دانلود کتاب صوتی زوربای یونانی
نویسنده: نیکوس کازانتزاکیس
ناشر صوتی: آوانامه دانش گستر
نویسنده: نیکوس کازانتزاکیس
ناشر صوتی: آوانامه دانش گستر
نام کتاب صوتی : زوربای یونانی
نویسنده : نیکوس کازانتزاکیس
ناشر صوتی: آوانامه دانش گستر
ناشر: نگاه
مترجم : محمود مصاحب
گوینده : آرمان سلطان زاده
زمان کل : 16 ساعت و 07 دقیقه
دسته بندی : رمان های خارجی, داستان های آموزنده, داستان و رمان صوتی
نوع کتاب : صوتی
قیمت نسخه الکترونیک : 125000 تومان
"زوربای یونانی"
کتاب حاضر با عنوان اصلی (Vios kai politeia tou Alexe Zormpa) و عنوان انگلیسی (Zorba the Greek) اثری از نیکوس کازانتزاکیس (Nikos Kazantzakis) با ترجمه ای از محمود مصاحب از انتشارات نگاه می باشد که با صدای آرمان سلطان زاده توسط انتشارات آوانامه منتشر شده است.
نیکوس کازانتزاکیس متولد سال 1883 در یونان است. وی علاوه بر نویسندگی یک شاعر و جهانگرد نیز بود که دغدغه های جامعه بشری کاملا در نوشته هایش مشهود است و همواره آنها را عمیقا تحلیل کرده است. او در سال 1956 جایزه بین المللی صلح را در وین دریافت کرد و در سال 1957 برای دریافت جایزه نوبل ادبیات کاندید شده بود که با یک رای کمتر، رقابت را به آلبر کامو واگذار کرد. پس از مرگش، با توجه به فعالیتها و نوشته هایش، کلیسای یونان او را مرتد خواند و به همین دلیل اجازه دفن وی در کلیسا داده نشد. به درخواست خودش، روی سنگ مزارش این جمله نقش بسته است "نه آرزویی دارم، نه میترسم. من آزادم"
کتاب زوربای یونانی داستان زندگی فردی روشنفکر است که تصمیم می گیرد مدتی نگارش کتابهایش را کنار بگذارد و یک معدن زغال سنگ در جزیره کرت راه اندازی کند. قبل از سفر او با مردی 65 ساله به نام آلکسیس زوربا آشنا می شود. مردی اسرار آمیز که با رفتارش باعث می شود راوی داستان، از او برای سرکارگری معدن دعوت کند. در همین حین روای سعی می کند که بر روی دست نوشته هایش درباره زندگی و اندیشه بودا کار کند. بعد از رسیدن به مقصد آنها در کاروانسرای یک فاحشه اقامت می کنند ... ادامه داستان را در این کتاب صوتی زیبا گوش بسپارید.
# | عنوان | زمان |
1 | فصل اول - بخش اول | 00:22:32 |
2 | فصل اول - بخش دوم | 00:24:16 |
3 | فصل دوم - بخش اول | 00:30:59 |
4 | فصل دوم - بخش دوم | 00:20:08 |
5 | فصل سوم - بخش اول | 00:16:03 |
6 | فصل سوم - بخش دوم | 00:25:58 |
7 | فصل چهارم - بخش اول | 00:19:16 |
8 | فصل چهارم - بخش دوم | 00:23:00 |
9 | فصل پنجم | 00:29:02 |
10 | فصل ششم - بخش اول | 00:30:50 |
11 | فصل ششم - بخش دوم | 00:17:06 |
12 | فصل هفتم | 00:28:03 |
13 | فصل هشتم - بخش اول | 00:15:51 |
14 | فصل هشتم - بخش دوم | 00:32:14 |
15 | فصل نهم | 00:23:50 |
16 | فصل دهم | 00:31:21 |
17 | فصل یازدهم | 00:34:59 |
18 | فصل دوازهم | 00:34:24 |
19 | فصل سیزدهم | 00:35:57 |
20 | فصل چهاردهم | 00:32:58 |
21 | فصل پانزدهم | 00:30:57 |
22 | فصل شانزدهم | 00:32:30 |
23 | فصل هفدهم | 00:33:00 |
24 | فصل هجدهم | 00:37:17 |
25 | فصل نوزدهم | 00:28:11 |
26 | فصل بیستم | 00:30:40 |
27 | فصل بیست و یکم | 00:32:39 |
28 | فصل بیست و دوم | 00:33:56 |
29 | فصل بیست و سوم - بخش اول | 00:26:48 |
30 | فصل بیست و سوم - بخش دوم | 00:15:00 |
31 | فصل بیست و چهارم - بخش اول | 00:11:05 |
32 | فصل بیست و چهارم - بخش دوم | 00:31:15 |
33 | فصل بیست و پنجم - بخش اول | 00:29:26 |
34 | فصل بیست و پنجم - بخش دوم | 00:19:28 |
35 | فصل بیست و ششم - بخش اول | 00:17:03 |
36 | فصل بیست و ششم - بخش دوم | 00:29:26 |
رمان «زوربای یونانی» که عنوان اصلی آن «Zorba the Greek» است، در سال 1946 منتشر شد. این رمان که در خود لایه های اجتماعی و فلسفی باب آن روزگار را دارد در قالب رابطه یک فرد جوان تحصیل کرده شهری و یک مرد میانسال با تجربه و ساده زیست و شوخ طبع خود را به دست قضاوت خواننده می سپارد.
