ارج می‌نهد. هوشیاری بیشتر شبیه ظرفی است که می‌توان فکر ما را در خود نگه دارد، و به ما کمک کند تفکرات خود را به عنوان فکر ببینیم و بشناسیم نه اینکه به عنوان واقعیت، گرفتارشان شویم.
ذهن متفکر گاهی می‌توانند شدیداً تکه تکه شود. در واقع، تقریباً همیشه چنین است. این طبیعت تفکر است. اما هوشیاری، که با قصد و نیت هوشیارانه در هر لحظه مشخص می‌شود، به ما کمک می‌کند تا درک کنیم حتی در میانة این چندپاره بودن، ماهیت وجود ما کاملاً منسجم و یکپارچه است. هوشیاری نه تنها آشفتگی‌های ذهن متفکر ما آن را محدود نمی‌کند، بلکه ظرفی است که تمام قسمت‌های شکسته را در خود جای می‌دهد، درست مثل دیگ سوپ که تمام هویچ‌ها، نخود‌ها، پیازها و تمام چیز‌های خرد شدة مانند آنها را در خود جای داده و این امکان را به وجود می‌آورد که همة آنها با هم به شکل یک وجود واحد بپزند، به شکل خود سوپ. اما این یک دیگ جادوئی است، مثل دیگ جادوگران، زیرا بدون اینکه لازم باشد کاری انجام شود، حتی بدون اینکه لازم باشد زیرش آتش روشن کرد، همه‌چیز را می‌پزد. هوشیاری، خودش تا زمانی که دوام داشته باشد، کار پختن را انجام می‌دهد. شما فقط بگذارید تا تکه‌پاره‌ها مادامی که هوشیار هستید، هم بخورند. هرچه به ذهن یا بدن وارد می‌شود در آن دیگ قرار می‌گیرد و بخشی از سوپ می‌شود. "