کتاب حاضر با عنوان یونانی (Vios kai politeia tou Alexe Zormpa) اثری از نیکوس کازانتزاکیس (Nikos Kazantzakis) با ترجمه ای از محمود مصاحب از انتشارات نگاه می باشد که با صدای آرمان سلطان زاده توسط انتشارات آوانامه به مخاطبان ادب دوست تقدیم شده است.
باید توجه داشت که برخی نیکوس کازانتزاکیس نویسنده رمان زوربا را به خاطر تحصیلات و پیشینه ای که در امور اجتماعی و سیاسی دارد بیشتر از آنکه داستان نویس بدانند فیلسوف می دانند و این داستان را محصول آشنایی با تفکرات نیچه، برگسون؛ دنیای مسیحیت، مارکسیسم و بودایسم می خوانند. برای همین باید با دقت بیشتری این داستان خوانده شود، چرا که در آن زمان هنوز مارکسیسم امتحان خود را پس نداده بود و هنوز بودایسم به درستی شناخته شده نبود و یک جوزدگی در بین روشنفکران برای طرفداری از تفکرات نو و بی سابقه در اجتماع، وجود داشته است.
نام اصلی این کتاب زندگی و روزگار الکسیس زوربا است (The Life and Times of Alexis Zorbas). تغییر نام به زوربای یونانی چیزی است که در ترجمه کتاب با انگلیسی رخ داده است و به زبانهای دیگر هم راه پیدا کرده است.
کتاب زوربای یونانی ملقمه ای از تفکرات انتقادی با روایتی پوشیده و حوادث اجتماعی است. مرد جوان مجددی که برای احیای یک معدن به ارث رسیده به کرت می رود با مرد میانسالی برخورد می کند که مسیر زندگی و تفکرات وی را به کل تغییر میدهد.
این مرد کسی نیست جز الکسیس زوربا (Alexis Zorba). شخصی سرشناس، همه فن حریف و خوش سرو زبان که خود را آشپز و نوازنده و معدنچی معرفی می کند و در همان لحظه اول تاثیر خود را روی این جوان می گذارد.
داستان در روستا و با حوادث مربوط به معدن ادامه می یابد. شاید دلیل انتخاب معدن برای سوژه این داستان سختی و نوع برخورد مردمان روستا باشد.
کتاب سرشار از رویداد ها و گفتگوهای فردی و دوطرفه جذاب و با گوشه و کنایه است. دنیایی است برای ادبیات دوستان.
شخصیت زوربا وام گرفته ا ز یک شخصیت واقعی به نام جورج زوربا است که معدنچی بوده است که در سال 1941 فوت کرده بود و کازانتزاکیس او را می شناخته است.
"همه آدم ها دیوانگی های خاص خود را دارند ولی خطرناک ترین آنها این است که جنونی نداشته باشی."
" من وقتی هوس خوردن چیزی بکنم می دانی چه کار می کنم؟ آنقدر از آن می خورم تا دلم را بزند و دیگر هیچ گاه فکرش را نکنم، یا اگر هم به یادش افتادم حال تهوع به من دست دهد. یادم می اید وقتی بچه بودم مرده کشته گیلاس بودم. زیاد هم پول نداشتم و نمی توانستم یک دفعه مقدار زیادی بخرم، به طوری که هر وقت گیلاس می خریدم و می خوردم باز هوس می کردم. روز و شب فکر و ذکری به جز گیلاس نداشتم. تا اینکه یک روز عصبانی شدم یا خجالت کشیدم، درست نمی دانم. فقط حس کردم که در دست گیلاس اسیرم و همین خود، مرا مضحکه مردم کرده بود. آن وقت چه کردم؟ یک شب پا شدم و پاورچین پاورچین رفتم جیب های پدرم را گشتم، یک سکه نقره پیدا کردم و آن را کش رفتم و صبح زود بیرون رفتم. یک زنبیل گیلاس خریدم، در پناهی نشستم و شروع به خوردن کردم. آنقدر خوردم و خوردم تا شکمم باد کرد. لحظه ای بعد معده درد گرفتم و حالم بهم خورد. آره ارباب، هی بالا آوردم و از آن روز به بعد دیگر هوس گیلاس در من کشته شد؛ به طوری که دیگر تاب دیدن عکس گیلاس را هم نداشتم. نجات پیدا کرده بودم. نگاهشان می کردم و می گفتم: «دیگر احتیاجی به شما ندارم!» بعدها همین کار را با الکل و توتون هم کردم. "
" آدم ها تا وقتی که در خوشبختی بسرمی برند به زحمت آن را احساس می کنند؛ و فقط وقتی خوشبختی گذشت و ما به گذشته نگاه کردیم ناگهان – و گاه با تعجب – حس می کنیم که چقدر خوشبخت بوده ایم."
" آزادی همین است دیگر! هوسی داشتن و سکه های زر انباشتن و سپس بی هوا بر هوس خود چیره شدن و ثروت به دست آورده خود را به باد دادن. خویشتن را از قید هوسی آزاد کردن و به بند هوسی والا تر درآوردن؛ اما باید پرسید آیا همین هم خودش شکل دیگری از بردگی نیست؟ خود را به خاطر یک فکر، به خاطر مردم، به خاطر خدا فدا کردن؟ از قدیم گفتن هر چه مقام ارباب بالاتر باشد طناب گردن برده درازتر خواهد بود. در آن صورت برده بهتر می تواند دست و پا بزند و در میدان وسیع تر جست و خیز کند بی آنکه متوجه طناب بشود، بمیرد و نفهمد که چرا مرده است. آیا آزادی به همین می گویند؟ "
نیکوس کازانتزاکیس (Nikos Kazantzakis) داستان نویس، شاعر و مترجم بوده است و به کار روزنامه نگاری نیز پرداخته است و در اثر جهانگردی و مسافرت های گوناگون سفرنامه هایی دارد. وی مشهورترین نویسنده و فیلسوف دوران معاصر یونان است که آثارش به زبان های مختلف بسیاری ترجمه شده است.
تحصیلات دانشگاهی وی که تا دکتری فلسفه بوده است باعث می شود تا با افراد و فلاسفه فرانسه و آلمان آشنا شود. رساله دکترای وی در باره نیچه بوده است.
کازانتزاکیس در 18 فوریه سال 1883 در قسمت عثمانی نشین جزیره کرت به دنیا می آید و در سال 1906 دکتری فلسفه می گیرد و به پاریس می رود و در آنجا نیز به مطالعه فلسفه می پردازد.
در طی دورانی که در آلمان بوده است با حزب کومونیست آشنا و یکی از طرفداران آن می شود؛ و بعدها چندی در دولت یونان نیز بوده است. در اواخر عمر کلیسای کاتولیک وی را مرتد اعلام می کند.
سرانجام بعد از سفر به چین و ژاپن در سال 1957 در بازگشت مریضی وی شدت می گیرد و دار فانی را وداع می گوید. بیماری وی سرطان خون تشخیص داده می شود.
از میان آثار متعدد نیکوس کازانتزاکیس که شامل نمایش نامه، فیلم نامه و داستان های کوتاه و بلند و سفرنامه هستند این آثار مطرح تر هستند و ترجمه های آنها را به فارسی نیز می توان دید:
روایت تناقض ها و بد اندیشی ها و بد رفتاری هایی که در جامعه میتواند باشد اما با رویکردی شاید در تضاد با مذهب. اگر به فهرست کتاب های نویسنده توجه شود و به آنچه در اواخر زندگی اش مشخص می شود و تلاش نویسندگان و متفکران آن دوران در مذهب زدایی می تواند رگه هایی از چنین تلاشی را در قالب یک فرد عامی و خیالی دید.
اکنون سبک داستانی به سمت تعهد می رود و نه فلسفه دو دنیا دو روز است که هر کسی با کم و کاستی های خود از آن تاثیر بگیرد.
بهرحال با خواندن کتاب است که می توان فهمید زوربا و مردم روستا چه تقابلی با هم دارند و اکنون بعد از این سالیان چقدر نویسنده موفق بوده است.
هنوز هم در دنیا به این کتاب پرداخته می شود. به تازگی کتاب راهنمایی برای خواندن این رمان نوشته شده است که تصویر آن را می بینید:
در داستان های بلند چندین نقطه اوج می توان متصور شد. یکی از این اوج ها را می توان حوادث مربوطبه بیوه زنی دانست که در روستا زندگی می کند و نقش مردم و عکس العمل قهرمان داستان یکی از خواندنی ترین بخش هاست.
پایان داستان نیز خودش نقطه اوجی است که سرنوشت برای زوربای خوش زبان و نکته گو رقم می زند.
این کتابِ داستان بلند و چند وجهی دست مایه فیلم و نمایش نامه هایی بوده است و باعث شد تا نام نیکوس کازانتزاکیس به شهرت جهانی برسد؛ و هنوز هم این داستان محبوب است.
یک فیلم بسیار موفق از این داستان در سال 1964 با بازی آنتونی کوئین ساخته شده است و در سراسر دنیا نمایش هایی با اقتباس از این کتاب به روی صحنه می رود.
ترجمه و کتاب صوتی زوربای یونانی را می توانید از سایت و اپلیکیشن کتابچین تهیه و استفاده کنید. مطالعه کتاب های الکترونیکی راهی برای حفظ طبیعت و همچنین داشتن یک کتابخانه همراه است. امید است که بتوانید با دیدگاهی جدید به نقد و خواندن کتاب ها بپردازید.
به قلم سهیل پارس آباد
برداشت شما از محتوای کتاب چیست؟ مانند یک کارشناس نظر دهید. به نظرات کوتاه مثل خوب عالی و...چین تعلق نمی گیرد
خوب بود
1400-12-05
کازانتزاکیس نویسنده، شاعر، خبرنگار، مترجم و جهانگرد یونانی بود. او نویسندهای است که دغدغه جامعه بشری را داشته و عمیقاً به تحلیل آنها پرداختهاست.در این کتاب دوستی مرد جوان و پیرمرد ۶۰ ساله زندهدلی را تعریف میکند که به ادعای خودش یک عاشق پر جنب و جوش و .... است. زوربا تحصیل نکرده، ولى اهل کار و زندگی است . این داستان در ستایش از زندگی، طعنهای است گزنده به روشنفکران ، نویسنده میکوشد بگوید که روشنفکران میخواهند مردم جهان را از لابه لای صفحات سیاه کتاب ببیند و آن را درک کنند.اما زوربا میآموزاند که آن را با گوشت و خون خود حس کنید و ......خواندن این کتاب را پیشنهاد میکنم
1400-10-13
این کتاب در فرهنگ مشرق زمین یکی از پر تکرار ترین و پرطرفدارترین قالب های داستانی مرشد و مرید است. مرید انسانی گمگشته و عاصی و غالبا تهی از اخلاقیات و اعتقادات الهی است اما مرشد پیری کار کشته و دنیا دیده و سرشار از معنویات است. در این داستان جای این دو شخص عوض شده است! برای همین داستان میتواند خیلی متمایز باشد و جذابیت بیشتری برای افرادی که به این سبک علاقه دارند باشد!
1400-09-25
داشتن دوستی مانند زوربای نعمتی است که شامل حال هر انسانی نخواهد شد. این کتاب بعد از کتاب وقتی نیچه گریست، از بهترین کتابهایی است که خواندم.
1400-09-07
کتاب خیلی ساده و روان و عامیانه نکات بسیار خوبی رو ارائه میده. صداپیشگی کتاب هم که حرف نداشت.
1400-08-29
صحبتها و شخصیت زوربای باعث میشه نسبت به عقاید خودمون مسئولیت پذیرتر باشیم و هر فکری و عادتی رو به دلیل نهادینه شدن در خودمون بهش تعصب نداشته باشیم. خوندن این کتاب باعث شد یه تلنگری به خودم بزنم.
1400-08-26
در بعضی از قسمتهای کتاب وقتی با نظرات زوربای در مورد زنان روبرو می شدم، دوست داشتم اونجا بودم و نسبت به صحبتها عکس العمل نشون میدادم. ولی خوب امکانش نبود. به طور کلی کتابیه که پیشنهاد خوندنش رو به همه می دم.
1400-08-17
کتاب خیلی خوبیه. وقتی کتاب رو میخونید و با عقاید نویسنده و تصویر سازی اون از زنان آشنا می شید، تازه درک خواهید کرد که زنان فقط برای انسان بودن چه مسیر سختی رو پشت سر گذاشتند. صدای آقای سلطان زاده هم به جذابیت کتاب اضافه کرده بود.
1400-08-11
یک داستان فوق العاده عالی. برخلاف نظر برخی از دوستان کشش داستان برای من خیلی هم خوب بود، اصلا از شنیدن این کتاب خسته نشدم. به نظرم حتما تهیه کنید کتاب رو و گوش بدید.
1400-07-18
کتاب از دو دیدگاه کاملا متفاوت استفاده کرده که در کنار هم ترکیب جذابی درست شده.
1400-07-06
کتاب زوربای یونانی به حالت مناظره نگارش شده و به همین دلیل بعضی جاها از شتاب میفته. شاید اگر نسخه چاپی کتاب رو خریداری کرده بودم، تا انتها نمیخوندم. ولی با صدای گوینده، جذابیت به کتاب تزریق میشه.
1400-05-12
کتاب خیلی به حاشیه می پردازه و ضربان داستان خیلی کمه. بعضی جاها دیگه زیاده گویی بود به نظرم.
1400-04-21
استاد سلطان زاده نیازی به تعریف ندارند. جدا از اینکه زوربای یونانی کتاب خوبیه، بنده به شخصه هر کتابی که جناب سلطان زاده روایت کرده باشند رو خریداری میکنم.
1400-04-14
کتاب در مورد مقابله منطق و تجربه رو نمایش میده. صداپیشگی کتاب هم خیلی عالیه.
1400-04-13
این کتاب یک شاهکار به تمام معناست که صدای گوینده هم حق مطلب رو به درستی ادا کرده.
1400-04-07
کتابی بسیار بسیار زیبا. در کنار اون صدای راوی هم باعث جذابیت داستان شده بود.
1400-03-01
اگه بخوام حقیقت رو در نظر بگیرم، کتاب اونقدرها هم خوب نبود. مهمترین دلیلش هم کم بودن کشش داستانه که گاهی حوصله ات سر میره. با این حال از اینکه به این کتاب گوش دادم اصلا ناراحت و پشیمان نیستم.
1400-01-25
از بهترین کتابهایی بود خونده بودم. البته من کتاب چاپی رو خوندم. ولی علاقه مند هستم که کتاب صوتی رو هم گوش بدم.
1400-01-21
کتابی بسیار خوب و جذاب. نباید از دیدگاه فمینیستی خونده بشه. در نگاه اول شاید کتاب بر علیه زنان به نظر بیاد. ولی با توجه به تاریخ نگارش کتاب و حال و روز اون دوره، کتاب خوبی بود. به غیر زمان نگارش کتاب، در ضمن باید توجه کرد که این کتاب عقاید یک فرد بوده و از دیدگاه او، سرگذشت یه فرد نوشته شده است.
1400-01-19
چقدر کتاب خوبیه. هم خود داستان برام جذاب بود و هم صدای گوینده
1399-06-04
سلام فصل چهارم بخش اول دانلود نمیشود
پشتیبان سایت
سلام با پشتیبانی در ارتباط باشید راهنمائیتون می کنند تلگرام : ketabchin_support@ ایمیل : support@ketabchin.com1401-12-09